اسفندیار جهانگرد؛ محمد قاسمی ششده؛ تیمور محمدی؛ فربد جوزانی کهن
چکیده
در این مقاله با بهرهگیری از الگوی نسلهای همپوشان سه دورهای دادههای مرتبط با نسلهای مختلف تحلیل شد؛ و با اقدام به مدلسازی بهرهوری نیروی انسانی، به تفکیک نسلهای مختلف اثر آن بر رشد اقتصادی ایران پرداخته شده است. روش انجام این تحقیق تحلیلی- کمی است. بازه زمانی تحقیق، دادههای فصلی دوره زمانی 1370 تا 1400 میباشد. جهت برآورد ...
بیشتر
در این مقاله با بهرهگیری از الگوی نسلهای همپوشان سه دورهای دادههای مرتبط با نسلهای مختلف تحلیل شد؛ و با اقدام به مدلسازی بهرهوری نیروی انسانی، به تفکیک نسلهای مختلف اثر آن بر رشد اقتصادی ایران پرداخته شده است. روش انجام این تحقیق تحلیلی- کمی است. بازه زمانی تحقیق، دادههای فصلی دوره زمانی 1370 تا 1400 میباشد. جهت برآورد مدل از روش تعادل عمومی پویای تصادفی بهره گرفته شده است. جهت طراحی مدل و پارامترهای تحقیق با استفاده از دادههای حسابهای ملی و بودجه خانوار و ایجاد ارتباط مابین این حسابها اقدام به استخراج بهرهوری نیروی انسانی در نسلهای مختلف گردید. یافتههای مقاله بیانگر این واقعیت است که انتقالهای مرتبط به خانوار در بخش مصرف، آموزش و بهداشت و درمان؛ نسبت به دولت در ایجاد بهرهوری نیروی انسانی در نسلهای مختلف کاراتر عمل نموده و موجبات رشد بهرهوری و رشد اقتصادی را فراهم نموده است. بر اساس نتایج بازه سنی 25-64 سال بالاترین بهرهوری را بر رشد اقتصادی دارند که با رویکرد نظریه چرخه زندگی مبتنی بر دیدگاه اندو و مودیگلیانی و نظریه چرخه عمر مبتنی بر حسابهای انتقال بین نسلی مطابقت دارد.
مریم کیقبادی؛ الهه سادات اکبرنیا؛ حمیدرضا پیرمراد؛ اشرف السادات پسندیده
چکیده
مصرف برق خانگی یکی از مهمترین بخشهای مصرفی و از جمله چالشهای مهم در رفع ناترازی انرژی در کشور است. هدف این پژوهش، شناخت رفتار مصرفی شهروندان جهت بهبود سیاستگذاری رفتاری در این حوزه میباشد و در این راستا به بررسی نقش پایگاه مادی خانوار در رفتارهای مصرفی بخشهای مختلف همچون نظافت، روشنایی و... پرداخته شده است. روش پژوهش کمی بوده ...
بیشتر
مصرف برق خانگی یکی از مهمترین بخشهای مصرفی و از جمله چالشهای مهم در رفع ناترازی انرژی در کشور است. هدف این پژوهش، شناخت رفتار مصرفی شهروندان جهت بهبود سیاستگذاری رفتاری در این حوزه میباشد و در این راستا به بررسی نقش پایگاه مادی خانوار در رفتارهای مصرفی بخشهای مختلف همچون نظافت، روشنایی و... پرداخته شده است. روش پژوهش کمی بوده و استراتژی پیمایش مورد استفاده قرار گرفته است. دادهها، از طریق توزیع پرسشنامه آنلاین در سراسر کشور به تعداد 1081 نمونه جمعآوری شده است. نتایج نشان داد بهطورکلی بهترین رفتارها به ترتیب در بخشهای روشنایی، نظافت و سپس سرمایش بوده و در بین سه پایگاه مادی مختلف، خانوارهای با پایگاه بالا در بخش سرمایش، مصرف بیشتری داشتهاند. خانوارهای با پایگاه مادی پایین، کمترین مصرف برق در بخش نظافت را به خود اختصاص دادهاند. از میان رفتارهای مصرف، روشنایی بهترین بخش مصرفی خانوارهای با پایگاه متوسط بوده است. خانوارهای با پایگاه مادی بالا به ترتیب بیشترین مصرف در بخش سرمایش، نظافت و روشنایی را داشتهاند و کمترین توجه به ساعات اوج را داشتهاند. ازآنجاییکه خانوارهای با پایگاه مادی بالاتر علیرغم امکان در اختیار داشتن وسایل باکیفیتتر، پرمصرفتر هستند؛ جهت سیاستگذاری رفتاری لازم است انتخاب جامعه هدف برخلاف برخی از طرحهای فعلی، متوجه این اقشار باشد و تصمیمات مقتضی جهت کاهش مصرف از جمله راهحلهای غیرقیمتی، کمپینها و... برای این گروه اتخاذ شود.
رضا طالبلو؛ پریسا مهاجری؛ مائده صمدی
چکیده
پژوهش حاضر با بهکارگیری شاخص سرریز دیبولد-یلماز مبتنی بر تجزیه واریانس یک مدل خودرگرسیون برداری با پارامترهای متغیر در طول زمان (TVP-VAR) و با استفاده از دادههای روزانه طی دوره مهر ماه سال 1394 تا مهر ماه سال 1402، به سنجش سرریزهای پویای تلاطمات میان دلار و شاخص سهام 8 صنعت بورسی مشتمل بر «شیمیایی»، «فلزات اساسی»، «فرآوردههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با بهکارگیری شاخص سرریز دیبولد-یلماز مبتنی بر تجزیه واریانس یک مدل خودرگرسیون برداری با پارامترهای متغیر در طول زمان (TVP-VAR) و با استفاده از دادههای روزانه طی دوره مهر ماه سال 1394 تا مهر ماه سال 1402، به سنجش سرریزهای پویای تلاطمات میان دلار و شاخص سهام 8 صنعت بورسی مشتمل بر «شیمیایی»، «فلزات اساسی»، «فرآوردههای نفتی»، «استخراج کانههای فلزی»، «کشاورزی»، «قند و شکر»، «سیمان» و «کاشی و سرامیک» میپردازد. یافتهها حاکی از آن است که اتصالات کل که نماینده ریسک سیستمی شبکه مورد بررسی است در دوره پیش از همهگیری کووید-19 به طور متوسط حدوداً 50 درصد بوده است و دوره بعد از شیوع این بیماری اتصالات درون شبکه بسیار شدیدتر شده و حتی در برخی بازههای زمانی بالغ بر 70 درصد نیز بوده است. بالاترین ریسک منحصر به فرد به متغیر دلار (75/62 درصد) و در مقابل، کمترین ریسک منحصر به فرد به شاخصهای صنایع فلزات اساسی (34/52) و کانههای فلزی (34/59) اختصاص دارد. در شبکه مورد بررسی متغیر دلار به طور متوسط از تلاطمات صنایع کامودیتیمحور صادراتی به ویژه فلزات اساسی متاثر میشود و صرفاً خالص انتقالدهنده تلاطمات به صنایع کوچک بورسی خصوصاً کاشی و سرامیک بوده است. در این سیستم صنعت فلزات اساسی به عنوان قویترین انتقالدهنده تلاطمات شناسایی میشود و صنعت کشاورزی و سرامیک نیز مهمترین پذیرندگان شوکها محسوب میشوند.
سمیرا اجتهادی؛ هاشم زارع؛ مهرزاد ابراهیمی؛ محمدعلی ابوترابی
چکیده
این پژوهش، با هدف تبیین پیوندهای واقعی-خزانهای، به شناسایی تعیینکنندههای کلان اقتصادی کسری خزانهای دولت در ایران طی سالهای 1972 تا 2020 (1351-1399) با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) میپردازد. یافتهها نشان میدهند که رشد اقتصادی، تورم، تمرکزگرایی، اندازه دولت بر حسب کارآیی و جمعیت نسبی در سن کار اثر مثبت بر کسری بودجه ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف تبیین پیوندهای واقعی-خزانهای، به شناسایی تعیینکنندههای کلان اقتصادی کسری خزانهای دولت در ایران طی سالهای 1972 تا 2020 (1351-1399) با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) میپردازد. یافتهها نشان میدهند که رشد اقتصادی، تورم، تمرکزگرایی، اندازه دولت بر حسب کارآیی و جمعیت نسبی در سن کار اثر مثبت بر کسری بودجه عملیاتی در ایران داشته و خلافآمد آن، باز بودن تجاری اثر منفی داشته است. فهم مشترک در دانش اقتصاد مبنی بر اثر مثبت کسری بودجه بر تورم (بهدلیل تأمین مالی آن از طریق چاپ پول)، در کنار یافته کلیدی این پژوهش مبنی بر اثر مثبت تورم بر کسری بودجه عملیاتی، گویای استقرار یک «دور نامبارک خودافزا» در اقتصاد ایران است. بر این اساس، به منظور کاهش نامتوازنیهای خزانهای، دلالت سیاستی کلی این پژوهش در حمایت از «پایبندی سخت» حاکمیت به انضباط بودجهای در پیوند با طراحی و پیادهسازی یک استراتژی رشد اقتصادی بر پایه ایجاد تغییرات تکنولوژیکی «سرمایهانسانیبر»، اقتصادی بازتر، تمرکززدایی خزانهای بیشتر، حداقل کردن برونرانی دولت و پرهیز از ایجاد انحرافهای قیمتی در بازارهای عوامل تولید، پیروی بخش عمومی از قیمتهای نسبی بازار آزاد، و شاخصسازی کامل و صریح در هر دو جانب درآمدها و هزینههای خزانهای است.
مهدی ترکمنی؛ اکبر خدابخشی
چکیده
شرکتهای آب و فاضلاب (آبفا) تأمین کننده یکی از مهمترین خدمات لازم برای تأمین رفاه و بهداشت جامعه هستند. در ایران قبلا فعالیت این شرکتها در مناطق شهری و روستایی به طور مجزا تعریف شده بود و در هر استان شرکت آبفا روستایی به نواحی روستایی و شرکت آبفا شهری به مناطق شهری خدمات ارائه میکرد. در سال 1398 به موجب قانون، شرکتهای آبفا روستایی به ...
بیشتر
شرکتهای آب و فاضلاب (آبفا) تأمین کننده یکی از مهمترین خدمات لازم برای تأمین رفاه و بهداشت جامعه هستند. در ایران قبلا فعالیت این شرکتها در مناطق شهری و روستایی به طور مجزا تعریف شده بود و در هر استان شرکت آبفا روستایی به نواحی روستایی و شرکت آبفا شهری به مناطق شهری خدمات ارائه میکرد. در سال 1398 به موجب قانون، شرکتهای آبفا روستایی به شرکتهای آبفا شهری ملحق و شرکتهای آبفای یکپارچه استانی تشکیل شد. در نتیجه، ساختار این صنعت از نظر تشکیلاتی و مقیاس فعالیت دچار تغییر گردید. به منظور بررسی اثرات این تغییر، در این پژوهش وضعیت کارایی شرکتهای آب و فاضلاب شهری در قبل و بعد از یکپارچه سازی مقایسه گردیده است. با استفاده از روش ناپارامتریک تعیین کارایی بنگاه به صورت تحلیل فراگیر دادهها (DEA)، مدل با بازدهی متغیر به مقیاس (VRS) تعریف شد و از میان انبوه متغیرهای موجود، 2 عامل "نیروی کار" و "میزان داراییها"ی شرکت به عنوان داده، و 2 مورد "تعداد انشعابات آب" و "تعداد انشعابات فاضلاب" به عنوان ستاده در نظر گرفته شدند. با این ترتیب کارایی شرکتهای آب و فاضلاب کل کشور شامل 31 استان و 3 شرکت مستقل در قبل و بعد از یکپارچگی بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین کارایی شرکتها بعد از یکپارچگی نسبت به قبل از آن بهبود یافته و میزان کارایی صنعت آب و فاضلاب بالا رفته است.
شهریار زروکی؛ احمدرضا احمدی
چکیده
نفت خام و رانت حاصل از آن برای کشورهای نفتخیز میتواند همراه با مزایا و معایبی باشد. مطالعات بسیاری اثر رانت نفت را بر متغیرهای مختلفی همچون رشد اقتصادی، تورم و توسعه مالی مورد بررسی قرار دادهاند. در این میان نقش احتمالی رانت نفتی بر نابرابری درآمدی در پرتوی اقتصاد زیرزمینی موضوعی بوده است که به نظر در مطالعات داخلی پیشین مورد ...
بیشتر
نفت خام و رانت حاصل از آن برای کشورهای نفتخیز میتواند همراه با مزایا و معایبی باشد. مطالعات بسیاری اثر رانت نفت را بر متغیرهای مختلفی همچون رشد اقتصادی، تورم و توسعه مالی مورد بررسی قرار دادهاند. در این میان نقش احتمالی رانت نفتی بر نابرابری درآمدی در پرتوی اقتصاد زیرزمینی موضوعی بوده است که به نظر در مطالعات داخلی پیشین مورد توجه نویسندگان قرار نگرفته است. بدین منظور در پژوهش حاضر ابتدا اندازه نسبی اقتصاد زیرزمینی با استفاده از روش شاخص چندگانه-علل چندگانه محاسبه شد که حاکی از میانگین ۸/۱۶ درصدی در اقتصاد ایران است. سپس با استفاده از رهیافت خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی غیرخطی، اثر رانت نفتی بر نابرابری درآمد با توجه به اقتصاد زیرزمینی در بازه زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۱ بررسی و آزمون شد. نتایج برآوردها در بلندمدت نشان میدهد که نخست شوکهای مثبت در رانت نفتی با اثری مطلوب (منفی) و شوکهای منفی در رانت نفتی با اثری نامطلوب (مثبت) بر نابرابری درآمدی همراه است. دوم، اقتصاد زیرزمینی همچون شمشیر دولبه عمل مینماید؛ بدین توضیح که افزایش اندازه نسبی اقتصاد زیرزمینی این قابلیت را دارد که اثرگذاری مطلوب (منفی) شوکهای مثبت رانت نفتی بر نابرابری درآمد را نامطلوب و اثرگذاری نامطلوب (مثبت) شوکهای منفی رانت نفتی بر نابرابری درآمد را مطلوب مینماید. درآمد سرانه حقیقی بهصورت U شکل معکوس و بیکاری بهنحو مثبت بر نابرابری درآمدی اثرگذار است.