اقتصاد ایران
علی اصغر حیدری؛ سبحان پیراهن سیاه؛ محمدعلی آغنده
چکیده
تغییرات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیکی موجب توسعه سریع گردشگری بین المللی شده است و جریان های گردشگری را از کشورهای توسعه یافته به سمت کشورهای تازه صنعتی شده سوق داده است. تقاضای گردشگری بین المللی بر حسب عواملی مثل تعداد گردشگران ورودی، نرخ تبادل ارز، قیمت های گردشگری، هزینه های مسافرت و یا طول مدت اقامت پیشبینی می ...
بیشتر
تغییرات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیکی موجب توسعه سریع گردشگری بین المللی شده است و جریان های گردشگری را از کشورهای توسعه یافته به سمت کشورهای تازه صنعتی شده سوق داده است. تقاضای گردشگری بین المللی بر حسب عواملی مثل تعداد گردشگران ورودی، نرخ تبادل ارز، قیمت های گردشگری، هزینه های مسافرت و یا طول مدت اقامت پیشبینی می شود. گردشگری یک صنعت رقابتی است که در آن پیشبینی تعداد گردشگران ورودی به مقصد نقش مهمی در برنامه ریزی، راه اندازی و مدیریت جاذبه های گردشگری ایفا می کند. مطالعه حاضر به بررسی عوامل تاثیرگذار برتقاضای بین المللی گردشگری در ایران با استفاده از مدل جاذبه پرداخته است. در همین راستا، اندازه و اهمیت عوامل اثرگذار بر تقاضای گردشگری ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است. این پژوهش، از لحاظ روش، علی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی بوده و روش جمع آوری اطلاعات نیز از نوع اسنادی - کتابخانهای است. متغیرهای اصلی مطالعه شامل ورود گردشگر (به عنوان متغیر وابسته)، درآمد سرانه کشور بازدید کننده، فاصله جغرافیایی بین کشورها، نرخ تبادل نسبی، قیمت های نسبی، بدهی سرانه خانوار و عرضه پول بین کشورها هستند و دادههای موردبررسی در این تحقیق برای سالهای 1990 تا 2021 در نظر گرفته شدند. نتایج تحقیق نشان داد که متغیر درآمد سرانه کشور بازدیدکننده نسبت به میزان ورود گردشگر دارای ضریب مثبت و معنادار است. همچنین، نرخ تبادل نسبی ، درک و شناخت دیدگاه طرف مقابل به افزایش تقاضای گردشگری کمک میکند و فاصله جغرافیایی رابطه معکوسی با تعداد گردشگران ورودی به ایران دارد.
اقتصاد ایران
بهزاد صادق وند؛ حسن حیدری؛ مهدی نجاتی
چکیده
کشور ایران همزمان با مسئله تحریم و اثر سوءِ آن در بخشهای مختلف اقتصادی و نیز چالشهای محیطزیستی متعدد مواجه است. بررسی میزان اثرگذاری تحریمها بر تشدید معضلات محیطزیستی در ایران هدف اصلی این پژوهش بوده و برای این منظور در قالب سه سناریویِ کاهشِ ۶۰، ۶۵ و ۷۰ درصدی صادرات نفت، اثرات تحریم بر افزایش انتشار دیاکسیدکربن در ایران ...
بیشتر
کشور ایران همزمان با مسئله تحریم و اثر سوءِ آن در بخشهای مختلف اقتصادی و نیز چالشهای محیطزیستی متعدد مواجه است. بررسی میزان اثرگذاری تحریمها بر تشدید معضلات محیطزیستی در ایران هدف اصلی این پژوهش بوده و برای این منظور در قالب سه سناریویِ کاهشِ ۶۰، ۶۵ و ۷۰ درصدی صادرات نفت، اثرات تحریم بر افزایش انتشار دیاکسیدکربن در ایران بررسی شدهاست. برای این منظور از الگوی GTAP-E-Power که یک الگوی تعادل عمومی قابلمحاسبه است بهصورت پویا استفاده شدهاست. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که کل انتشار دیاکسیدکربن در ایران با اعمال تحریمهای نفتی افزایش مییابد و با تشدید تحریمها بر میزان انتشار آن افزوده میشود. در بررسی میزان انتشار دیاکسیدکربن به تفکیک بخشهای اقتصادی مشخص شد بخشهای تولید و توزیع برق، صنایع با فناوری پایینِ تولید، تولید برق با سوختهای فسیلی بارپایه و تولیدات نفتی بهعنوان بخشهایی بودهاند که هم بیشترین افزایش را در انتشار دیاکسیدکربن داشتهاند و هم بر شدت این انتشار با تشدید تحریمها افزوده میشود؛ در مقابل بخشهای تولید برق با صنایع تجدیدپذیر بارپایه و صنایع با فناوری بالای تولید بخشهایی بودهاند که در سه سناریو اعمال شده یا باکاهش در تولید دیاکسیدکربن یا با افزایش اندک نسبت به سایر بخشها مواجه گردیدهاند. باتوجهبه نتایج بهدستآمده توصیههای سیاستی شامل رفع تحریمها بهعنوان اولویت کلان سیاسی و اقتصادی، سرمایهگذاری در حوزه تولید محصولات نفتی با دسترسی به فناوریهای نوین، تمرکز بر توسعه منابع تجدیدپذیر در تولید برق، تقویت صنایع با فناوری بالا با امکان دسترسی به فناوریهای پیشرفته و تمرکز بر بخشهای تابآور در برابر تحریمها پیشنهاد می-گردد.
اقتصاد ایران
مصطفی کاظمی نجف ابادی؛ احمد علی رضایی
چکیده
در حالیکه فردگرایی معمولاً بهعنوان عاملی منفی در تضعیف اخلاق اجتماعی و کاهش مشارکت در امور خیریه تلقی میشود، این پژوهش این فرضیه را مطرح میکند که فردگرایی، بهعنوان مجموعهای از ارزشها و هنجارهای فرهنگی که فرد را در مرکز تصمیمگیری و مسئولیتپذیری اجتماعی قرار میدهد، میتواند نقش مثبتی در افزایش سطح بخشش ایفا کند. بر ...
بیشتر
در حالیکه فردگرایی معمولاً بهعنوان عاملی منفی در تضعیف اخلاق اجتماعی و کاهش مشارکت در امور خیریه تلقی میشود، این پژوهش این فرضیه را مطرح میکند که فردگرایی، بهعنوان مجموعهای از ارزشها و هنجارهای فرهنگی که فرد را در مرکز تصمیمگیری و مسئولیتپذیری اجتماعی قرار میدهد، میتواند نقش مثبتی در افزایش سطح بخشش ایفا کند. بر این اساس، دو مکانیسم بررسی شدهاند؛ مکانیسم مستقیم که فردگرایی را محرک انگیزههای شخصی برای کمک به دیگران معرفی میکند، و مکانیسم غیرمستقیم که در آن فردگرایی از طریق تقویت آزادی اقتصادی زمینه رشد فعالیتهای خیریه را فراهم میسازد. بهمنظور آزمون تجربی این فرضیه، از روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی ARDL و دادههای فصلی کشور ایران طی بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که فردگرایی تأثیر مثبت و معناداری بر سطح بخشش دارد؛ بهگونهای که با افزایش یک درصدی در سطح فردگرایی، میزان بخشش در جامعه 43/0 درصد افزایش مییابد. همچنین، آزادی اقتصادی نیز با ضریب 16/1 درصد، اثری مثبت و معنادار بر بخشش داشته است. یافتههای تحقیق از هر دو مکانیسم حمایت میکنند و نشان میدهند که فردگرایی در بافت فرهنگی ایران، در صورت نهادینهسازی صحیح، میتواند به تقویت کنشهای اخلاقی نظیر بخشش بینجامد. همچنین متغیرهای رشد اقتصادی، نابرابری درآمدی، سطح آموزش و اندازه دولت اثر مثبت، و متغیر فساد اثر منفی بر میزان بخشش در جامعه ایران داشتهاند.
اقتصاد فناوری ،انرژی و توسعه پایدار
پریسا قلی پور فیضی؛ قدرت الله امام وردی؛ مرجان دامن کشیده؛ علی اصغر اسماعیل نیا کتابی
چکیده
از آنجایی که مالیات بر درآمد یک شرکت تولیدی ممکن است موجب کاهش سود و تولید بهینه آن شود.لذا در این تحقیق جهت تعمیم موضوع یاد شده به شرکت سرمایه گذار نفتی، با استخراج مسیر بهینه تولید نفت برای میدان نفتی دالپری برای سال های ( 1416 تا 1397) و وضع مالیات بر درآمد شرکت سرمایه گذار نفتی،به بررسی آثار وضع چنین مالیات هایی بر روی سود تنزیل شده شرکت، ...
بیشتر
از آنجایی که مالیات بر درآمد یک شرکت تولیدی ممکن است موجب کاهش سود و تولید بهینه آن شود.لذا در این تحقیق جهت تعمیم موضوع یاد شده به شرکت سرمایه گذار نفتی، با استخراج مسیر بهینه تولید نفت برای میدان نفتی دالپری برای سال های ( 1416 تا 1397) و وضع مالیات بر درآمد شرکت سرمایه گذار نفتی،به بررسی آثار وضع چنین مالیات هایی بر روی سود تنزیل شده شرکت، نرخ بهینه تولید شرکت و درنهایت تغییرات مسیر بهینه تولید نفت پرداخته شده است.مطالعه حاضر،در قالب چند سناریو و در چارچوب یک مدل بهینه یابی پویا(مدل بلمن)،جهت تحلیل و بررسی و مقایسه نتایج به دست آمده با برنامه تولید پیشنهادی میدان مورد نظر ارائه شده است.نتایج بررسی سناریوهای مختلف نشان می دهد که مطابق فرضیه بیان شده،اتخاذ چنین سیاست های مالیاتی،می تواند بر مسیر بهینه تولید تاثیر گذار باشد.چنانکه تغییرات مذکور در سناریوهای مختلف می تواند اثرات منفی تشدیدکننده ویا معکوسی را بر منافع تولیدکننده داشته باشد.
دیگر زمینه های اقتصادی نوآورانه
آذین کیانی راد؛ علی اصغر بانوئی؛ پریسا مهاجری؛ سمیه شاه حسینی
چکیده
با توجه به اهمیت جهانیشدن اقتصاد و ظهور نظریههای نوین تجارت بینالملل، نقش کالاهای واسطهای در فرآیندهای تولید و زنجیرههای ارزش جهانی میان کشورهای مختلف منابعمحور و غیر منابعمحور اهمیت بالایی در حسابهای اقتصادی کشورها دارد. پژوهش حاضر در راستای برجسته کردن این نقش در سنجش سهم کشورها از تجارت بینالملل انجام شده است. ...
بیشتر
با توجه به اهمیت جهانیشدن اقتصاد و ظهور نظریههای نوین تجارت بینالملل، نقش کالاهای واسطهای در فرآیندهای تولید و زنجیرههای ارزش جهانی میان کشورهای مختلف منابعمحور و غیر منابعمحور اهمیت بالایی در حسابهای اقتصادی کشورها دارد. پژوهش حاضر در راستای برجسته کردن این نقش در سنجش سهم کشورها از تجارت بینالملل انجام شده است. هدف مقاله نخست، تحلیل رابطه بین ارزشافزوده داخلی (DVA) در صادرات ناخالص و تخصصگرایی عمودی (VS) میان 45 کشور و دوم، مقایسه روش های سنتی و نوین اندازهگیری سهم کشورها از تجارت بینالملل است. دادههای مورد استفاده شامل جداول داده-ستانده 43 کشور برای سال 2014 و داده های ایران و سنگاپور به ترتیب برای سالهای 2016 و 2015 است. یافتهها نشان میدهند که رایطه معکوس میان سهم DVA/TGE و VS/TGE همچون مطالعات گذشته برقرار است. همچنین روش نوین، با در نظر گرفتن جداگانه محتوای داخلی و خارجی در صادرات ناخالص، به جهت لحاظ نمودن کالاهای واسطهای و در نظر گرفتن ارزش افزوده تولید تصویر دقیقتری از وضعیت تجاری کشورها ارائه میدهند. در کشورهای منابعمحور، سهم DVA بیشتر و سهم VS کمتر از میانگین است، اما این الگو در کشورهای غیر منابعمحور دیده نمیشود. کشور ایران، با سهم DVA و VS به ترتیب با 94/0 در صدر و 06/0 در قعر 45 کشور جهان قرار دارد که نشان دهنده پیوند کم با زنجیره ارزش جهانی و اتکا به فعالیتهای بالادستی است.
اقتصاد فناوری ،انرژی و توسعه پایدار
فاطمه سرخه دهی
چکیده
تحقق رشد اقتصادی پایدار و کاهش وابستگی به منابع فسیلی، از اهداف راهبردی اقتصاد ایران در شرایط کنونی است. پیچیدگی اقتصادی، بهعنوان شاخصی از میزان فناوری و دانش در تولیدات است و انرژیهای تجدیدپذیر، ابزاری برای کاهش اثرات زیستمحیطی و تنوعبخشی در سبد انرژی هستند، که هر دو نقش حیاتی در رشد اقتصادی پایدار دارند. این پژوهش، اثرات ...
بیشتر
تحقق رشد اقتصادی پایدار و کاهش وابستگی به منابع فسیلی، از اهداف راهبردی اقتصاد ایران در شرایط کنونی است. پیچیدگی اقتصادی، بهعنوان شاخصی از میزان فناوری و دانش در تولیدات است و انرژیهای تجدیدپذیر، ابزاری برای کاهش اثرات زیستمحیطی و تنوعبخشی در سبد انرژی هستند، که هر دو نقش حیاتی در رشد اقتصادی پایدار دارند. این پژوهش، اثرات نامتقارن و غیرخطی این دو متغیر کلیدی را بر رشد اقتصادی ایران طی دوره ۱۳۷۴ تا ۱۴۰۱ با استفاده از مدل خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی نامتقارن (NARDL) تحلیل میکند. این مدل، امکان بررسی جداگانه تأثیرات مثبت و منفی متغیرها در کوتاهمدت و بلندمدت را فراهم میسازد. یافتهها نشان میدهند که شوکهای مثبت مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و پیچیدگی اقتصادی اثرات مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی دارند و در مقابل، شوکهای منفی این متغیرها تأثیر منفی و محدودتری دارند. افزایش در مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و پیچیدگی اقتصادی، رشد اقتصادی را در بلندمدت افزایش می دهد و کاهش مصرف انرژی های تجدیدپذیر و پیچیدگی اقتصادی رشد اقتصادی را کاهش می دهد. همچنین، سرمایهگذاری و نیروی کار اثر مثبت و انتشار دیاکسید کربن اثر منفی بر رشد اقتصادی دارند. یافتهها بر اهمیت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و ارتقای پیچیدگی اقتصادی در ایران تأکید دارند. این دو راهبرد، علاوه بر تقویت رشد اقتصادی، میتوانند آسیبهای زیستمحیطی را کاهش داده و وابستگی کشور به منابع فسیلی را کاهش دهند.
اقتصاد فناوری ،انرژی و توسعه پایدار
غلامرضا غفاری؛ احمد سرلک؛ مریم شریف نژاد
چکیده
انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان راهکاری کلیدی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و کاهش وابستگی به سوختهای جایگزین فسیلی مطرح شدهاند. توسعه و گسترش این نوع انرژیها به عوامل مختلفی از جمله حکمرانی خوب، تأمین مالی سبز، نوآوری تکنولوژی و شهرنشینی وابسته است. سرمایهگذاری در عوامل مذکور میتواند ...
بیشتر
انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان راهکاری کلیدی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و کاهش وابستگی به سوختهای جایگزین فسیلی مطرح شدهاند. توسعه و گسترش این نوع انرژیها به عوامل مختلفی از جمله حکمرانی خوب، تأمین مالی سبز، نوآوری تکنولوژی و شهرنشینی وابسته است. سرمایهگذاری در عوامل مذکور میتواند به تسریع روند گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و پایدار کمک کند. پژوهش حاضر تأثیر عوامل مؤثر بر انرژیهای تجدیدپذیر، در کشورهای عضو اکو در بـازه زمانی 2000 تا 2024 از طریق الگوی خودرگرسیون با وقفههای توزیع شده تعمیم یافته مقطعی مورد بررسی قرار داده است. نتایج این بررسی حاکی از آن است که، حکمرانی خوب، تأمین مالی سبز و نوآوری تکنولوژیک تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر دارند همچنین شهرنشینی تأثیر منفی بر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در منطقه اکو دارد. از آنجاکه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر نقش مهمی در توسعه پایدار دارند، بنابراین توصیه میگردد با در نظر گرفتن و ارتقاء عوامل مؤثر، فضا برای گذار به سمت استفاده از انرژیهای سبز مهیا گردد.