ابراهیم رضائی؛ محمدرضا سعدی؛ فرشاد شکری
دوره 13، شماره 51 ، دی 1392، ، صفحه 189-210
چکیده
امروزه افزایش مزمن کسری تراز بازرگانی یکی از دلایل مهم بیثباتتر شدن کل اقتصاد کلان یک کشور در کنار سایر شاخصهای مؤثر بر این امر است. روشن است، کسری تراز تجاری میتواند ریشه در عدم ثبات در صادرات کالاها و خدمات داشته باشد. براساس این، در این تحقیق بر آن شدیم تا در دوره 1387-1350، ضمن بررسی مفهوم بیثباتی صادرات غیرنفتی، مهمترین ...
بیشتر
امروزه افزایش مزمن کسری تراز بازرگانی یکی از دلایل مهم بیثباتتر شدن کل اقتصاد کلان یک کشور در کنار سایر شاخصهای مؤثر بر این امر است. روشن است، کسری تراز تجاری میتواند ریشه در عدم ثبات در صادرات کالاها و خدمات داشته باشد. براساس این، در این تحقیق بر آن شدیم تا در دوره 1387-1350، ضمن بررسی مفهوم بیثباتی صادرات غیرنفتی، مهمترین عوامل شکلدهنده آن را مورد بررسی قرار دهیم. برای انجام این امر، ابتدا بهترین شاخص از شاخصهای مختلف نشاندهنده بیثباتی انتخاب و شاخصهای تمرکز کالایی و جغرافیایی محاسبه و سپس، با استفاده از روش آزمون کرانههای پسران (2001)، روابط بلندمدت بین متغیرها بررسی شده است. در مرحله بعد، با استفاده از روش تفکیک واریانس زین و لی (2008)، به تحلیل تأثیر صادرات گروههای کالایی مختلف و همچنین گروه کشورهای مختلف بر بیثباتی صادرات پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد، عواملی مانند تمرکز کالایی، تمرکز جغرافیایی و بیثباتی صادرات نفتی و صادرات گروه کالاهای صنعتی بیشترین نقش را در بیثباتی صادرات غیرنفتی در ایران در دوره یادشده، داشتهاند. همچنین عمده بیثباتی صادرات از بازار گروه کشورهای عضو اوپک است.
حشمت اله عسگری
دوره 10، شماره 37 ، تیر 1389، ، صفحه 71-93
چکیده
کاهش وابستگی به صادرات غیر نفتی و متنوع نمودن کالاهای صادراتی از جمله اهدافی است که کشور طی برنامههای توسعه دنبال نموده است. بطوریکه در پایان برنامهی سوم تنها 18 درصد از صادرات کالایی را صادرات غیر نفتی تشکیل داده است. بر این اساس، در برنامهی چهارم توسعه مقرر شد که این سهم به 6/33 درصد افزایش یابد. برای این منظور، شناسایی بازارهای ...
بیشتر
کاهش وابستگی به صادرات غیر نفتی و متنوع نمودن کالاهای صادراتی از جمله اهدافی است که کشور طی برنامههای توسعه دنبال نموده است. بطوریکه در پایان برنامهی سوم تنها 18 درصد از صادرات کالایی را صادرات غیر نفتی تشکیل داده است. بر این اساس، در برنامهی چهارم توسعه مقرر شد که این سهم به 6/33 درصد افزایش یابد. برای این منظور، شناسایی بازارهای هدف از طریق بررسی پتانسیلهای تجاری بین کشورها ضرورت دارد. از اینرو این مقاله به دنبال بررسی پتانسیل تجاری ایران با کشورهای منتخب آذربایجان، ارمنستان، روسیه، ترکیه، ترکمنستان، گرجستان و قزاقستان است. بدین منظور از روش مقایسهی بردارهای صادرات و واردات متقابل زوج کشورها در سال (2008) استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان داد که از نظر صادرات در تمام کشورهای مورد بررسی به جز ترکیه بیش از پتانسیل صادراتی استفاده شده و امکان انعقاد موافقتنامههای جدید وجود ندارد. از نظر واردات نیز در بیشتر کشورهای مورد بررسی از حداکثر پتانسیل واردات استفاده نشده و نیز امکان انعقاد موافقتنامههای منطقهای تجاری با این کشورها برای استفاده از این پتانسیل وجود دارد.
سید ابراهیم حسینی نسب؛ مجید آقایی؛ محمد رضایی پور
دوره 10، شماره 36 ، فروردین 1389، ، صفحه 255-283
چکیده
یکی از پدیده های قابل توجه در سالهای اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است. کشور ما نیز به منظور گسترش صادرات غیر نفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی[1] (WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. بنابراین پی بردن به اینکه اقتصاد ایران در صورت ادغام در اقتصاد جهانی در روند تقسیم کار بینالمللی در چه بخشهایی ...
بیشتر
یکی از پدیده های قابل توجه در سالهای اخیر روند رو به رشد جهانی شدن است. کشور ما نیز به منظور گسترش صادرات غیر نفتی و حضور در بازارهای جهانی درصدد پیوستن به سازمان تجارت جهانی[1] (WTO) برآمده و در حال حاضر عضو ناظر این سازمان است. بنابراین پی بردن به اینکه اقتصاد ایران در صورت ادغام در اقتصاد جهانی در روند تقسیم کار بینالمللی در چه بخشهایی دارای توان رقابت است، بسیار مهم بوده و ما را رهنمون میسازد تا با سرمایهگذاری بیشتر و نیز تصحیح ساختار فعالیتها در این بخشها در رقابت جهانی قدرتمندتر ظاهر شویم. بنابراین لازم است وجود یا عدم وجود مزیت نسبی در بخشهای مختلف اقتصادی کشور و نیز میزان حمایتهای موجود در این بخشها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند. یکی از صنایع مهمی که بدین منظور باید مورد مطالعه قرار گیرد صنعت فرش دستبافت است. به همین دلیل این مقاله با استفاده از روش ماتریس تحلیل سیاست[2](PAM) ، چارچوبی را فراهم میآورد تا شاخصهایی را که در ارتباط با مزیت نسبی فرش دستبافت ایران (مطالعه موردی فرش دستبافت 65 رج ابریشمی اصفهان) مطرح میشوند بطور همزمان محاسبه و تحلیل کند.نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که شاخص توان رقابت صادراتی برابر با 88/0 است و بیانگر این است که فرش دستبافت 65 رج ابریشمی استان اصفهان در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. شاخص مزیت نسبی نیز بر اساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد (شرایط بعد از پیوستن ایران به WTO) است، برابر با 79/0 و نشان دهندة مزیت نسبی این استان در تولید فرش مذکور میباشد. [1]. World Trade Organization [2]. Policy Analyses Matrix
علیرضا کرباسی؛ بهزاد حسنی شیروانشاهی
دوره 9، شماره 32 ، فروردین 1388، ، صفحه 239-261
چکیده
در این نوشتار در پی آنیم که چگونه ارزش اعتبارات صادرات برای کشورهای واردکننده، فروش صادراتی کالاهای کشاورزی و غیرکشاورزی را تحت تأثیر قرار میدهد و چگونه بیمه اعتبارات صادرات میتواند ریسک عدم پرداختها را تعدیل کند. برای تجزیه وتحلیل، از دادههای درجه اعتبارات برای سال 2007 استفاده شده و درجه اعتبارات برای کشورهای وارد کننده به ...
بیشتر
در این نوشتار در پی آنیم که چگونه ارزش اعتبارات صادرات برای کشورهای واردکننده، فروش صادراتی کالاهای کشاورزی و غیرکشاورزی را تحت تأثیر قرار میدهد و چگونه بیمه اعتبارات صادرات میتواند ریسک عدم پرداختها را تعدیل کند. برای تجزیه وتحلیل، از دادههای درجه اعتبارات برای سال 2007 استفاده شده و درجه اعتبارات برای کشورهای وارد کننده به عنوان کانون آزمون ارتباط بین حساب اعتبارات بین المللی و ارزش صادرات سرانه کشورهای واردکننده در نظر گرفته شده. دادههای ارزش صادرات سرانه از سه منبع مختلف کسب شده است. دادههای ارزش صادرات ایران در سال 1386 برای تمام صنایع و کشاورزی و خدمات مربوطه از دادههای آماری تجاری سازمان گمرکات ایران بدست آمد. این مجموعه از دادهها مرکب از 117 کشور مختلف است که با درجه اعتباراتشان فهرست شده اند.برای تأیید نتایج کلی دادههای تجاری کانادا، ایالات متحده و استرالیا از سالنامه آماری تجاری بینالملل- که توسط بانک جهانی منتشر میشود- استفاده کردهایم. مدل تئوریکی بیان میکند که چگونه تعدیلات ریسک از طریق بیمه اعتبارات صادرات میتواند صادرات به کشورهای واردکننده با ریسک بالا را افزایش دهد. نتایج نشان میدهد که ارتباط مثبت و معنیداری بین ارزش اعتبارات و صادرات وجود دارد.