نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

2 عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

3 عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی

10.22054/joer.2025.77378.1186

چکیده

با توجه به اهمیت جهانی‌شدن اقتصاد و ظهور نظریه‌های نوین تجارت بین‌الملل، نقش کالاهای واسطه‌ای در فرآیندهای تولید و زنجیره‌های ارزش جهانی میان کشورهای مختلف منابع‌محور و غیر منابع‌محور اهمیت بالایی در حساب‌های اقتصادی کشورها دارد. پژوهش حاضر در راستای برجسته کردن این نقش در سنجش سهم کشورها از تجارت بین‌الملل انجام شده است. هدف مقاله نخست، تحلیل رابطه بین ارزش‌افزوده داخلی (DVA) در صادرات ناخالص و تخصص‌گرایی عمودی (VS) میان 45 کشور و دوم، مقایسه روش های سنتی و نوین اندازه‌گیری سهم کشورها از تجارت بین‌الملل است. داده‌های مورد استفاده شامل جداول داده-ستانده 43 کشور برای سال 2014 و داده های ایران و سنگاپور به ترتیب برای سال‌های 2016 و 2015 است. یافته‌ها نشان می‌دهند که رایطه معکوس میان سهم DVA/TGE و VS/TGE همچون مطالعات گذشته برقرار است. همچنین روش نوین، با در نظر گرفتن جداگانه محتوای داخلی و خارجی در صادرات ناخالص، به جهت لحاظ نمودن کالاهای واسطه‌ای و در نظر گرفتن ارزش افزوده تولید تصویر دقیق‌تری از وضعیت تجاری کشورها ارائه می‌دهند. در کشورهای منابع‌محور، سهم DVA بیشتر و سهم VS کمتر از میانگین است، اما این الگو در کشورهای غیر منابع‌محور دیده نمی‌شود. کشور ایران، با سهم DVA و VS به ترتیب با 94/0 در صدر و 06/0 در قعر 45 کشور جهان قرار دارد که نشان دهنده پیوند کم با زنجیره ارزش جهانی و اتکا به فعالیت‌های بالادستی است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات