دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشنامه اقتصادی
1735-210X
2476-6453
20
77
2020
06
21
ارزیابی روشهای محاسبه ارزش در معرض ریسک طلا با لحاظ جریمه برای بیشبرآورد ریسک
1
28
FA
غلامرضا
کشاورز حداد
0000-0001-5873-8217
دانشیار، گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
g.k.haddad@sharif.edu
محمد امین
زابل
دانشجوی دکتری علوم اقتصادی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران،
m.zabol@semnan.ac.ir
10.22054/joer.2020.12076
<em>در سال</em><em></em><em>های اخیر نوسانات طلا بیش از پیش افزایش یافته که منجر شده سرمایه</em><em></em><em>گذاران در این حوزه به دنبال دقیق</em><em></em><em>ترین معیار اندازه گیری تلاطم طلا به منظور اتخاذ تصمیمات مناسب باشند. یکی از معیارهای برآورد تلاطم دارایی</em><em></em><em>های مالی، ارزش در معرض ریسک بوده که بیانگر حداکثر زیان مورد انتظار در دوره زمانی مشخص و سطح اطمینان معین است. مزیت این روش نسبت به سایر سنجه</em><em></em><em>های ریسک این است که برمبنای ارزش پورتفو محاسبه شده و بنابراین قابل درک است. ارزش در معرض ریسک با روش</em><em></em><em>های متفاوتی قابل اندازه گیری است که در این مقاله به دنبال یافتن دقیق</em><em></em><em>ترین روش پارامتریک برای برآورد ارزش در معرض ریسک طلا با استفاده از روش نظریه ارزش فرین و مدل پارامتریک با فرض توزیع نرمال و توزیع تیاستیودنت و ترکیب آن با مدل</em><em></em><em>های واریانس شرطی </em><em>GARCH(1,1)</em><em>، </em><em>TGARCH</em><em>، </em><em>EGARCH</em><em>، </em><em>PGARCH</em><em>، </em><em>FIGARCH</em><em> و </em><em>FIEGARCH</em><em> هستیم. ارزش در معرض ریسک برای موقعیت فروش و خرید طلا با این روش</em><em></em><em>ها محاسبه و برای بررسی کفایت و دقت روشهای محاسبه شده از پسآزمایی دو مرحلهای استفاده می</em><em></em><em>شود. همچنین در این پژوهش از تابع زیان جدیدی برای رتبهبندی مدل</em><em></em><em>ها استفاده شده است. بدین منظور از داده</em><em></em><em>های روزانه بازده لگاریتمی طلا طی سال</em><em></em><em>های 1980 تا 2016 استفاده شد. یافته</em><em></em><em>ها نشان می</em><em></em><em>دهد دقیقترین روش با استفاده از تابع زیان اشاره شده با فرض توزیع تیاستیودنت برای بازده طلا بهدست می</em><em></em><em>آید. این روش از ترکیب توزیع تی</em><em></em><em>استیودنت با مدل </em><em>PGARCH</em><em> بهترین عملکرد را برای موقعیت خرید و عملکرد قابل قبولی برای موقعیت فروش دارد. </em>
ارزش در معرض ریسک,نظریه ارزش فرین,تابع زیان شنر,پسآزمایی,ریسک طلا
https://joer.atu.ac.ir/article_12076.html
https://joer.atu.ac.ir/article_12076_386c25b97560bfc97c9de66c2ea5a8fa.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشنامه اقتصادی
1735-210X
2476-6453
20
77
2020
06
21
تحلیل تاثیر عوامل بنیادی و متغیرهای نهادی بر صادرات کشورهای نوظهور (2015-2000): آموزهای برای اقتصاد ایران
29
65
FA
علی
سرخوش سرا
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
alisarkhosh1988@gmail.com
خدیجه
نصرالهی
دانشیار اقتصاد گروه اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
khadijh.nasrollahi@gmail.com
کریم
آذربایجانی
استاد اقتصاد گروه اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
azarbaiejani@yahoo.co.in
10.22054/joer.2020.12077
<em>یکی از عوامل مهم دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی پایدار، افزایش صادرات است که مهمترین هدف از سیاستگذاری در بخش تجارت خارجی را نیز تشکیل میدهد. در این میان کشورهای نوظهور توانستهاند در سالهای اخیر موفقیتهای چشمگیری را در این زمینه به دست آورند. بنابراین، الگوسازی تجارب این کشورها میتواند در افزایش صادرات کشور ایران نیز موثر واقع شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر عوامل نهادی و متغیرهای نهادی بر صادرات کشورهای نوظهور منتخب طی دوره زمانی 2000 تا 2015 با استفاده از روش اقتصادسنجی دادههای تابلویی است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که اثر متغیرهای بهرهوری عوامل تولید، سرمایه انسانی و مخارج تحقیق و توسعه از عوامل بنیادی بر عملکرد صادراتی کشورهای نوظهور مثبت و معنادار و اثر متغیر هزینه نیروی کار منفی و معنیدار است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که اثر متغیرهای حکمرانی خوب بهعنوان شاخص عوامل نهادی بر صادرات کشورهای نوظهور مثبت و معنیدار است. نتایج این مطالعه حاکی از این موضوع است که کاهش هزینه</em><em></em><em>های تولید و ریسک و تقویت بنیانهای نهادی کشورهای نوظهور توانسته است ترتیبات سرمایهگذاری و تولید در این کشورها را تقویت کرده و درنهایت منجر به افزایش صادرات کشورهای موردنظر شود. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که اثر متغیر مخارج مصرفی جامعه بر عملکرد صادراتی کشورهای منتخب نوظهور منفی و معنادار و اثر متغیر مالیات دریافتی دولت بر عملکرد صادراتی بهصورت منحنی </em><em>U</em><em> معکوس است. نتایج این تحقیق نشان داد کشورهای مختلف برای افزایش صادرات، باید علاوه بر روشهای مرسوم از قبیل افزایش نرخ ارز، جوایز صادراتی و...، مانند کشورهای نوظهور به عوامل بنیادی و متغیرهای نهادی نیز توجه کرده و اصلاحاتی را اجرا کنند که ناکارآمدیهای مرتبط با بازار کالا و نیروی کار را کاهش دهد.</em>
عوامل بنیادی,متغیرهای نهادی,صادرات,کشورهای نوظهور
https://joer.atu.ac.ir/article_12077.html
https://joer.atu.ac.ir/article_12077_0164d0400e83afe24baec8bef360f5e8.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشنامه اقتصادی
1735-210X
2476-6453
20
77
2020
06
21
مهاجرت حباب میان بازار ارز و بازار مسکن
67
102
FA
مجید
هاتفی مجومرد
پژوهشگر پسادکتری، دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایران
mhatefi63@gmail.com
محسن
مهرآرا
استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، تهران، ایران
mmehrara@ut.ac.ir
10.22054/joer.2020.12078
<em>هدف اصلی پژوهش بررسی مهاجرت حباب میان بازارهای ارز و مسکن در کشور ایران با استفاده از دادههای فصلی1361-1396 است. در این راستا ابتدا با استفاده از روش فیلیپس و همکاران (2015)، حبابهای رخ داده در هر دو بازار کشف و تاریخگذاری میشود؛ سپس با استفاده از روش ارائه شده توسط گومزگوندالس و همکاران (2016)، مهاجرت حباب از بازار ارز به بازار مسکن، و از بازار مسکن به بازار ارز بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که در بازه مورد بررسی، هفت دوره حبابی در بازار ارز وجود دارد؛ همچنین در بازار مسکن نیز هفت دوره حبابی وجود دارد. با توجه به تاریخهای کشف حباب، چهار فرضیه برای بررسی مهاجرت حباب (از بازار ارز به مسکن و برعکس) تعریف شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد که حباب اول مسکن (01/ 1386- 02/ 1387) منجر به ایجاد حباب اول بازار ارز (04/ 1386- 02/ 1387) شده است. بنظر میرسد در شرایط محدودیتهای ارزی احتمال ایجاد حباب ارز و مهاجرت آن به بازار مسکن و بر عکس بالا است.</em>
مهاجرت حباب,تاریخگذاری حباب,بازار ارز,بازار مسکن
https://joer.atu.ac.ir/article_12078.html
https://joer.atu.ac.ir/article_12078_1df9d66c59ca6e7019149474e137eba9.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشنامه اقتصادی
1735-210X
2476-6453
20
77
2020
06
21
اثر بیثباتی برخی شاخصهای کلان اقتصادی بر تعداد شرکتهای فعال در فضای کسبوکار ایران
103
128
FA
وحید
دهباشی
0000-0003-0342-7467
عضو هیات علمی گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران.
vahideconomy@gmail.com
هادی
اسماعیل پورمقدم
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران .
hadies1369@gmail.com
زهرا
اربابی
عضو هیات علمی گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان، زاهدان، ایران.
s_arbabi2000@yahoo.com
10.22054/joer.2020.12079
<em>در دورههای اخیر به منظور حل مشکلات اقتصادی جوامع در سطح کلان، بهبود فضای کسب و کار مورد توجه قرار گرفته است. فضای کسب و کار شامل عوامل خارج از کنترل بنگاهها است که بر عملکرد بنگاههای اقتصادی تاثیرگذار است. این مفهوم در دهههای اخیر مورد توجه کشورها و نهادهای بینالمللی قرار گرفته به طوری که بخشی از اهداف و سیاستگذاریهای کلان کشورها به بهبود فضای کسب و کار اختصاص یافته است. از این رو، این مطالعه به بررسی اثر بیثباتی برخی شاخصهای کلان اقتصادی بر تعداد شرکتهای فعال در فضای کسب و کار ایران میپردازد. نتایج در چارچوب روش همجمعی و مدل خودرگرسیون برداری نشان میدهد که کیفیت محیط اقتصادی، فیزیکی و انسانی بر تعداد شرکتهای فعال در فضای کسب و کار ایران اثر میگذارد. به بیان دیگر در بلندمدت، افزایش بیثباتی در شاخصهای کلان اقتصادی به عنوان نماگر کیفیت محیط اقتصادی، موجب کاهش تعداد شرکتهای فعال میشود. همچنین شاخصهای توسعه انسانی و سرمایه فیزیکی به عنوان نماگرهای کیفیت محیط انسانی و فیزیکی، تاثیر معنادار و مثبتی بر افزایش تعداد شرکتها دارند. بنابراین در جهت گسترش شرکتهای فعال در فضای کسب و کار، ضروری است دولت با اتخاذ برنامهریزیهای دقیق برای افزایش کیفیت محیط مؤثر بر آن به ویژه ثبات اقتصاد و اجرای متعهدانه آن گام بردارد. </em>
فضای کسب و کار,بیثباتی,VaR
https://joer.atu.ac.ir/article_12079.html
https://joer.atu.ac.ir/article_12079_99c8e889adf3247707a884e4c91b5398.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشنامه اقتصادی
1735-210X
2476-6453
20
77
2020
06
21
بررسی اثرات توسعه مالی بر فقر نسبی درمناطق شهری ایران: شواهدی از الگوی رگرسیون انتقال ملایم (STR)
129
162
FA
سید مسیح
مولانا
دکتری اقتصاد، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران
masihmolana@yahoo.com
عباس
نجفی زاده
استادیار، گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران
abbnaj@yahoo.com
احمد
سرلک
استادیار، گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران
a-sarlak@iau-arak.ac.ir
غلامعلی
حاجی
استادیار، گروه اقتصاد، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران
g-haji@iau-arak.ac.ir
10.22054/joer.2020.12080
<em>هدف مقاله حاضر بررسی اثرات توسعه مالی بر فقر در مناطق شهری ایران می باشد. در این مطالعه به منظور بررسی هرچه دقیقتر توسعه مالی بر فقر از شاخصهایی از توسعه مالی مبتنی بر بازار سهام و بازار پول توامان استفاده شده است. به منظور آزمون رابطه بین متغیرها از مدل رگرسیون انتقال ملایم برای دوره زمانی 1396 – 1368 استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل، ضمن تایید تاثیر غیر خطی توسعه مالی بر فقر، نشان میدهد که شاخصهای توسعه مالی در قالب یک ساختار دو رژیمی بر فقر در مناطق شهری ایران اثر میگذارند به نحوی که در دامنههای رشد اقتصادی کمتر و بیشتر از 9/2درصد تاثیر شاخصهای توسعه مالی بر فقر متفاوت و معنیدار میباشد. نتایج بیانگر این است که متغیر توسعه مالی در بخش بانکی اثر منفی و معنیداری بر فقر دارد. به عبارتی بهبود در وضعیت توسعه مالی در بخش بانکی منجر به کاهش فقر در جامعه میشود اما توسعه مالی در بخش بازار سرمایه نسبت به توسعه مالی در بخش پولی اثرات کمتری بر کاهش فقر داشته است. </em>
توسعه مالی,رشد اقتصادی,فقر,مدل رگرسیون انتقال ملایم
https://joer.atu.ac.ir/article_12080.html
https://joer.atu.ac.ir/article_12080_4f3106cb869845574be11fe9857bf80e.pdf
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشنامه اقتصادی
1735-210X
2476-6453
20
77
2020
06
21
واکاوی نسبت بین نشانهشناسی و توسعه در چارچوب عقاید مکتب نهادگرایی
136
189
FA
فرشاد
مومنی
استاد دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
farshad.momeni@gmail.com
حمید
پاداش
استادیار، اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایران
hamidpadash@yahoo.com
امیر
خادم علیزاده
استادیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
khademalizadeh.a@gmail.com
رامینه
سلیمانزاده
دانشجوی دکتری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
soleymanzade@atu.ac.ir
10.22054/joer.2020.12081
<em>نشانه</em><em></em><em>شناسی فرآیند مطالعه نشانه</em><em></em><em>ها است. بررسی ارتباط بین نشانه</em><em></em><em>شناسی و سایر علوم از مباحث جدید در دنیای علم است. کشف چگونگی این ارتباط می</em><em></em><em>تواند هدف پژوهش</em><em></em><em>های مختلف از جمله پژوهش حاضر باشد. این مطالعه، با اتخاذ رهیافت نشانه</em><em></em><em>شناختی به بررسی توسعه در چارچوب مکتب نهادگرایی می</em><em></em><em>پردازد. پژوهش حاضر نشان می</em><em></em><em>دهد که بین نشانه</em><em></em><em>شناسی و رهیافت نهادگرایی به توسعه از چند طریق پیوند برقرار است؛ نخست اینکه، بازار امری قراردادی و متاثر از ترجیحات و ارزشهای افراد است. دوم اینکه دولت نهادی است که قابلیت تحلیل نشانهشناختی دارد. سوم اینکه چگونگی مصرف و میزان ارزش کالاها به نحوه استفاده آنها از نشانه</em><em></em><em>ها بستگی دارد. چهارم اینکه تولید یک رفتار نشانه</em><em></em><em>شناختی است. پنجم اینکه رفتار عقلایی کنشگران یک معنای منطقی و نشانه</em><em></em><em>شناختی دارند. ششم اینکه نظام ارزشی و هنجاری شکلدهنده رفتار افراد موضوع نشانه</em><em></em><em>شناسی فرهنگی را پیش می</em><em></em><em>کشد. </em>
نشانهشناسی,نهادگرایی,توسعه
https://joer.atu.ac.ir/article_12081.html
https://joer.atu.ac.ir/article_12081_b9e8719f24f98a5f55ab64709f67301b.pdf