محمدقاسم رضایی؛ محبوبه سبزرو؛ محمد رضایی پور
دوره 13، شماره 51 ، دی 1392، ، صفحه 163-187
چکیده
در این مقاله دو پرسش اصلی در مورد مشوقهای مالیاتی مورد توجه قرار میگیرد: نخست اینکه، آیا کشورها بر سر مشوقهای مالیاتی به همان روشی رقابت میکنند که در مورد نرخهای مالیاتی چنین کاری را انجام میدهند؟ و دوم، آیا مشوقهای مالیاتی به کار گرفته شده، بر سرمایهگذاری و رشد اقتصادی اثر دارد؟ نتایج آزمون پرسش اول با استفاده ...
بیشتر
در این مقاله دو پرسش اصلی در مورد مشوقهای مالیاتی مورد توجه قرار میگیرد: نخست اینکه، آیا کشورها بر سر مشوقهای مالیاتی به همان روشی رقابت میکنند که در مورد نرخهای مالیاتی چنین کاری را انجام میدهند؟ و دوم، آیا مشوقهای مالیاتی به کار گرفته شده، بر سرمایهگذاری و رشد اقتصادی اثر دارد؟ نتایج آزمون پرسش اول با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی برای دادههای پانل و بهکارگیری روش تخمین حداکثر درستنمایی(MLE)، حاکی از آن است که کشورهای درحالتوسعه، به دنبال رقابت بر سر نرخهای مالیاتی و تعطیلات مالیاتی (و نه تخفیفهای سرمایهگذاری) هستند. به عبارت دیگر، حکومت یک کشور، سیاست مالیاتی دولتهای دیگر را بهعنوان ملاکی برای قضاوت در مورد سیاست مالیاتی خود در نظرمیگیرد. همچنین نتایج آزمون پرسش دوم با استفاده از روش اقتصادسنجی برای دادههای پویا و بهکارگیری روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) حاکی از آن است که نرخهای مالیاتی و تعطیلات مالیاتی بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی تأثیر میگذارند، در حالی که تخفیفهای سرمایهگذاری چنین حالتی ندارند و از سویی، تنها نرخهای مالیاتی اثر معناداری بر سرمایهگذاری بخش خصوصی و رشد اقتصادی دارند. مشوقهای آزمون شده در این مقاله شامل کاهش نرخهای مالیاتی، تعطیلات مالیاتی و تخفیفهای سرمایهگذاری و شواهد تجربی، براساس دوره زمانی 2008- 1985 و اطلاعات 45 کشور درحالتوسعه است.
محمد قاسم رضایی؛ محمد رضایی پور؛ محبوبه سبزرو
دوره 13، شماره 50 ، مهر 1392، ، صفحه 155-168
چکیده
از منظر اقتصاد سیاسی، قاعده رأی اکثریت مبنایی برای اخذ مالیات و تأمین مالی تدارک کالاهای عمومی است. آشکار است که رضایت شهروندان در مورد میزان و نحوه تدارک کالاهای عمومی عامل تعیینکنندهای در پذیرش عمومی برای پرداخت مالیات و تأمین مالی کالاهای عمومی خواهد بود. این در حالی است که اگر دموکراسی (رأی اکثریت) با اندازه بار مالیاتی نسبت ...
بیشتر
از منظر اقتصاد سیاسی، قاعده رأی اکثریت مبنایی برای اخذ مالیات و تأمین مالی تدارک کالاهای عمومی است. آشکار است که رضایت شهروندان در مورد میزان و نحوه تدارک کالاهای عمومی عامل تعیینکنندهای در پذیرش عمومی برای پرداخت مالیات و تأمین مالی کالاهای عمومی خواهد بود. این در حالی است که اگر دموکراسی (رأی اکثریت) با اندازه بار مالیاتی نسبت به خدمات دولت مرتبط باشد، متضمن الگوی هزینه ـ فایده است که در آن شهروندان هزینههای تأمین بودجه دولت را نسبت به منافع دریافتی خود میسنجند. با بهرهگیری از این الگو، در این مطالعه اثر دموکراسی بر نسبت مالیات بر مخارج دولت در 148 کشور مختلف دنیا به کمک رویکرد الگوی پانل بین کشوری و با مجموعه دادههای دوره زمانی2010- 1996، مورد بررسیقرارگرفته است.نتایج تحقیق حاکی از این بوده که این نسبت مالیاتی به میزان مشارکت سیاسی مردم وابسته است و افزایش سطح مالیات را میتوان در نظامهای دموکراتیک به شکلی قویتر شاهد بود.