نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
2 دانشجوی دکترای علوم اقتصادی، دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
اصلاحات نهادی درونزا در چارچوب اقتصاد سیاسی قابل تحلیل است. این مقاله بر اصلاحات نهادی صنعت بانکداری تمرکز دارد. مهمترین نهاد رسمی بانکداری، نهاد تنظیم مقررات و نظارت بر بانکها است که در ایران توسط شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی انجام میشود. در این مقاله، اصلاحات نهاد رسمی بانکداری ایران هم طبق قانون و هم شیوههای اجرایی آن در عمل طی دوره بعد از انقلاب تحلیل میشود. مساله اصلی مقاله این است که چگونه میتوان از نورث و دیگران (2006 و 2009) درباره سامان اجتماعی دسترسی محدود و دسترسی باز فقط برای صنعت بانکداری استفاده کرد؟ شواهد تاریخی و تحلیل آماری بانکداری ایران نشان میدهد که ترتیبات نهادی بانکداری ایران و شیوههای اجرایی آن در دورههای مختلف با ویژگیهای سامان دسترسی محدود (دولت طبیعی) انطباق دارد. به ویژه در دهه 1370 با اینکه بانکداری خصوصی ممنوع است، اما گروههایی از خواص ائتلاف حاکم از رانت تاسیس موسسات بانکی غیردولتی به صورت غیررسمی بهرهمند شدند. این شرایط سبب رقابت در انتلاف حاکم شده و در اوایل دهه 1380 با اصلاح قواعد ورود، بانکهای خصوصی رسمی با وابستگی به گروهی دیگر از ائتلاف حاکم، تاسیس شدند. سپس قوانین و مقررات متعددی برای بهبود نظارت بر بانکداری تصویب شد. در اواخر دهه 1380، منافع موسسات بانکی غیررسمی آسیب دید به همین دلیل تلاش کردند تا به شکل رسمی به فعالیت خود ادامه دهند. در مجموع، شواهد نشان میدهد اگر طبق نورث و دیگران (2009) هنوز ویژگیهای دولت طبیعی (سامان دسترسی محدود) در صنعت بانکداری ایران وجود دارد، اما از دولت طبیعی پایهای سالهای قبل از 1380 به برخی ویژگیهای دولت طبیعی بالغ گذار کرده است.
کلیدواژهها