محمدقلی یوسفی؛ بهمن خادم
چکیده
بررسی عوامل تعیینکننده شرایط رکود تورمی در اقتصاد ایران، هدف مطالعه حاضر است. در این مطالعه از مدل لوجیت با اثرات ثابت و اطلاعات آماری صنایع کارخانهای ایران طبقهبندی شده در سه گروه مبتنی بر منابع، صنایع با تکنولوزی پایین و صنایع با تکنولوزی متوسط به بالا طی دوره زمانی ۱3۹۲-۱۳۷۴، تاثیر متغیرهای واردات کالاهای واسطهای، هزینه ...
بیشتر
بررسی عوامل تعیینکننده شرایط رکود تورمی در اقتصاد ایران، هدف مطالعه حاضر است. در این مطالعه از مدل لوجیت با اثرات ثابت و اطلاعات آماری صنایع کارخانهای ایران طبقهبندی شده در سه گروه مبتنی بر منابع، صنایع با تکنولوزی پایین و صنایع با تکنولوزی متوسط به بالا طی دوره زمانی ۱3۹۲-۱۳۷۴، تاثیر متغیرهای واردات کالاهای واسطهای، هزینه نیروی کار، هزینه سرمایه (نرخ بهره بانکی)، نرخ ارز، بهرهوری نیروی کار و درآمد نفت بر وضعیت رکود تورمی در صنایع کارخانهای ایران را مورد بررسی قرار دادیم. صنایعی که کمتر از ۵۰ درصد از ظرفیت اسمی خود را مورد استفاده قرار داده و دارای مازاد نیروی کار بیش از ۲۰ درصد باشند و ضریب نسبت سرمایه به تولید آنها از ۳۰ درصد بیشتر باشد به عنوان صنایع مبتلا به رکود تورمی در نظر گرفته شده و به آنها، ارزش یک و سایر صنایع، ارزش صفر داده شده و به عنوان متغیرهای وابسته در مدل درنظر گرفته شدند. نتیجه مطالعه نشاندهنده تاثیر مثبت و از نظر آماری معنیدار همه متغیرها به استثنای بهرهوری نیروی کار بر روند رکود تورمی حاکم بر صنایع کارخانهای ایران است. به این ترتیب میتوان گفت که متغیرهای نرخ بهره، نرخ ارز و هزینه کالاهای واسطهای وارداتی بر عارضه رکود تورمی در صنایع کارخانهای ایران موثر بودهاند. تاثیر این متغیرها تقریبا در تمام صنایع کارخانهای ایران مشابه بوده است.
محمدقلی یوسفی؛ بهمن خادم
چکیده
هدف این تحقیق تخمین میزان نیروی کار پنهان در صنایع کارخانهای ایران بوده است. برای این هدف از پانلی از 22 صنعت کارخانهای ایران براساس کدهای دو رقمی SIC طی دوره زمانی سالهای 91-1374، استفاده شده است. حداقل نیروی کار لازم جهت تولید مقدار معین محصول را میزان بهینه اشتغال در نظر گرفتهایم. برای محاسبه میزان بهینه اشتغال، ابتدا تابع مرزی ...
بیشتر
هدف این تحقیق تخمین میزان نیروی کار پنهان در صنایع کارخانهای ایران بوده است. برای این هدف از پانلی از 22 صنعت کارخانهای ایران براساس کدهای دو رقمی SIC طی دوره زمانی سالهای 91-1374، استفاده شده است. حداقل نیروی کار لازم جهت تولید مقدار معین محصول را میزان بهینه اشتغال در نظر گرفتهایم. برای محاسبه میزان بهینه اشتغال، ابتدا تابع مرزی اشتغال برآورد و سپس با مقایسه ،میزان بهینه اشتغال و میزان واقعی آن، بیکاری پنهان تخمین زده شد. بنگاهها تمایل دارند کمترین میزان نیروی کار را به خدمت گیرند، اما در عمل نیروی کار استخدام شده بیش از آن مقداری است که برای تولید میزان مشخصی از محصول لازم است. برای این کار پس از تخمین نیروی کار بهینه تخمین، اشتغال واقعی با اشتغال بهینه مقایسه و مازاد آن که مبین بیکاران پنهان هستند، محاسبه شد. برای تخمین کشش اشتغال نسبت به دستمزد، مقدار تولید و میزان سرمایه از تابع کاب- داگلاس استفاده شده است. نتیچه مطالعه نشان میدهد که همه صنایع ایران با بیکاری پنهان مواجه هستند. متوسط بیکاری پنهان در صنایع کارخانهای ایران بیش از 47 درصد تخمین زده شده است. بیشترین بیکاری پنهان در گروه صنایع متفرقه ( 75 درصد) و پس از آن صنایع کانی غیرقلزی (8/74 درصد) بوده و کمترین آن هم مربوط به صنایع نساجی، پوشاک و چرم (2 درصد) و صنایع چوب (6 درصد) است. میزان بیکاری پنهان در صنایع تولیدکننده فلزات اساسی بییش از 53 درصد و در صنایع ماشین آلات برقی و غیر برقی و وسائط حملونقل نیز بیش از 58 درصد بوده است. بالا بودن نیروی کار مازاد نه تنها موجب عدم کارایی و بهرهوری در این صنایع شده، بلکه هزینه تولید آنها را بالا برده و از توان رقابتی آنها میکاهد.