ساناز شهبازی؛ حسن حیدری؛ مهدی نجاتی
چکیده
نگرانیهای مرتبط با قیمت انرژی، پایداری زیستمحیطی و ثبات اقتصادی، نیاز به بررسی اثرات آزادسازی بازار انرژی را نشان میدهد؛ زیرا تغییرات قیمت نفت و گاز تأثیر عمیقی بر متغیرهای اقتصادی و محیطی دارند. این مطالعه براساس مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا و دادههای پایگاه GTAP-E، تأثیر آزادسازی قیمت حاملهای انرژی بر متغیرهای زیستمحیطی ...
بیشتر
نگرانیهای مرتبط با قیمت انرژی، پایداری زیستمحیطی و ثبات اقتصادی، نیاز به بررسی اثرات آزادسازی بازار انرژی را نشان میدهد؛ زیرا تغییرات قیمت نفت و گاز تأثیر عمیقی بر متغیرهای اقتصادی و محیطی دارند. این مطالعه براساس مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا و دادههای پایگاه GTAP-E، تأثیر آزادسازی قیمت حاملهای انرژی بر متغیرهای زیستمحیطی و محصولات معدنی را در سه گروه کشور ایران، مهمترین شرکای تجاری و سایر نقاط جهان، طی دو سناریو (1.شوک پنج درصدی قیمت گاز و 2.شوک پنج درصدی قیمت نفت) تا افق زمانی 2050 بررسی میکند. نتایج شبیهسازی نشان داد که؛ برای کشور ایران سناریوی اول منجر به کاهش تدریجی و پایدار انتشار دی-اکسیدکربن میشود که نشاندهندۀکشش منفی بین انتشار گازهای گلخانهای و قیمت گاز است که ناشی از کاهش مصرف سوختهای فسیلی و گرایش به انرژیهای کارآمدتر یا جایگزین در تولید مواد معدنی است. سناریوی دوم کاهش کمتر اما قابل توجهی در انتشار دیکسیدکربن ایجاد میکند. سناریوی اول شرکای تجاری، کاهش بلندمدت انتشار را به دلیل هزینههای تولید بالاتر و پذیرش فناوریهای پاکتر به دنبال داشت. و سناریوی دوم، به دلیل وابستگی بخش معدن به نفت و سرمایهگذاریهای تسریعشده صرفهجویی در انرژی، اثرات سریعتری دارد. برای سایر مناطق در سناریوی اول، کاهش اولیه متوسط انتشار دیاکسیدکربن با بازگشت موقتی، که نشاندهنده کربنزدایی با تأخیر است. همچنین، سناریوی دوم باعث کاهش پایدار میشود که بیانگر نقش کلیدی نفت در انرژی و معدن است. یافتهها تأکید میکند که آزادسازی قیمت انرژی باید با واقعیتهای بازار هماهنگ و موجب افزایش کارایی مصرف و نوآوری فناوریهای پاک شود.
مریم کیقبادی؛ محسن کوه بر؛ سیده فاطمه سیدمحسن
چکیده
بخش خانگی با سهمی معادل ۲۸ درصد از مصرف جهانی انرژی و ۳۲ درصد از انتشار گازهای گلخانهای، یکی از کانونهای اصلی توجه در سیاستگذاری انرژی است. اگرچه سیاستهای سنتی عمدتاً بر مداخلات فناورانه تمرکز داشتهاند، اما شواهد نشان میدهد که اتکای صرف به این راهکارها بدون توجه به ابعاد رفتاری و اجتماعی، اثربخشی پایدار ایجاد نمیکند. پژوهش ...
بیشتر
بخش خانگی با سهمی معادل ۲۸ درصد از مصرف جهانی انرژی و ۳۲ درصد از انتشار گازهای گلخانهای، یکی از کانونهای اصلی توجه در سیاستگذاری انرژی است. اگرچه سیاستهای سنتی عمدتاً بر مداخلات فناورانه تمرکز داشتهاند، اما شواهد نشان میدهد که اتکای صرف به این راهکارها بدون توجه به ابعاد رفتاری و اجتماعی، اثربخشی پایدار ایجاد نمیکند. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی بومی برای سیاستگذاری رفتاری در بخش انرژی خانگی ایران با رویکردی ترکیبی و در دو مرحله انجام شده است: نخست، فراترکیب تجربههای جهانی برای شناسایی الگوهای مداخله رفتاری؛ و دوم، پیمایش در بین ۵۹۴ شهروند تهرانی بالای ۱۸ سال، که دادههای آن با رگرسیون چندمتغیره تحلیل و بررسی گردید. نتایج فراترکیب نشان داد چارچوببندی اطلاعات، بازخورد و هنجارهای اجتماعی رایجترین ابزارهای جهانی هستند. در سطح ملی اما، سبک زندگی قویترین پیشبینیکننده رفتار مصرف انرژی بود و ارزشهای اخلاقی-مذهبی و فرهنگ مادی نیز نقش برجستهای ایفا می کنند. تلفیق این دو سطح از یافتهها منجر به تدوین چارچوبی چهارلایه شد که شامل بنیانهای فرهنگی-اجتماعی، مداخلات عملیاتی رفتاری، پشتیبانی نهادی و فناورانه، و ظرفیتسازی سیاستی است. این چارچوب نقشه راهی عملی در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد تا مداخلات بومی، پایدار و اثربخش در مدیریت مصرف انرژی خانگی ایران طراحی و اجرا شود.
طاهره آشتیانی؛ اکبر پورفرج؛ اسماعیل قادری؛ زهره دهدشتی شاهرخ
چکیده
پژوهش های صورت گرفته در حوزه عملکرد صادراتی و متغیرهای مؤثر بر آن بیانگر اهمیت این موضوع در نزد محققان، مدیران و سیاستگذاران است. هدف از این پژوهش، تبیین متغیرهای 6گانه (محیط، مزیت رقابتی، استراتژیهای صادراتی، بازارگرایی، نوآوری و تعهد صادراتی) مؤثر بر عملکرد صادراتی در ایران میباشد. در این پژوهش برای دستیابی به درکی جامع ...
بیشتر
پژوهش های صورت گرفته در حوزه عملکرد صادراتی و متغیرهای مؤثر بر آن بیانگر اهمیت این موضوع در نزد محققان، مدیران و سیاستگذاران است. هدف از این پژوهش، تبیین متغیرهای 6گانه (محیط، مزیت رقابتی، استراتژیهای صادراتی، بازارگرایی، نوآوری و تعهد صادراتی) مؤثر بر عملکرد صادراتی در ایران میباشد. در این پژوهش برای دستیابی به درکی جامع تر از عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی، از رویکرد فراتحلیل بهره گرفته شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های اسنادی بوده و جامعه آماری آن متشکل از پژوهش های صورت گرفته در حوزه عملکرد صادراتی در داخل و خارج از کشور است. با جستجو در پایگاه های مختلف داخلی و خارجی و پالایش مقالات، در نهایت ۴۰ مقاله وارد فرایند فراتحلیل شده و اندازه اثر هر کدام از متغیرها در نرمافزار CMA2 محاسبه گردیده است. بر طبق نتایج به دست آمده، محیط با اندازه اثر 556/0، مزیت رقابتی با اندازه اثر 397/0، استراتژی های صادراتی با اندازه اثر 422/0، بازارگرایی با اندازه اثر 765/0، نوآوری با اندازه اثر 576/0 و تعهد صادراتی با اندازه اثر 310/0 بر عملکرد صادراتی تأثیر دارند.
شهریار زروکی؛ مهدی حسن پور ورکلائی؛ عبادالله آقایی انارمرزی؛ فاطمه اظهری
چکیده
رفاه اقتصادی به عنوان شاخص کلیدی توسعه، نقش حیاتی در ارتقاء سطح زندگی و پایداری اقتصادی کشورها دارد. یکی از مولفههای تاثیرگذار بر رفاه اقتصادی، میزان جمعیت و رشد آن است. بر این اساس، تاثیر نرخ رشد جمعیت بر رفاه اقتصادی موضوعی است که میتواند سیاستگذاران را در مسیر دستیابی به توسعه راهنمایی کند. به همین منظور هدف مطالعهی حاضر ...
بیشتر
رفاه اقتصادی به عنوان شاخص کلیدی توسعه، نقش حیاتی در ارتقاء سطح زندگی و پایداری اقتصادی کشورها دارد. یکی از مولفههای تاثیرگذار بر رفاه اقتصادی، میزان جمعیت و رشد آن است. بر این اساس، تاثیر نرخ رشد جمعیت بر رفاه اقتصادی موضوعی است که میتواند سیاستگذاران را در مسیر دستیابی به توسعه راهنمایی کند. به همین منظور هدف مطالعهی حاضر بررسی اثر رشد جمعیت بر رفاه اقتصادی در ایران طی دوره زمانی 1350 تا 1402 با استفاده از رهیافت خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی خطی (ARDL) و غیرخطی (NARDL) میباشد. نتایج الگوی نخست (متقارن) نشان میدهد که در هر دو دوره کوتاهمدت و بلندمدت رشد جمعیت اثر منفی بر رفاه اقتصادی دارد. همچنین نتایج بیانگر آن است که درآمد سرانه، رشد اقتصادی و اندازه دولت اثر مثبت و معناداری بر رفاه اقتصادی دارند. نرخ تورم نیز اثر منفی و معناداری بر رفاه دارد اما نرخ بیکاری اثر معناداری بر رفاه اقتصادی ندارد. همچنین نتایج الگوی دوم (نامتقارن) نشان میدهد که در هر دو دوره کوتاهمدت و بلندمدت، افزایش رشد جمعیت (شوکهای مثبت) اثر منفی و معناداری بر رفاه اقتصادی دارد، در حالیکه کاهش رشد جمعیت (شوکهای منفی) اثر معناداری بر رفاه ندارد. همچنین دیگر نتایج بیانگر آن است که درآمد سرانه، رشد اقتصادی و اندازه دولت اثر مثبت بر رفاه اقتصادی دارند. نرخ تورم نیز اثر منفی بر رفاه دارد ولی نرخ بیکاری اثر معناداری بر رفاه اقتصادی ندارد. با توجه به یافتههای این مطالعه، اتخاذ سیاستهایی مبتنی بر کنترل و تنظیم سطح رشد جمعیت به ...
نادیا میرزا بابازاده؛ سمیه شاه حسینی؛ سمانه نورانی آزاد
چکیده
صادرات برای کشورهای درحالتوسعه نقشی حیاتی دارد و تنوع در صادرات صنعتی میتواند با افزایش بهرهوری، جذب سرمایهگذاری، تثبیت درآمدهای ارزی و کاهش وابستگی به منابع طبیعی، مسیر رشد پایدار را هموار سازد. یکی از شیوههای مؤثر برای ارتقا و تنوعبخشی به صادرات، استفاده از واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای است. بر این اساس، در این ...
بیشتر
صادرات برای کشورهای درحالتوسعه نقشی حیاتی دارد و تنوع در صادرات صنعتی میتواند با افزایش بهرهوری، جذب سرمایهگذاری، تثبیت درآمدهای ارزی و کاهش وابستگی به منابع طبیعی، مسیر رشد پایدار را هموار سازد. یکی از شیوههای مؤثر برای ارتقا و تنوعبخشی به صادرات، استفاده از واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای است. بر این اساس، در این مقاله اثر واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای به همراه سایر عوامل مؤثر بر تنوع صادرات صنعتی ایران طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰، با استفاده از دادههای صنایع ایران در سطح کدهای دورقمی ویرایش چهارم ISIC و مدل دادههای تابلویی بررسی شده است.نتایج تجربی نشان میدهد واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای اثر مثبت و معناداری بر تنوع صادرات صنعتی ایران دارد؛ بهگونهای که با افزایش یکدرصدی واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای، میزان تنوع صادراتی به ترتیب ۰۱/۰ و ۰۳۶/۰ درصد افزایش مییابد. همچنین یافتهها بیانگر تفاوت اثر این نوع واردات بر زیربخشهای مختلف صنعتی است؛ بهطوریکه در صنایع تولید مواد غذایی و انواع آشامیدنی، این اثر بیشترین مقدار را دارد، در حالیکه در صنایع تولید فرآوردههای توتون و تنباکو، داروها و فرآوردههای دارویی شیمیایی و گیاهی، این اثر ناچیز یا صفر است.بنابراین، پیشنهاد میشود سیاستهای تجاری و صنعتی کشور با تمرکز بر تسهیل هدفمند واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای در صنایع اثرپذیر طراحی و اجرا شود تا از طریق انتقال فناوری، ارتقای بهرهوری و افزایش تنوع صادراتی محقق گردد. همچنین حمایتهای دولتی باید متناسب با ویژگی هر صنعت و با رویکرد بخشی تخصیص یابد تا از اتلاف منابع جلوگیری شود.
مهدی باصولی؛ منصوره السادات طباطبایی سلطان آباد
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان یکی از محرکهای اصلی توسعه در بسیاری از کشورها شناخته میشود. با این حال، نوسانات فصلی تقاضای گردشگری به عنوان یکی از چالشهای عمده این صنعت، تأثیرات قابل توجهی بر اقتصاد، جامعه و محیطزیست مقاصد گردشگری دارد. هدف این پژوهش، شناسایی راهکارهای مدیریتی مناسب برای بهبود چالشهای نوسانات فصلی تقاضای گردشگری ...
بیشتر
صنعت گردشگری به عنوان یکی از محرکهای اصلی توسعه در بسیاری از کشورها شناخته میشود. با این حال، نوسانات فصلی تقاضای گردشگری به عنوان یکی از چالشهای عمده این صنعت، تأثیرات قابل توجهی بر اقتصاد، جامعه و محیطزیست مقاصد گردشگری دارد. هدف این پژوهش، شناسایی راهکارهای مدیریتی مناسب برای بهبود چالشهای نوسانات فصلی تقاضای گردشگری در استان یزد میباشد. نوع پژوهش تحلیلی - توصیفی است. برای جمعآوری اطلاعات از منابع کتابخانهای و مصاحبه استفاده شده است. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش نگاشت شناختی میباشد. جامعه آماری 75 نفر از خبرگان گردشگری در استان یزد، میباشند و از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای افسیمپر و یوسینت استفاده شد و نقشههای شناختی فازی ترسیم گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که 15 راهکار مدیریتی شامل توسعه رویدادها و جشنوارههای فصلی، تبلیغات هدفمند، تخفیفها و مشوقهای مالی، بهبود کیفیت خدمات، توسعه زیرساختها، تنوع بخشی به محصولات گردشگری، برنامهریزی برای گردشگری داخلی و مذهبی، همکاری با آژانسهای مسافرتی و سازمانهای دولتی، استفاده از فناوری و دیجیتال مارکتینگ، و توسعه گردشگری پایدار، به عنوان مهمترین راهکارها برای کاهش اثرات منفی نوسانات فصلی شناسایی شدند. بر اساس تحلیلهای انجامشده، همکاری با سازمانهای دولتی و محلی، برنامهریزی برای گردشگری مذهبی و برنامهریزی برای گردشگری داخلی به عنوان عوامل کلیدی با بیشترین مرکزیت و تأثیرگذاری بر سایر عوامل شناخته شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که اجرای راهکارهای شناساییشده میتواند به کاهش نوسانات فصلی، افزایش تقاضای گردشگری در فصول کمرونق و بهبود وضعیت گردشگری استان یزد کمک کند.