مهدیه اکبری روشن؛ شاپور محمدی؛ جعفر عبادی
چکیده
ارزش سهام شرکتها در بازار مالی بسته به ماهیت ساختاری شرکت، میتواند به طور متفاوتی تحت تاثیر ورود اطلاعات درون و برون شرکتی جدید قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش مطالعه تجربی تاثیر ورود انواع اطلاعات بر شکاف مظنه است. برای این منظور تحت مدل دادههای ترکیبی -با رویداد پژوهی در نمونه انتخابی- روزهای انتشار وقایع مختلف اطلاعاتی ...
بیشتر
ارزش سهام شرکتها در بازار مالی بسته به ماهیت ساختاری شرکت، میتواند به طور متفاوتی تحت تاثیر ورود اطلاعات درون و برون شرکتی جدید قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش مطالعه تجربی تاثیر ورود انواع اطلاعات بر شکاف مظنه است. برای این منظور تحت مدل دادههای ترکیبی -با رویداد پژوهی در نمونه انتخابی- روزهای انتشار وقایع مختلف اطلاعاتی شناسایی شده و با تعریف متغیر دامی، تاثیر ورود این اطلاعات بر شکاف مظنه روزانه مورد بررسی قرار گرفت. سایر متغیرهای توضیحی شامل نرخ بازدهی، حجم معاملات، بازدهی بازار، درصد تغییرات قیمت دلار، درصد تغییرات قیمت نفت و میانگین درصد تغییرات قیمت روزانه فلزات گرانبها هستند. نتایج تخمین مدل تجربی نشان میدهد در حالی که ورود اطلاعات درونی جدید نقدشوندگی سهم را بهبود میبخشد، تغییرات اطلاعات برون شرکتی به افزایش شکاف مظنهها و کاهش نقدشوندگی سهم نیز منجر میشود. بر اساس خروجی پژوهش، به نظر میرسد که سیاستگذاریهای برون شرکتی با افزایش ریسکهای اطلاعاتی، آثار منفی بر نقدشوندگی سهام دارد و پیشبینی میشود ثبات متغیرهای کلان برونی نقش مهمی در بهبود عملکرد بازار داشته باشد.
زهرا ضیایی؛ پریسا مهاجری؛ علی نصیری اقدم
چکیده
در دنیای واقعی، مودیان مالیاتی اطلاعات خصوصی را در اختیار دارند که سازمان مالیاتی از آنها بیاطلاع بوده و یا آگاهی کافی و کاملی ندارد. همین موضوع سبب شکلگیری عدم تقارن اطلاعات میشود و اجرای عادلانه و کارآمد قانون مالیاتها را با مانع جدی مواجه میکند. عدم تقارن اطلاعات، این انگیزه را برای مودی فراهم میکند تا اطلاعات را تحریف ...
بیشتر
در دنیای واقعی، مودیان مالیاتی اطلاعات خصوصی را در اختیار دارند که سازمان مالیاتی از آنها بیاطلاع بوده و یا آگاهی کافی و کاملی ندارد. همین موضوع سبب شکلگیری عدم تقارن اطلاعات میشود و اجرای عادلانه و کارآمد قانون مالیاتها را با مانع جدی مواجه میکند. عدم تقارن اطلاعات، این انگیزه را برای مودی فراهم میکند تا اطلاعات را تحریف و یا پنهان کند تا از منافع عدم پرداخت مالیات به حق بهرهمند شود (پدیده مخاطره اخلاقی). همچنین با اعطای مجوز به فعالان اقتصادی مجاز توسط دولت به فعالان اقتصادی بد، شرکتهای مطیع قانون از بازار مجوز خارج میشوند (پدیده کژگزینی). بدیهی است تشریک اطلاعات و دسترسی سازمان مالیاتی به پایگاههای اطلاعاتی و آماری مودیان، میتواند دولتها را در شناسایی و وصول مالیاتهای بهحق و عادلانه یاری رساند. در این مقاله با استفاده از آمارهای 92 کشور در دوره زمانی 2006 تا 2012 و در قالب یک مدل پانلدیتا به بررسی اثر متغیرهای تشریک اطلاعات بر نسبت مالیات به GDP پرداخته شده است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که تشریک اطلاعات، اثر مثبتی بر نسبت اشاره شده، دارد که با مبانی نظری سازگار است، اما به لحاظ آماری معنیدار نیست.