ئاسو اسماعیل پور
چکیده
در این مقاله شاخص بازار ارز(EMP)، در کشورهای صادرکننده فلزات، موادعذایی، مواد اولیه و انرژی طی دوره زمانی 2020-1990 با به کارگیری الگوی رگرسیون انتقال ملایم تابلویی(PSTR)، دو رژیمه بر قیمت واقعی مواد غذایی، فزارت، انرژی و مواد اولیه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه با توجه به ماهیت غیر خطی شاخص فشار ...
بیشتر
در این مقاله شاخص بازار ارز(EMP)، در کشورهای صادرکننده فلزات، موادعذایی، مواد اولیه و انرژی طی دوره زمانی 2020-1990 با به کارگیری الگوی رگرسیون انتقال ملایم تابلویی(PSTR)، دو رژیمه بر قیمت واقعی مواد غذایی، فزارت، انرژی و مواد اولیه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه با توجه به ماهیت غیر خطی شاخص فشار بازار ارز نشان می دهد که فشار بازار ارز اثر منفی و معنی داری بر قیمت واقعی مواد غذایی، فلزات، انرژی و مواد اولیه در بین کشورهای صادرکننده کالاها مورد مطالعه دارد، به طوری که سطح تعادل تجارت اثر منفی و معنی داری به صورت خطی و غیرخطی بر فشار بازار ارز را نشان میدهد، از طرفی شاخص قیمت واقعی کالاها در هر دو رژیم موجب تقویت فشار بازار ارز در کشورهای صادرکننده گردیده است، در کشورهای صادرکننده مواد غذایی شاخص قیمت کالاها در دو رژیم تأثیر مثبت و معنیداری بر فشار بازار ارز را نشان می دهد، که خالص دارایی خارجی نیز در هر دو رژیم خطی و غیر خطی تاثیر مثبت و معنی داری دارد و اثر بالاسا- ساموئلسون در دو رژیم کشورهای صادرکننده مواد غذایی اثر مثبت و معنی داری بر فشار بازار ارز دارد. در کشورهای صادرکننده مواد اولیه شاخصهای قیمتها و سطح تعادل تجارت در دو رژیم اول و دوم اثر منفی و معنی داری بر فشار بازار ارز دارد.
رضا طالبلو؛ پریسا مهاجری؛ مرتضی یگانه
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای تجزیهوتحلیل ریسک سهام 30 شرکت بزرگ در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل تلاطم تصادفی چند عاملی (MFSVM) در چارچوب رویکرد فضا-حالت غیرخطی است. در این چارچوب، تلاطم بازده سهام به دو جزء «تلاطم منبعث از عوامل پنهان» و «تلاطم خاص هر سهم» تفکیک شده و ماتریس همبستگی و کوواریانس پویای تلاطم ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای تجزیهوتحلیل ریسک سهام 30 شرکت بزرگ در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل تلاطم تصادفی چند عاملی (MFSVM) در چارچوب رویکرد فضا-حالت غیرخطی است. در این چارچوب، تلاطم بازده سهام به دو جزء «تلاطم منبعث از عوامل پنهان» و «تلاطم خاص هر سهم» تفکیک شده و ماتریس همبستگی و کوواریانس پویای تلاطم بازده سهام برآورد میشود. در این راستا از دادههای هفتگی بازده سهام شرکتها طی دوره زمانی 30/10/1396 تا 15/07/1402 استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اولاً سه عامل پنهان بر تلاطم بازده سهامها اثرگذارند. عامل نخست عمدتاً سهام مربوط به شرکتهای فعال در صنعت فراوردههای نفتی(شبندر، شبهرن، شپنا)، محصولات شیمیایی (تاپیکو، فارس، شخارک، شپدیس، پارسان)، فلزات اساسی (فولاد، فملی، فخوز)، معدن(کچاد، کگل) و صندوقهای سرمایه گذاری (وصندوق، وغدیر، وبانک) را تحت تأثیر قرار داده است. عامل دوم بیشترین تأثیر را بر بانکها (وتجارت، وبصادر، ونوین، وبملت، وپارس) داشته است. عامل سوم نیز تا حدودی بر سهام بانکها اثرگذار بوده است. ثانیاً قویترین همبستگی زوجی پسینی، بین شرکت وغدیر با شرکتهای تاپیکو، پارسان و فولاد به ترتیب با 74%، 73% و 71% و فولاد با شرکتهای پارسان، تاپیکو (هر یک 69%) و سپس با فملی و ومعادن (هر یک 66 %) میباشد و ضعیفترین همبستگی زوجی نیز به شرکتهای وغدیر-وپاسار (-10%) اختصاص دارد. ثالثاً نماد وپاسار (بانک پاسارگاد) و وغدیر (شرکت سرمایهگذاری غدیر) به ترتیب کمترین و بیشترین همبستگی را با شبکه سهام تجربه میکنند.
شعله باقری پر مهر؛ زهرا لکی؛ هانیه پرنیان
چکیده
سوالات اساسی مدلهای رشد اقتصادی از جمله رابطه میان انواع سرمایه و میزان رشدهای تحقق بافته، همواره از دغدغههای محافل علمی و سیاسی بوده است. در بسیاری از مطالعات تجربی نشان داده شده است سرمایهی فیزیکی و سرمایه اجتماعی هر یک بر میزان و کیفیت رشد اقتصادی را متاثر مینماید، اما کمتر به بحث اثرات تعاملی انواع سرمایهگذاری بر رشد اقتصادی ...
بیشتر
سوالات اساسی مدلهای رشد اقتصادی از جمله رابطه میان انواع سرمایه و میزان رشدهای تحقق بافته، همواره از دغدغههای محافل علمی و سیاسی بوده است. در بسیاری از مطالعات تجربی نشان داده شده است سرمایهی فیزیکی و سرمایه اجتماعی هر یک بر میزان و کیفیت رشد اقتصادی را متاثر مینماید، اما کمتر به بحث اثرات تعاملی انواع سرمایهگذاری بر رشد اقتصادی پرداخته شده است. در این مطالعه به بررسی به بررسی اثر سرمایه اجتماعی بر تعامل میان سرمایهی فیزیکی و رشد اقتصادی ایران با استفاده از الگوی رگرسیون گذار ملایم (STR) پرداخته شده است. دورة مورد مطالعه برای ایران سالهای 1346 تا 1400 است. برای سرمایهی اجتماعی بُرداری از چهار شاخص منطبق با شاخصهای فوکویاما استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی متغیرها و مدل مورد استفاده نشان داد، در سطوح مختلف سرمایة اجتماعی، سرمایة فیزیکی تاثیر متفاوتی بر تولید ناخالص داخلی ایران دارد و نوسانات سرمایه اجتماعی طی این سالها بر اثرگذاری سرمایة فیزیکی بر تولید ناخالص داخلی ایران اثرگذار بوده است به نحوی که در دورانی که نوسان سرمایه اجتماعی بیشتر است، نوسان ضریب اثرگذاری سرمایه فیزیکی بر تولید افزایش مییابد.
سوگل شهیدی؛ داود عباسی کارجگان؛ سید محسن طباطبائی مزد آبادی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ساماندهی مشاغل غیررسمی خیابانی در توسعه گردشگری خوراک صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران و بازدیدکنندگان غذای خیابانی از مقصد گردشگری خیابان 30 تیر شهر تهران بود که تعداد نمونه بر اساس فرمول محاسبه حجم نمونه برای جامعه آماری نامحدود تعداد 384 نفر محاسبه شده است که بر اساس روش نمونهگیری غیرتصادفی ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ساماندهی مشاغل غیررسمی خیابانی در توسعه گردشگری خوراک صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران و بازدیدکنندگان غذای خیابانی از مقصد گردشگری خیابان 30 تیر شهر تهران بود که تعداد نمونه بر اساس فرمول محاسبه حجم نمونه برای جامعه آماری نامحدود تعداد 384 نفر محاسبه شده است که بر اساس روش نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه محققساخته میباشد که روایی و پایایی آن به تأیید رسید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل مسیر و نرمافزار PLS صورت گرفت و تأثیر ساماندهی شخصی و جمعی مشاغل غیررسمی بر رضایت از خدمات خوراکی گردشگران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ساماندهی شخصی مشاغل غیررسمی و رضایت از خدمات خوراکی ارتباط معناداری وجود دارد (بار عاملی = 0.582، آماره t = 7.0532). همچنین، ارتباط مثبت و معناداری بین ساماندهی شخصی مشاغل غیررسمی و رضایت از خدمات خوراکی (بار عاملی = 0.486، آماره t = 9.1246) و بین ساماندهی جمعی مشاغل غیررسمی و رضایت از خدمات خوراکی (بار عاملی = 0.181، آماره t = 2.6051) نیز مشاهده شد. این یافتهها میتواند به برنامهریزان و مدیران گردشگری کمک کند تا با توجه به نیازها و انتظارات گردشگران، کیفیت خدمات را بهبود بخشند و در نتیجه، تجربه کلی گردشگران در شهر تهران و خیابان 30 تیر را ارتقاء دهند.
شهریار زروکی؛ احمدرضا احمدی؛ مهدی حسن پور ورکلائی؛ محمد رضا زارع چمازکتی
چکیده
در پژوهش حاضر ابتدا رفاه اقتصادی با استفاده از شاخص ترکیبی رفاه اقتصادی مبتنی بر چهار مؤلفه جریان مصرف، انباشت ثروت، امنیت و توزیع درآمد محاسبه شد. سپس با استفاده از رهیافت خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی خطی و غیرخطی ضمن تبیین اثر نامتقارن یارانه بر رفاه اقتصادی، سطح بهینه یارانهها در حداکثرسازی رفاه در دوره زمانی 1352 تا 140۱ محاسبه ...
بیشتر
در پژوهش حاضر ابتدا رفاه اقتصادی با استفاده از شاخص ترکیبی رفاه اقتصادی مبتنی بر چهار مؤلفه جریان مصرف، انباشت ثروت، امنیت و توزیع درآمد محاسبه شد. سپس با استفاده از رهیافت خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی خطی و غیرخطی ضمن تبیین اثر نامتقارن یارانه بر رفاه اقتصادی، سطح بهینه یارانهها در حداکثرسازی رفاه در دوره زمانی 1352 تا 140۱ محاسبه شد. نتایج حاصل از محاسبه شاخص رفاه بیانگر آن است که از سال 1354 تا پایان جنگ روند رفاه اقتصادی کاهشی بوده و بعد از آن تا برنامه ششم روند افزایشی به خود گرفته است بطوریکه میانگین آن از ۹/۲۰ در برنامه اول به ۳/۶۰ در برنامه پنجم رسیده و در برنامه ششم رقم میانگین 8 را ثبت کرده است. همچنین اندازه یارانه (نسبت به مخارج کل دولت) نشان میدهد که میانگین اندازه یارانه از ۱۳۵۲ تا پایان جنگ و همچنین در برنامههای اول تا چهارم توسعه روندی افزایشی داشته و پس از آن تا برنامه ششم کاهش یافت. نتایج برآوردها در بلندمدت نشان میدهد افزایشها و کاهشها در مخارج یارانهای، با اثری مستقیم بر رفاه اقتصادی همراه است. به نحویکه اثر مستقیم کاهشها در مخارج یارانهای بر رفاه اقتصادی بزرگتر از اثر افزایشها در آن میباشد که تاییدی بر وجود اثر نامتقارن مخارج یارانهای بر رفاه اقتصادی است. همچنین محاسبه اندازه بهینه یارانه در حداکثرسازی رفاه اقتصادی بیانگر آن است که قبل از نسبت ۸/۸ درصد، افزایش در یارانه بر رفاه اقتصادی میافزاید و پس از آن با اثر معکوس بر رفاه اقتصادی همراه است. یافته دیگر پژوهش ...
محمد عظیمزاده آرانی؛ محسن کجوری نفتچالی
چکیده
ویژگیهایی نظیر انحصار طبیعی و صرفههای حاصل از مقیاس در صنایع شبکهای نظیر صنعت برق منجر به این شد تا در اکثر کشورها مالکیت و مدیریت صنایع مذکور به صورت یکپارچه عمودی در اختیار دولت قرار گیرد. چنین نگرشی تا پایان دهه 1980 در اغلب کشورها حاکم بوده است. پیشرفتهای فناورانه در این صنایع از جمله صنعت برق سبب شد تا در دهه 1990، نگرش جدیدی ...
بیشتر
ویژگیهایی نظیر انحصار طبیعی و صرفههای حاصل از مقیاس در صنایع شبکهای نظیر صنعت برق منجر به این شد تا در اکثر کشورها مالکیت و مدیریت صنایع مذکور به صورت یکپارچه عمودی در اختیار دولت قرار گیرد. چنین نگرشی تا پایان دهه 1980 در اغلب کشورها حاکم بوده است. پیشرفتهای فناورانه در این صنایع از جمله صنعت برق سبب شد تا در دهه 1990، نگرش جدیدی در صنعت برق حکمفرما شود. بر اساس این نگرش، صنایع شبکهای ادغام شده عمودی شامل فعالیتهای متمایزی هستند که ویژگیهای اقتصادی متفاوتی از رقابتپذیر تا درجاتی از انحصار را دارا میباشند و همین زمینهی اصلاحات بخش برق را فراهم نمود.این مقاله با روشهای تحلیلی ـ توصیفی و نیز مطالعه موردی در سه بخش تنظیم شده است. بخش اول در قالب یک چارچوب نظری موضوع مولفههای کلیدی اصلاحات بخش برق و میزان اهمیت توالی آنها را مورد بررسی قرار داده است و بخش دوم، به واکاوی فرایند اصلاحات بخش برق چین در قالب پنج مرحله مبتنی بر چارچوب نظری به دست آمده، پرداخته است. بخش سوم نیز به ارائه پیشنهادهایی برای صنعت برق ایران اختصاص یافته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تجربهی کشور چین در تفکیک تدریجی امور حاکمیتی، تنظیمگری و تصدیگری از یکدیگر، تمرکز زدایی از طریق سازوکار دولتهای استانی و محلی و تجاری سازی شرکتهای دولتی میتواند درسآموختههایی برای صنعت برق ایران به همراه داشته باشد.