غلامرضا کشاورز حداد؛ حامد وحیدی
چکیده
نابرابری اطلاعاتی بین معاملهگران حقیقی و حقوقی از موضوعات مهم در بازارهای مالی محسوب میشود. برتری هر یک از این گروهها در کسب اطلاعات شخصی، میتواند اطلاعات مهمی را در اختیار دیگر معاملگران قرار دهد. معاملهگران تازهکار میتوانند با شناسایی گروه برتر در کسب اطلاعات و پیروی از معاملات آنها، کسب سود کنند. از این ...
بیشتر
نابرابری اطلاعاتی بین معاملهگران حقیقی و حقوقی از موضوعات مهم در بازارهای مالی محسوب میشود. برتری هر یک از این گروهها در کسب اطلاعات شخصی، میتواند اطلاعات مهمی را در اختیار دیگر معاملگران قرار دهد. معاملهگران تازهکار میتوانند با شناسایی گروه برتر در کسب اطلاعات و پیروی از معاملات آنها، کسب سود کنند. از این رو پژوهش حاضر سعی داشته با استفاده از تجزیه مولفه احتمال معاملات آگاهانه (PIN)، یکی از معروفترین سنجههای ریسک اطلاعات، به دو مولفه احتمال معاملات آگاهانه حقیقی (DPIN) و احتمال معاملات آگاهانه حقوقی (SPIN)، به این موضوع بپردازد که بین معاملهگران حقیقی و حقوقی، کدام گروه از اطلاعات شخصی بیشتری برخوردارند. همچنین رابطه بین این دو مولفه و بازدهی سهام با استفاده از رگرسیون دو مرحلهای فاما و مکبث (1973) آزمون شده است. در این راستا، از دادههای 35 نماد پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در دوره 19 فصلی از دیماه 94 تا مهرماه 99 استفاده شده است. نتایج نشان داد که برخلاف مطالعات پیشین، معاملهگران حقوقی از اطلاعات بیشتری در معاملاتشان برخوردار هستند. بااینحال، اثر احتمال معاملات آگاهانه حقیقی و حقوقی بر بازده سهام، از نظر آماری معنیدار نیست..
محمدباقر شیرمهنجی؛ مهدیه مرادیزاده؛ محمد جواد نوراحمدی
چکیده
ادبیات نظری مربوط به تمرکززدایی مالی، چندین کانال را برای اثرگذاری این سیاست بر رشد اقتصادی، شناسایی کرده است. در برخی از ادبیات بر تاثیر مثبت تمرکززدایی مالی بر رشد اقتصادی تاکید شده است و در بعضی دیگر، کاهش رشد اقتصادی به دنبال اجرای تمرکززدایی مالی، مدنظر قرار گرفته است. با توجه به این ابهام نظری، مطالعات متعددی در چند دهه اخیر ...
بیشتر
ادبیات نظری مربوط به تمرکززدایی مالی، چندین کانال را برای اثرگذاری این سیاست بر رشد اقتصادی، شناسایی کرده است. در برخی از ادبیات بر تاثیر مثبت تمرکززدایی مالی بر رشد اقتصادی تاکید شده است و در بعضی دیگر، کاهش رشد اقتصادی به دنبال اجرای تمرکززدایی مالی، مدنظر قرار گرفته است. با توجه به این ابهام نظری، مطالعات متعددی در چند دهه اخیر تلاش کردهاند تا اثر تمرکززدایی مالی بر رشد اقتصادی را بهصورت تجربی بررسی کنند. نتایج این تحقیقات ناهماهنگ و حتی در برخی موارد متناقض است. برای بررسی و نتیجهگیری از این نتایج ناهمگن، این مطالعه از رویکرد متاآنالیز چند سطحی استفاده میکند. برای این منظور پس از بررسی محتوا و نتایج مطالعات تجربی حوزه مربوطه و غربالگری آنها بر اساس پروتکل متاآنالیز، 23 مطالعه بین کشوری شامل 506 رگرسیون و 635 ضریب برای ورود به تحلیل انتخاب شدند و مطالعاتی که ناقض پروتکل بودند یا اطلاعات آنها برای استخراج داده کافی نبود، حذف شدند. نتیجه ترکیب و برآیندگیری مطالعات منفرد نشان میدهد که با کنترل کردن تورش انتشار و متغیرهای تعدیلکننده، تمرکززدایی مالی تاثیر مثبت و کوچک بر رشد اقتصادی دارد. علاوه بر این، نتایج این مطالعه مشخص کرد که شاخصهای مورد استفاده برای اندازهگیری تمرکززدایی مالی و رشد اقتصادی، دوره زمانی، نمونه کشورهای مورد بررسی و وجود یا عدم وجود متغیرهایی مانند سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی، نرخ سرمایهگذاری، سرمایهگذاری خارجی، درآمد مالیاتی، آموزش، نرخ بیکاری، ثبات سیاسی، رشد جمعیت، نرخ شهرنشینی و اندازه بخش عمومی در مدلهای رگرسیونی موجود در مطالعات منفرد، برای توضیح ناهمگنی در یافتههای مطالعات منفرد موثر است.
علی اصغر سالم؛ حبیب مروت؛ عاطفه حیدری میلانی؛ معصومه عزیزخانی
چکیده
طی دهه گذشته، حجم مخارج مصرفی فاوا میان خانوارها و همچنین نسبت آن در مقایسه با مجموع هزینهها، افزایش قابل ملاحظهای داشته است. با اینحال، تاثیر این روند، بر تمامی خانوارها یکسان نیست. این پژوهش براساس ریزدادههای بودجه خانوار و روش دو مرحلهای هکمن به تحلیل عوامل اقتصادی- اجتماعی موثر بر مخارج مصرفی فاوا و میزان چنین مخارجی ...
بیشتر
طی دهه گذشته، حجم مخارج مصرفی فاوا میان خانوارها و همچنین نسبت آن در مقایسه با مجموع هزینهها، افزایش قابل ملاحظهای داشته است. با اینحال، تاثیر این روند، بر تمامی خانوارها یکسان نیست. این پژوهش براساس ریزدادههای بودجه خانوار و روش دو مرحلهای هکمن به تحلیل عوامل اقتصادی- اجتماعی موثر بر مخارج مصرفی فاوا و میزان چنین مخارجی در چهار گروه (کالای اطلاعاتی، خدمات اطلاعاتی، کالای ارتباطی، خدمات ارتباطی) خانوارهای شهری ایران در سال 1398 میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که درآمد سرانه، تحصیلات، سن، بُعد خانوار، مرد و متاهل بودن سرپرست خانوار اثر مثبت و معناداری بر احتمال مصرف فاوا در خانوار دارد. رابطه درجه دوم منفی بین سن سرپرست خانوار و احتمال هزینهکرد خانوار روی فاوا و نیز مقدار هزینه شده برقرار است. علاوه بر این، صرفههای اقتصادی ناشی از مقیاس در مصرف فاوا مشاهده شده است. اثر افزایش در درآمد سرانه، بُعد خانوار، سالهای تحصیل و سن سرپرست خانوار بر احتمال مصرف هر چهار گروه از اجزای فاوا، مثبت برآورد شده است. بر اساس نتایج، خانوارهایی که از درآمد سرانه بالاتری برخوردارند، مخارج سرانه بیشتری برای کالای اطلاعاتی و کالا و خدمات ارتباطی اختصاص میدهند. رابطه درجه دوم منفی بین سن سرپرست خانوار و احتمال هزینهکرد خانوار روی خدمات ارتباطی و نیز مقدار هزینه شده برقرار است. خانوارهایی که سرپرست آنان از تحصیلات بالاتری برخوردار باشند، مخارج بیشتری صرف کالا و خدمات ارتباطی میکنند. همچنین صرفههای اقتصادی ناشی از مقیاس در مصرف کالای اطلاعاتی، کالا و خدمات ارتباطی وجود دارد.
الهام حشمتی دایاری؛ سهراب دل انگیزان؛ محمدشریف کریمی
چکیده
فقر از عمده مشکلات جوامع بشری است که آسیبهای اجتماعی بسیاری را به بار میآورد. ازاینرو سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه اقتصادی همواره به دنبال حذف آن هستند. بهعلاوه رشد اقتصادی نیز بهعنوان یکی از متغیرهای مهم و تاثیرگذار اقتصاد کلان همواره موردتوجه بوده است. لذا تجزیه تاثیر رشد اقتصادی بر فقر به دو اثر درآمدی و توزیعی ...
بیشتر
فقر از عمده مشکلات جوامع بشری است که آسیبهای اجتماعی بسیاری را به بار میآورد. ازاینرو سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه اقتصادی همواره به دنبال حذف آن هستند. بهعلاوه رشد اقتصادی نیز بهعنوان یکی از متغیرهای مهم و تاثیرگذار اقتصاد کلان همواره موردتوجه بوده است. لذا تجزیه تاثیر رشد اقتصادی بر فقر به دو اثر درآمدی و توزیعی میتواند اطلاعات مفیدی را جهت برنامهریزیها و سیاستگذاریهای لازم در راستای کاهش فقر ارائه دهد. بنابراین در این مطالعه با تکیه بر تحلیل منحنی Log-Normal که توسط بورگینون ارائهشده و دادههای هزینه درآمد خانوارهای شهری در استانهای ایران، این دو اثر طی سالهای 98-1392 موردمحاسبه قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که طی دوره مذکور تنها در دوره یکساله 1395-96 تمام عناصر لازم برای رشد فقرزدا (وجود رشد، کاهش فقر و کاهش نابرابری) مهیا بوده است؛ بنابراین مثلث فقر، رشد و نابرابری در این سال بهخوبی کارکرده و سه ضلع اصلی آن فراهم و رشد فقرزدا بوده است. همچنین نتایج حاصل از بررسی استانی نشان میدهد که در استانهای با رشد مثبت مناطق شهری استان قم از رشد فقرزدا و مناطق شهری استانهای البرز، گلستان و همدان از رشد سرریز طی دوره برخوردار بودهاند و در مناطق شهری سایر استانهای مذکور رشد فقرزا بوده است و در استانهای با رشد منفی تنها مناطق شهری استان مرکزی است از کاهش فقر برخوردار بوده است. لکن به دلیل عدم وجود رشد نمیتوان پذیرفت که مناطق شهری این استان رشد فقرزدا داشته است. در مناطق شهری سایر استانها نیز وضعیت به زیان فقرا بوده است.
علی متوسلی
چکیده
کشش تولید کل اقتصاد ایران نسبت به سرمایه و نیروی کار در سالهای مختلف با در نظر گرفتن ساختار شبکه تولید و بدون فرض تابع تولید کل برآورد شده است. در این برآوردها ساختار شبکه تولید در جداول داده- ستانده منعکس میشود. همچنین با توجه به گستردگی فعالیتهای غیرشرکتی در اقتصاد ایران در محاسبه کششها هزینه نیروی کار با استفاده از درآمد ...
بیشتر
کشش تولید کل اقتصاد ایران نسبت به سرمایه و نیروی کار در سالهای مختلف با در نظر گرفتن ساختار شبکه تولید و بدون فرض تابع تولید کل برآورد شده است. در این برآوردها ساختار شبکه تولید در جداول داده- ستانده منعکس میشود. همچنین با توجه به گستردگی فعالیتهای غیرشرکتی در اقتصاد ایران در محاسبه کششها هزینه نیروی کار با استفاده از درآمد مختلط اصلاح شده است. به دلیل در دسترس نبودن برآورد قابل اتکا از هزینه سرمایه در بخشهای اقتصادی، فروض مختلف برای هزینه سرمایه، حداکثر و حداقل کشش تولید نسبت به سرمایه را به دست میدهد. کشش تولید نسبت به سرمایه از اواسط دهه 1360 تا سال 1390 افزایش و سپس کاهش مییابد. حداکثر کشش سرمایه در سالهای مختلف در بازه 35/0 تا 6/0 تغییر میکند. حداقل کشش سرمایه نیز در محدوده 15/0 تا 3/0 است. این تخمینها کمتر از تخمینهای مبتنی بر تابع تولید است که به طور عمده حدود 7/0 یا بیشتر هستند. کشش تولید نسبت به سرمایه در بخش غیرنفتی در طول زمان الگوی مشابهی دارد. با این وجود، در بخش غیرنفتی کشش مذکور در همه سالها کمتر از کشش کل اقتصاد است و هیچگاه از 5/0 فراتر نمیرود. در نظر نگرفتن درآمد نیروی کار در بخش غیرشرکتی به افزایش حداقل ۱۷/۰ واحدی (۱۷ واحد درصد) در کشش سرمایه منجر میشود. تخمینهای این مطالعه برای تحلیل حساسیت در مطالعاتی که کشش سرمایه و نیروی کار را نیاز دارند قابل استفاده است.
محسن محمدی خیاره؛ امینه زیوری
چکیده
پیچیدگی اقتصادی یک مفهوم نسبتا جدید است که در سالهای اخیر برای ارائه معیاری جامع از ویژگیهای تولید کشورها گسترشیافته است. پیچیدگی اقتصادی نهتنها ساختارهای تولیدی کشورها را توضیح میدهد، بلکه به بررسی تفاوتهای درآمدی و رشد بین کشورها نیز کمک میکند. هدف مقاله حاضر، تکمیل ادبیات اخیر در مورد اثرات کلان اقتصادی پیچیدگی ...
بیشتر
پیچیدگی اقتصادی یک مفهوم نسبتا جدید است که در سالهای اخیر برای ارائه معیاری جامع از ویژگیهای تولید کشورها گسترشیافته است. پیچیدگی اقتصادی نهتنها ساختارهای تولیدی کشورها را توضیح میدهد، بلکه به بررسی تفاوتهای درآمدی و رشد بین کشورها نیز کمک میکند. هدف مقاله حاضر، تکمیل ادبیات اخیر در مورد اثرات کلان اقتصادی پیچیدگی اقتصادی بر رشد اقتصادی برای نمونه کشورهای N-11 در دوره 2020-2000 و با استفاده از شاخص پیچیدگی اقتصادی توسعهیافته توسط هیدالگو و هاسمن (2009) است. آزمونهای تشخیصی موید فرضیههای ناهمگونی ضرایب شیب و وابستگی مقطعی جملات اخلال است که برای این منظور از دو تخمینزن میانگین گروهی با اثرات همبسته مشترک پانل (CCEPMG) پسران (2006) و تخمینزن میانگین گروهی با اثرات همبسته مشترک (CCEMG) چودیک و پسران (2015) استفاده میشود. یافتهها نشان داده است که پیچیدگی اقتصادی یکی از عوامل مهم و کلیدی برای رشد اقتصادی در بلندمدت است. بااینحال، تاثیر پیچیدگی اقتصادی بر رشد اقتصادی در کوتاهمدت معنادار نشده است که بیانگر زمانبر بودن تاثیر تحولات ساختاری تولید بر رشد اقتصادی است. سایر متغیرهای کنترلی تحقیق شامل سرمایه انسانی، سرمایهگذاری، کیفیت نهادی و نرخ تورم نیز مورد تایید آماری قرارگرفته است. بر این اساس کشورها باید برای تولید کالاها و خدمات جدید بر استراتژیهای بلندمدت تمرکز کنند و از اثر خنثی کوتاهمدت پیچیدگی اقتصادی بر رشد اقتصادی آگاه باشند.