سلمان فرج نیا؛ کوثر یوسفی؛ مهدی فدایی
چکیده
یکی از عوامل مهمی که بر بیکاری ساختاری (طبیعی) اثرگذار است، تغییر اشتغال بین بخشهای مختلف اقتصادی است، اما این عامل در بسیاری از مطالعات بازار کار مغفول است. در این پژوهش، از شاخص انحراف معیار تغییر شغل از یک رشته فعالیت به یک رشته فعالیت دیگر برای لحاظ تغییرات بخشی استفاده کردهایم. دادههای اصلی شامل سری زمانی بیکاری فصلی سالهای ...
بیشتر
یکی از عوامل مهمی که بر بیکاری ساختاری (طبیعی) اثرگذار است، تغییر اشتغال بین بخشهای مختلف اقتصادی است، اما این عامل در بسیاری از مطالعات بازار کار مغفول است. در این پژوهش، از شاخص انحراف معیار تغییر شغل از یک رشته فعالیت به یک رشته فعالیت دیگر برای لحاظ تغییرات بخشی استفاده کردهایم. دادههای اصلی شامل سری زمانی بیکاری فصلی سالهای 1384 تا 1396 و دادههای اشتغال براساس ۱۹ رشته فعالیت اقتصادی هستند. در مدلسازی نرخ بیکاری از متغیرهای سیاستپولی و مالی پیشبینی نشده، انحراف معیار تغییر اشتغال بخشی و وقفهی نرخ بیکاری استفاده شده است. افزون بر آن، اثر شوکهای طرف عرضه و تقاضا به تفکیک بیان شدهاند. نتایج نشان میدهد که افزایش «انحراف معیار تغییر اشتغال» اثر معناداری بر مقدار بیکاری ندارد. یک توضیح قابل قبول آن است که در بازار کار ایران، نسبت نرخ بیکاران دائمی به کل بیکاران حدود 40 درصد است که وجه غالب را در مقابل بیکاری فصلی و جابهجاییهای بخشی دارد. اگر بهجای انحراف معیار تغییر اشتغال بخشی از «انحراف معیار تخریب شغل یا شوک طرف تقاضای نیروی کار» استفاده شود، اثر آن بر بیکاری منفی و معنادار و مستحکم برآورد میشود. توضیح آن است که در دادههای ایران، تخریب شغل حائز اهمیت بوده و در دوران رونق و رکود، حفظ و یا تخریب شغل بیشتر از استعفا یا جابهجایی نیروی کار تحتالشعاع قرار میگیرد.