لیلا ترکی؛ سید کمیل طیبی؛ مهدی یزدانی؛ الهام فتحی
دوره 14، شماره 53 ، تیر 1393، ، صفحه 167-196
چکیده
یکی از راهکارهای مناسب برای رفع کسری تراز تجاری، کاهش ارزش پول ملی است. امکان استفاده از این سیاست حداقل در بلندمدت وجود دارد. براساس این منطق، هر گونه کاهش ارزش پول ملی در قالب سازوکار بازار، کسری تراز تجاری را کاهش میدهد. از سوی دیگر، تراز تجاریکشورها تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله شرایط مالی بینالمللی قرار میگیرند که این ...
بیشتر
یکی از راهکارهای مناسب برای رفع کسری تراز تجاری، کاهش ارزش پول ملی است. امکان استفاده از این سیاست حداقل در بلندمدت وجود دارد. براساس این منطق، هر گونه کاهش ارزش پول ملی در قالب سازوکار بازار، کسری تراز تجاری را کاهش میدهد. از سوی دیگر، تراز تجاریکشورها تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله شرایط مالی بینالمللی قرار میگیرند که این شرایط با تغییر حجم معاملات تجاری تأثیر چشمگیری بر اقتصاد کشورها و به دنبال آن تراز تجاری آنها میگذارند. هدف از تهیه این مقاله آن است که تأثیرپذیری تراز تجاری ایران و ده شریک تجاری آن با در نظر گرفتن شاخص بحران مالی بهعنوان نمادی از شرایط مالی بینالمللی مورد بررسی قرار گیرد. با بهکارگیری دادههای سری زمانی برای دوره 2009-1981، مربوط به ایران و ده شریک تجاری آن، روابط در قالب الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده (ARDL) و الگوی تصحیح خطا(ECM) مورد بررسی قرار میگیرند. همچنین اثر شاخص بحران مالی بر تراز تجاری با استفاده از توابع واکنش لحظهای بررسی میشود. نتایج نشاندهنده آن است که فرآیند اثرگذاری تضعیف نرخ ارز واقعی بر تراز تجاری، تنها برای تراز تجاری دوجانبه بین اقتصاد ایران با کشورهای چین و ایتالیا تأیید و برای سایر کشورهای مورد بررسی، با توجه به شاخص بحران مالی رد میشود. لازم به یادآوری است که تمام ضرایب با توجه به آزمونهای CUSUM و CUSUMQ دارای ثبات هستند.
محمدجعفر مجرد؛ ابراهیم علی رازینی
دوره 7، شماره 26 ، مهر 1386، ، صفحه 131-179
چکیده
نرخ مؤثر واقعی ارز بهعنوان یکی از مهمترین عوامل رقابتپذیری بینالمللی تلقی میشود. با افزایش آن رقابت پذیری صادراتی کشور افزایش و با کاهش آن رقابت پذیری صادراتی کشور کاهش مییابد. لذا حفظ و یا ارتقای نرخ مؤثر واقعی ارز اثر مثبت بر تراز تجاری کشور و کاهش آن اثر منفی بر آن خواهد داشت. عوامل مختلفی نیز بر نرخ مؤثر واقعی ارز تأثیرگذار ...
بیشتر
نرخ مؤثر واقعی ارز بهعنوان یکی از مهمترین عوامل رقابتپذیری بینالمللی تلقی میشود. با افزایش آن رقابت پذیری صادراتی کشور افزایش و با کاهش آن رقابت پذیری صادراتی کشور کاهش مییابد. لذا حفظ و یا ارتقای نرخ مؤثر واقعی ارز اثر مثبت بر تراز تجاری کشور و کاهش آن اثر منفی بر آن خواهد داشت. عوامل مختلفی نیز بر نرخ مؤثر واقعی ارز تأثیرگذار هستند و شوکهای وارده بر اقتصاد ممکن است در کوتاه مدت نرخ مؤثرواقعی ارز را جابجا کنند ولی در مقاطع زمانی طولانی تر، نرخ مؤثرواقعی ارز تنها بر اساس متغیرهای بنیادی اقتصاد تنظیم میشود. لذا به منظور بررسی تأثیر عوامل بنیادین اقتصادی بر نرخ مؤثر واقعی ارز، فرم عمومی معادلات ارائه شده است. پس از انجام برآوردهای مختلف و بررسی آنان از لحاظ نظری، تجربی و معیارهای خوبی برازش، مدل مورد نظر را انتخاب نموده ایم . نتایج حاصل از برآوردها حاکی از آن است که با توجه به آمارههای مختلف، مدلی که در آن متغیر وابسته، نرخ مؤثر واقعی ارز مبتنی بر ارزش واحد صادرات باشد، بعنوان مدل مناسب تشخیص داده میشود.مدل مذکور با استفاده از دادههای محاسبه شده برای نرخهای مؤثر واقعی ارز و دادههای مربوط به سایر متغیرها، به روش حداکثر راستنمایی(MLE) برآورد شده است. رابطه برآوردی برای نرخ مؤثر واقعی ارز بیانگر یک رابطه بلند مدت بوده و مشاهده گردید که در رابطه بلند مدت، تمامی ضرایب برآوردی دارای علامت مورد انتظار بوده و با مبانی نظری سازگار میباشند.
کامبیز هژبر کیانی؛ کیومرث سبزی
دوره 6، شماره 22 ، مهر 1385، ، صفحه 161-204
چکیده
سرمایه گذاری به عنوان یکی از مسائل عمده اقتصادی مطرح بوده و برای ایجاد و تداوم رشد اقتصادی تشکیل سرمایه در هر کشوری؛ به ویژه در کشورهای در حال توسعه از اهمیت خاصی برخوردار است. در جامعه جهانی تنها کشورهایی حرفی برای گفتن خواهند داشت که توان فنی و تولیدی بالایی داشته باشند و برای این امر، سرمایه قابل ملاحظهای مورد نیاز است. از این ...
بیشتر
سرمایه گذاری به عنوان یکی از مسائل عمده اقتصادی مطرح بوده و برای ایجاد و تداوم رشد اقتصادی تشکیل سرمایه در هر کشوری؛ به ویژه در کشورهای در حال توسعه از اهمیت خاصی برخوردار است. در جامعه جهانی تنها کشورهایی حرفی برای گفتن خواهند داشت که توان فنی و تولیدی بالایی داشته باشند و برای این امر، سرمایه قابل ملاحظهای مورد نیاز است. از این رو استفاده از منابع مالی خارجی به عنوان مکمل منابع داخلی، ضروری به نظر میرسد. تأمین مالی از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی علاوه بر رفع کمبود سرمایه، ابزاری مناسب برای دستیابی به تکنولوژی مدرن و استفاده از ماشین آلات و تجهیزات با فناوری جدید است. ولی باید توجه داشت که جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی، منوط به شناسایی عوامل مؤثر بر آن و ایجاد تغییرات مناسب در آنها است. در مقاله حاضر سعی شده، در قالب یک الگوی اقتصادسنجی، با استفاده از روش «خود بازگشتی با وقفههای توزیعی»[1] عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج مطالعه نشان میدهد که اولاً: رابطه تعادلی بلند مدت برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران وجود ندارد و فقط رابطهای کوتاهمدت برقرار میباشد؛ ثانیاً: سرمایهگذاری مستقیم خارجی با سرمایهگذاری مستقیم خارجی با وقفه، تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز واقعی و سرمایه انسانی رابطة مستقیم و با سایر متغیرهای مورد بررسی؛ مانند نرخ تورم، مالیات بر شرکتها و نرخ تعرفه، رابطهای معکوس دارد. [1]. Auto- Regressive Distributed Lag (ARDL)