سحر زارع جونقانی؛ بهرام سحابی؛ حسن حیدری؛ مهدی ذوالفقاری
چکیده
صرف ریسک سهام از تفاوت بازدهی دارایی ریسکی سهام و بازدهی دارایی بدون ریسک حاصل میشود. در ادبیات نظری شکست تئوری مالی جهت توضیح صرف ریسک سهام بالا، به معمای صرف سهام شهرت یافته است. این معما نخستین بار توسط مهرا و پرسکات در چارچوب مدل قیمتگذاری دارایی بر اساس مصرف معرفی شد و به بیان این مطلب میپردازدکه بازدهی سهام به قدری ...
بیشتر
صرف ریسک سهام از تفاوت بازدهی دارایی ریسکی سهام و بازدهی دارایی بدون ریسک حاصل میشود. در ادبیات نظری شکست تئوری مالی جهت توضیح صرف ریسک سهام بالا، به معمای صرف سهام شهرت یافته است. این معما نخستین بار توسط مهرا و پرسکات در چارچوب مدل قیمتگذاری دارایی بر اساس مصرف معرفی شد و به بیان این مطلب میپردازدکه بازدهی سهام به قدری بالا است که نوسان رشد مصرف واقعی قادر به توضیح آن نیست. از اینرو بررسی معما از آن جهت اهمیت دارد که زمینۀ اصلاح مدلهایی را فراهم میآورد که در مواجه با دادههای مالی به شکست منتهی میشوند. هدف مطالعۀ حاضر بررسی معمای صرف سهام در ایران است. این مطالعه با تمرکز بر ارتباط بین بخش حقیقی و مالی، به تصریح یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی منطبق با شرایط اقتصاد ایران پرداخته است، مدل تصریح شده قادر است معمای صرف سهام در ایران را با اعمال تکانههای تکنولوژی، مخارج دولت، درآمد نفتی، شاخص قیمت سهام، عرضه پول و اثر این تکانهها بر بازدهی داراییها و مصرف مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل شده نشان داد که شوکهای تکنولوژی، درآمد نفتی و قیمت سهام در مقدار پارامتر ریسکگریزی بالا و خارج از محدودۀ قابل قبول، ضمن هموارسازی مصرف و ایجاد صرف سهام بالا میتوانند درکوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت معمای صرف سهام در ایران را توضیح بدهند.
سحر رحیمی راد؛ حسن حیدری؛ رضا نجارزاده
چکیده
در این مقاله تلاش شده است تا عوامل اثرگذار بر هزینه تحقیق و توسعه در صنایع ایران شناخته شود تا با شناسایی آنها بتوان در مطالعات بعدی، سیاستهایی را برای افزایش هزینههای تحقیق و توسعه تجویز کرد. با توجه به مبانی نظری و مطالعات پیشین، عواملی مانند اندازه بنگاه، نیروی انسانی تحصیلکرده، سود بنگاه، سرمایهگذاری بنگاه، شاخص درجه باز ...
بیشتر
در این مقاله تلاش شده است تا عوامل اثرگذار بر هزینه تحقیق و توسعه در صنایع ایران شناخته شود تا با شناسایی آنها بتوان در مطالعات بعدی، سیاستهایی را برای افزایش هزینههای تحقیق و توسعه تجویز کرد. با توجه به مبانی نظری و مطالعات پیشین، عواملی مانند اندازه بنگاه، نیروی انسانی تحصیلکرده، سود بنگاه، سرمایهگذاری بنگاه، شاخص درجه باز بودن تجاری صنایع و رشد ارزش افزوده اسمی به عنوان متغیرهای اثرگذار در مدل وارد شدند. معادلات رگرسیون پژوهش با استفاده از دادههای مربوط به صنایع کارخانهای ایران برحسب کدهای دورقمی ISIC برای صنایع با سطح تکنولوژی بالا، متوسط و پایین در بازه زمانی 1393-1374 برآورد شد. نتایج برآورد معادلات شدت تحقیق و توسعه در بخش صنعت در ایران نشان میدهد که در صنایع با تکنولوژی بالا، کارگاههایی که نسبت بالاتری از کارکنان آنها دارای تحصیلات دانشگاهی هستند از نظر تجاری بازتر هستند، دارای اندازه بزرگتری بوده و نسبت تشکیل سرمایه به ارزش افزوده بیشتری دارند و به طور متوسط سهم بالاتری از ارزش افزوده خلق شده را صرف تحقیق و توسعه میکنند. یافتههای این مقاله نشان میدهد که عوامل مهمی مانند سودآوری و رشد ارزش افزوده تاثیری بر تصمیم بنگاهها به هزینه کردن تحقیق و توسعه در این صنایع نداشته است. در صنایع با سطح تکنولوژی متوسط و پایین هیچ یک از متغیرها از معناداری برخوردار نبودهاند که نشان میدهد در ایران این صنایع هنوز به مرحلهای نرسیدهاند که تحقیق و توسعه در راهبردهای آنها نقش مهمی داشته باشد. بر این اساس با توجه به عوامل بسیار متفاوت اثرگذار بر تصمیم بنگاهها به تحقیق و توسعه برحسب سطح فناوری، اتخاذ سیاستهای جداگانه برای صنایع با هر یک از این سه سطح تکنولوژی در ایران ضروری به نظر میرسد.