اقتصاد بخش عمومی
عباس رمضانی؛ لادن حاجیانوری
چکیده
آموزش و پرورش از جهات مختلف و بهویژه از لحاظ اقتصادی، اهمیتی روزافزون یافته و به جرأت میتوان گفت که آموزش و پرورش، بزرگترین بخش هزینههای عمومی اغلب کشورهای جهان را به خود اختصاص داده است و کمتر کسی است که اندک مطالعهای در باب فواید اجتماعی و خصوصی مستقیم و غیرمستقیم آموزش و پرورش اعم از آموزش عمومی و عالی داشته و در عین حال اقتصاد ...
بیشتر
آموزش و پرورش از جهات مختلف و بهویژه از لحاظ اقتصادی، اهمیتی روزافزون یافته و به جرأت میتوان گفت که آموزش و پرورش، بزرگترین بخش هزینههای عمومی اغلب کشورهای جهان را به خود اختصاص داده است و کمتر کسی است که اندک مطالعهای در باب فواید اجتماعی و خصوصی مستقیم و غیرمستقیم آموزش و پرورش اعم از آموزش عمومی و عالی داشته و در عین حال اقتصاد آموزش و پرورش و سرمایهگذاری در آموزش را بیفایده یا حتی کمفایده انگارد. با این حال، همچنان خلاهای پژوهشی فراوانی در ارتباط با کم و کیف ورود و سرمایهگذاری دولت یا بخش خصوصی در آموزش و پروش بهویژه با لحاظ دیدگاههای اسلامی وجود دارد. بر این اساس هدف این پژوهش کیفی، تحلیل نقش اقتصادی دولت در آموزش و پرورش با تاکید بر دیدگاه اسلام است، در این راستا از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 15 نفر از صاحبنظران اقتصاد آموزش و پرورش که با نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند بررسی صورت گرفت و با اشباع داده، مصاحبهها متوقف شدند. مضامین مصاحبهها پس از تحلیل مضمون با استفاده از ماتریس سوات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها حاکی از آن است که ورود اقتصادی دولت به این عرصه دارای نقاط نقـاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیداتی است و بخش دولتی و خصوصی بایستی توأمان در تأمین مالی آموزش و پرورش مشارکت داشته باشند. چنین تدبیری به رفع نقایص فعلی امر و ارتقای کیفیت آموزش و پرورش منجر خواهد شد.
اقتصاد مالی
مجید آقایی؛ سعید راسخی؛ سارا رنجبر
چکیده
کشور ایران علیرغم توسعه نسبی مؤسسات و نهادهای مالی و همچنین فراوانی منابع مالی(درآمد حاصل از فروش نفت)، هنوز نتوانسته است نرخ رشد اقتصادی بالا و پایداری را تجربه کند و حتی با نرخ رشد منفی در سال های اخیر نیز رو به رو بوده است. لذا واکاوی عوامل تأثیرگذار بر این رابطه حایز اهمیت است. به همین منظور در این تحقیق به بررسی نقش و اهمیت فراوانی ...
بیشتر
کشور ایران علیرغم توسعه نسبی مؤسسات و نهادهای مالی و همچنین فراوانی منابع مالی(درآمد حاصل از فروش نفت)، هنوز نتوانسته است نرخ رشد اقتصادی بالا و پایداری را تجربه کند و حتی با نرخ رشد منفی در سال های اخیر نیز رو به رو بوده است. لذا واکاوی عوامل تأثیرگذار بر این رابطه حایز اهمیت است. به همین منظور در این تحقیق به بررسی نقش و اهمیت فراوانی منابع نفتی(نفرین نفت) بر رابطه بین توسعه مالی و رشد اقتصادی از کانال سرمایه گذاری با استفاده از آزمون کرانه ای ARDL طی دوره زمانی 1359 تا 1399 پرداخته شد. بر اساس نتایج تحقیق، توسعه مالی تأثیر مثبت و معنادار بر سرمایه گذاری طی دوره مورد بررسی داشته است در حالی که نفرین نفت باعث تضعیف این رابطه طی دوره مورد بررسی شده است و می تواند حاکی از تأثیر غیرمستقیم نفرین نفت بر رابطه بین توسعه مالی و رشد اقتصادی از کانال سرمایهگذاری در ایران باشد. متغیر تعاملی(حاصلضرب) توسعه مالی و نفرین نفت نیز تأثیر منفی و معنادار بر سرمایهگذاری طی دوره مورد بررسی داشته که حاکی از عدم توانایی سیستم مالی در تخصیص مناسب و کارای منابع به سمت سرمایه گذاری های مولد می باشد. با توجه به این نتیجه می توان گفت وجود نفرین نفت، کارکرد بخش مالی در اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار داده است و با ناکارآمد کردن این بخش، تأثیر منفی بر سرمایهگذاری داشته و در نتیجه موجب تضعیف رابطه رشد اقتصادی و توسعه مالی گردیده است.
اقتصاد مالی
پریسا مهاجری؛ رضا طالبلو؛ مینا یاغچی
چکیده
انتخاب ساختار سرمایه بهینه، از مهمترین تصمیمات مدیران بنگاهها محسوب میشود زیرا یکی از عوامل اثرگذار بر ارزش شرکت و ثروت سهامداران، تصمیمات ساختار سرمایه و نحوه تأمین مالی شرکت است. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه (اهرم مالی) با تمرکز بر نااطمینانیها (در دو سطح صنعت و شرکت) در قالب مدل پانل چندسطحی است. ...
بیشتر
انتخاب ساختار سرمایه بهینه، از مهمترین تصمیمات مدیران بنگاهها محسوب میشود زیرا یکی از عوامل اثرگذار بر ارزش شرکت و ثروت سهامداران، تصمیمات ساختار سرمایه و نحوه تأمین مالی شرکت است. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه (اهرم مالی) با تمرکز بر نااطمینانیها (در دو سطح صنعت و شرکت) در قالب مدل پانل چندسطحی است. بدین منظور دادههای 151 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قالب 26 صنعت طی دوره 15 ساله از 1387 تا 1401 گردآوری شده است. نرمافزار R، مبنای برآورد تلاطمات قیمت سهام و شاخص صنایع بورسی قرار گرفته و پس از آن با استفاده از نرمافزار Stata، مدل پانل چندسطحی برآورد شده است. یافتهها حاکی از آن است که اولاً نااطمینانیها در سطح صنعت، اثر منفی و معنیداری بر اهرم دارد، حالآنکه نااطمینانیها در سطح شرکت به لحاظ آماری معنیدار نیست. ثانیاً کیو توبین اثر مثبت و معنیدار و متغیرهای جریان وجه نقد، سودآوری، دارایی مشهود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری اثر منفی و معنیدار بر اهرم دارند. ثالثاً در نظر گرفتن سطوح مختلف و لحاظ جزء تصادفی در ضرایب برآورد شده متغیرها موجب ارتقای توضیحدهندگی مدل میشود، از اینرو مدل پانل چندسطحی در مقایسه با مدل پانل با لحاظ اثرات ثابت، ارجحیت دارد.