نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
در این مقاله تبیینی اقتصادی- فلسفی از جایگاه خودخواهی و عدالتخواهی در نظریه مصرفکننده که به لحاظ شکلی یک نظریه اصل موضوعی و به لحاظ محتوایی، یک قرائت قوی از نظریه انتخاب عقلانی است، ارائه میشود. با تحلیل ساختار یک نظریه اصل موضوعی به طور عام و نظریه مصرفکننده به طور خاص و با طرح این فرضیه که یک مبنای ارزشی خودخواهانه در این نظریه وجود دارد به منظور تایید این فرضیه بر لزوم وجود یک چارچوب نظری برای تعریف دو اصطلاح خودخواهی و عدالتخواهی تاکید میشود. آنگاه تعاریف این دو اصطلاح از منظر نظریه عدالت رالز تشریح میشود تا مبنایی برای طرح دو سوال اساسی به این شرح فراهم شود: 1- آیا انسان به منزله یک مصرفکننده و به طور کلیتر یک تصمیمگیرنده، ناگزیر به انتخاب بین خودخواهی و عدالتخواهی است؟ 2- در صورت ناگزیر بودن، این انتخاب چگونه صورت میگیرد؟ در پاسخ به این سوالات با بکارگیری توام نظریه انتخاب عقلانی و نظریه عدالت رالز، بحث میشود که ترجیحات مصرفکننده به دو میل اساسی خودخواهی و عدالتخواهی قابلتحویلند. سرانجام با مقایسه آراء رالز و هابز نتیجهگیری میشود که انسانشناسی فلسفی به منزله یک مولفه اساسی نظام فلسفی، عاملی تعیینکننده در انتخاب بین خودخواهی و عدالتخواهی در حوزههای مختلف از جمله در نظریه مصرف است.
کلیدواژهها