میثم رافعی؛ جاوید بهرامی؛ داوود دانش جعفری
دوره 14، شماره 54 ، مهر 1393، ، صفحه 33-65
چکیده
در این مقاله[1] با استفاده از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی نشان میدهیم که چگونه تکانههای وارد بر اقتصاد ایران از مسیر سیاستهای مالی، متغیرهای کلان اقتصادی را متأثر میسازند. برای این منظور، یک مدل دور تجاری حقیقی را در حالت مبنا که دولت هیچگونه قاعده خاصی را در مخارج خود دنبال نمیکند، در تقابل با مدلی قرار دادیم که ...
بیشتر
در این مقاله[1] با استفاده از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی نشان میدهیم که چگونه تکانههای وارد بر اقتصاد ایران از مسیر سیاستهای مالی، متغیرهای کلان اقتصادی را متأثر میسازند. برای این منظور، یک مدل دور تجاری حقیقی را در حالت مبنا که دولت هیچگونه قاعده خاصی را در مخارج خود دنبال نمیکند، در تقابل با مدلی قرار دادیم که دولت در تنظیم مخارج خود، سیاست مالی ضد ادواری و موافق ادواری را دنبال میکند. نتایج حاصل از شبیهسازی مدل نشان داد در زمانهایی که دولت قواعد مالی گذشتهنگر را دنبال میکند، در بیشتر موارد باعث تشدید بزرگی انحرافات ایجاد شده در متغیرهای کلان اقتصادی و نیز دوره زمانی بازگشت آنها به وضعیت باثباتشان در پاسخ به تکانهها میشود. بهعبارت دیگر، در یک مدل دور تجاری حقیقی برای ایران نشان دادیم که پیروی دولت از سیاستهای مالی مبتنیبر قواعد مشخص در اقتصاد بیثباتی بیشتر را به همراه دارد. [1]- این مقاله مستخرج از پایاننامه دکترای میثم رافعی به راهنمایی دکتر جاوید بهرامی و دکتر داوود دانشجعفری در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی است.
جمشید پژویان؛ تیمور محمدی؛ جاوید بهرامی؛ فرامرز اتباعی
دوره 14، شماره 53 ، تیر 1393، ، صفحه 1-35
چکیده
بررسی تأثیر سازوکار (مکانیزم) حراج انتخابی از بین حراجهای متداول در بازارهای برق (حراج مبتنیبر قیمت تسویهکننده بازار و حراج مبتنیبر پرداخت برمبنای پیشنهاد) بر کارایی تولید، کارایی کل و متوسط قیمت انتظاری بازار در شرایط عدم تقارن اطلاعات بازیگران نسبت به هزینه نهایی بازیگر رقیب، موضوع مقاله حاضر را تشکیل میدهد. در این راستا ...
بیشتر
بررسی تأثیر سازوکار (مکانیزم) حراج انتخابی از بین حراجهای متداول در بازارهای برق (حراج مبتنیبر قیمت تسویهکننده بازار و حراج مبتنیبر پرداخت برمبنای پیشنهاد) بر کارایی تولید، کارایی کل و متوسط قیمت انتظاری بازار در شرایط عدم تقارن اطلاعات بازیگران نسبت به هزینه نهایی بازیگر رقیب، موضوع مقاله حاضر را تشکیل میدهد. در این راستا برای بررسی مقایسهای سازوکارهای حراج پرداخت برمبنای پیشنهاد و قیمت تسویهکننده بازار، با توجه به ساختار بازار برق ایران مدلی ساده شامل دو بازیگر، با اطلاعات کامل نسبت به هزینه نهایی خود و اطلاعات ناقص در ارتباط با هزینه نهایی حریف طرحریزی و نتایج حاصل در ارتباط با هر کدام از سازوکارها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایح حاصل حاکی از آن است که گرچه توابع پبشنهادی بازیگران در سازوکارهای حراج پرداخت برمبنای پیشنهاد و قیمت تسویهکننده بازار متفاوت از یکدیگرند، با این حال، کارایی تولید، کارایی کل و متوسط قیمت انتظاری در هر کدام از سازوکارها معادل هم هستند.