فرزانه صمدیان؛ فرشاد مومنی؛ حسین امیری
چکیده
در این مقاله به بررسی اثر درآمدهای نفتی و نهادها بر ظرفیتهای اشتغالزایی کشورهای صادرکننده نفت براساس رویکرد نهادگرایی پرداخته شده است. مساله اصلی تحقیق این است که تزریق بیبرنامه درآمد نفت در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) با چارچوب نهادی ناکارا و رانتی از چه کانالهایی و با چه سازوکارهایی منجر به ضربه زدن به بنیه تولیدی ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی اثر درآمدهای نفتی و نهادها بر ظرفیتهای اشتغالزایی کشورهای صادرکننده نفت براساس رویکرد نهادگرایی پرداخته شده است. مساله اصلی تحقیق این است که تزریق بیبرنامه درآمد نفت در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) با چارچوب نهادی ناکارا و رانتی از چه کانالهایی و با چه سازوکارهایی منجر به ضربه زدن به بنیه تولیدی این کشورها و محدود کردن ظرفیتهای اشتغالزایی در این اقتصادها میشود. فرضیه تحقیق بر این تاکید دارد که درآمدهای حاصل از صادرات نفت در اقتصادهای نفتی با چارچوب نهادی ناکارا بر توان اشتغالزایی این اقتصادها تاثیر منفی دارد. الگوی نظری مورد استفاده در این پژوهش براساس آموزههای نهادگرایان است و جهت برآورد مدل و آزمون فرضیه تحقیق از دادههای 12 کشور نفتی عضو اوپک طی سالهای 2014-2002 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد، وفور درآمدهای نفتی در کشورهای عضو اوپک با زیرساختها و نهادهای ناکارا به کاهش ظرفیتهای اشتغالزایی آنها منجر شده است. همچنین شواهد آماری، ظرفیتزدایی از اشتغال در اقتصادهای کشورهای عضو اوپک را از طریق کانالهایی همچون تحلیل بردن کیفیت نهادی در این کشورها تایید میکند. بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که تزریق بیبرنامه درآمدهای حاصل از صادرات نفت در اقتصادهای نفتی عضو اوپک با چارچوب نهادی ناکارا، با ضربه زدن به بنیانهای تولیدی، ظرفیتهای اشتغال را در این اقتصادها اندک و محدود ساخته و از این گذر فرصتهای پیشروی این کشورها جهت دستیابی به رشد اقتصادی را به تهدیدی علیه توسعه و رشد پایدار برای آنها تبدیل کرده است.
سمیه شاه حسینی؛ علی فریدزاد؛ حبیب مروت
چکیده
برخی از پژوهشگران، کاهش آلودگی از طریق آزادسازی تجاری را عاملی برای افزایش کیفیت محیطزیست میدانند. با این وجود، گروهی از اقتصاددانان ادعا میکنند که آزادسازی تجاری با تخصصی شدن برخی کشورها در تولید کالاهای آلوده، انرژیبر و یا سرمایهبر، کیفیت محیطزیست را تنزل میدهد. با توجه به اینکه مبانی نظری موجود، زمینههایی را برای ...
بیشتر
برخی از پژوهشگران، کاهش آلودگی از طریق آزادسازی تجاری را عاملی برای افزایش کیفیت محیطزیست میدانند. با این وجود، گروهی از اقتصاددانان ادعا میکنند که آزادسازی تجاری با تخصصی شدن برخی کشورها در تولید کالاهای آلوده، انرژیبر و یا سرمایهبر، کیفیت محیطزیست را تنزل میدهد. با توجه به اینکه مبانی نظری موجود، زمینههایی را برای ارتباط مثبت یا منفی میان تجارت و محیطزیست مطرح میکنند، ضروری است این موضوع از طریق مطالعات تجربی بررسی شود. بر این اساس، در این مطالعه، پرسش اساسی آن است که تجارت بینالملل، چه تاثیری بر محیطزیست کشورهای صادرکننده نفت دارد؟ برای این منظور با استفاده از مدل دادههای تابلویی در سطح کشورهای صادرکننده نفت و طی دوره زمانی 2011-1990 در قالب آثار ترکیبی، مقیاس و فنی، اثر تجارت بینالملل بر انتشار کربن کشورهای منتخب صادرکننده نفت، شناسایی رابطه تجارت و آلودگی زیستمحیطی در این کشورها ارزیابی شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که با توجه به رابطه مثبت اثر باز بودن تجاری بر انتشار کربن، فرضیه پناهگاه آلودگی برای کشورهای صادرکننده نفت پذیرفته میشود. همچنین با توجه به ارتباط میان درآمد سرانه و انتشار کربن در این کشورها به صورت N شکل، اثر مقیاس منفی است. علاوه بر این، افزایش مزیت رقابتی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی منجر به کاهش انتشار کربن در کشورهای صادرکننده نفت میشود که به ترتیب نشاندهنده اثر مقیاس و اثر فنی منفی ناشی از تجارت است.
محسن مهرآرا؛ حمید ابریشمی؛ حمید زمان زاده
دوره 10، شماره 38 ، مهر 1389، ، صفحه 205-233
چکیده
موضوع مقاله حاضر بررسی نقش نهادها و ساختارهای حاکم در یک کشور در نوع و نحوه اثرگذاری درآمدهای نفتی بر رشد و توسعه اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت است. پرسش اساسی این است که آیا منابع طبیعی مانند نفت، ذاتاً موجب کاهش رشد اقتصادی و بروز مصیبت در یک کشور میشوند، یا اینکه این چارچوب نهادی- ساختاری حاکم در یک کشور و تعامل میان این چارچوب و ...
بیشتر
موضوع مقاله حاضر بررسی نقش نهادها و ساختارهای حاکم در یک کشور در نوع و نحوه اثرگذاری درآمدهای نفتی بر رشد و توسعه اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت است. پرسش اساسی این است که آیا منابع طبیعی مانند نفت، ذاتاً موجب کاهش رشد اقتصادی و بروز مصیبت در یک کشور میشوند، یا اینکه این چارچوب نهادی- ساختاری حاکم در یک کشور و تعامل میان این چارچوب و رانت حاصل از منابع نفتی است که تعیین میکند نفت برای یک کشور مصیبت خواهد بود یا موهبت؛ روششناسی مطالعه حاضر بر اساس مدلهای اقتصادسنجی پانل بر مبنای اطلاعات دوره 1980 تا 2007 برای 23 کشور مهم صادرکننده نفت است. فرضیه اصلی تحقیق این است که متغییر کلیدی و تعیینکننده در تبدیل رانت حاصل از منابع نفتی به مصیبت یا موهبت، کیفیت نهادی حاکم در کشورهای صادرکننده نفت است. در واقع پدیدة مصیبت منابع در کشورهایی روی میدهد که شاخص کیفیت نهادی آنها پایینتر از یک حد آستانه برای این شاخص نهادی است و نتایج مطالعه حاضر این فرضیه را تأیید مینماید. به علاوه شاخص کیفیت نهادی ایران کمتر از حد آستانه مذکور بوده و احتمالاً در ایران منابع نفتی مصیبت بوده است.