علی اکبر عرب مازار؛ حجت ایزدخواستی؛ سارا یاوری
چکیده
مالیات بر ارزشافزوده در مراحل مختلف زنجیره واردات، تولید، توزیع و مصرف براساس درصدی از ارزش کالاهای فروخته شده یا خدمات ارائه شده در هر مرحله اخذ و در نهایت توسط مصرفکننده نهایی پرداخت میشود. تبدیل ساختاری به عنوان یکی از متغیرهای اثرگذار بر کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده اغلب منجر به افزایش سهم خدمات در مجموع ارزشافزوده ...
بیشتر
مالیات بر ارزشافزوده در مراحل مختلف زنجیره واردات، تولید، توزیع و مصرف براساس درصدی از ارزش کالاهای فروخته شده یا خدمات ارائه شده در هر مرحله اخذ و در نهایت توسط مصرفکننده نهایی پرداخت میشود. تبدیل ساختاری به عنوان یکی از متغیرهای اثرگذار بر کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده اغلب منجر به افزایش سهم خدمات در مجموع ارزشافزوده اقتصاد خواهد شد. در این پژوهش به بررسی تاثیر تبدیل ساختاری بر کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده در30 استان در دوره زمانی (1395-1387) با استفاده از الگوی دادههای تابلویی پویا پرداخته میشود. نتایج حاصل بیانگر آن است که نسبت ارزشافزوده بخش خدمات به کل ارزشافزوده اثر منفی و معناداری بر کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده داشته است. نسبت ارزشافزوده بخش خدمات به ارزشافزوده بخش صنعت، اثر منفی و معناداری بر کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده داشته است. همچنین رشد تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی، ضریب جینی و وقفه نسبت ارزشافزوده بخش کشاورزی از کل ارزشافزوده اثر منفی بر کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده داشتهاند. نرخ شهرنشینی و نسبت مخارج عمرانی به کل مخارج دولت نیز اثر مثبت و معناداری بر کارایی وصول مالیات بر ارزشافزوده استانها داشتهاند.
محمدقاسم رضایی؛ محبوبه سبزرو؛ محمد رضایی پور
دوره 13، شماره 51 ، دی 1392، ، صفحه 163-187
چکیده
در این مقاله دو پرسش اصلی در مورد مشوقهای مالیاتی مورد توجه قرار میگیرد: نخست اینکه، آیا کشورها بر سر مشوقهای مالیاتی به همان روشی رقابت میکنند که در مورد نرخهای مالیاتی چنین کاری را انجام میدهند؟ و دوم، آیا مشوقهای مالیاتی به کار گرفته شده، بر سرمایهگذاری و رشد اقتصادی اثر دارد؟ نتایج آزمون پرسش اول با استفاده ...
بیشتر
در این مقاله دو پرسش اصلی در مورد مشوقهای مالیاتی مورد توجه قرار میگیرد: نخست اینکه، آیا کشورها بر سر مشوقهای مالیاتی به همان روشی رقابت میکنند که در مورد نرخهای مالیاتی چنین کاری را انجام میدهند؟ و دوم، آیا مشوقهای مالیاتی به کار گرفته شده، بر سرمایهگذاری و رشد اقتصادی اثر دارد؟ نتایج آزمون پرسش اول با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی برای دادههای پانل و بهکارگیری روش تخمین حداکثر درستنمایی(MLE)، حاکی از آن است که کشورهای درحالتوسعه، به دنبال رقابت بر سر نرخهای مالیاتی و تعطیلات مالیاتی (و نه تخفیفهای سرمایهگذاری) هستند. به عبارت دیگر، حکومت یک کشور، سیاست مالیاتی دولتهای دیگر را بهعنوان ملاکی برای قضاوت در مورد سیاست مالیاتی خود در نظرمیگیرد. همچنین نتایج آزمون پرسش دوم با استفاده از روش اقتصادسنجی برای دادههای پویا و بهکارگیری روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) حاکی از آن است که نرخهای مالیاتی و تعطیلات مالیاتی بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی تأثیر میگذارند، در حالی که تخفیفهای سرمایهگذاری چنین حالتی ندارند و از سویی، تنها نرخهای مالیاتی اثر معناداری بر سرمایهگذاری بخش خصوصی و رشد اقتصادی دارند. مشوقهای آزمون شده در این مقاله شامل کاهش نرخهای مالیاتی، تعطیلات مالیاتی و تخفیفهای سرمایهگذاری و شواهد تجربی، براساس دوره زمانی 2008- 1985 و اطلاعات 45 کشور درحالتوسعه است.