ابوالقاسم نادری
چکیده
با توجه به اهمیت سازوکارهای تخصیص منابع در بهبود عملکرد و احراز ناکارآمدی سازوکارهای متعارف، این مقاله بهدنبال کاربست یک روش چندمرحلهای مشخص در چارچوب تحلیلها و شبیهسازی آماری است که از مسیر آن، سازوکار تخصیص منابع مناسب شناسایی میشود. در این راستا، الگوهای تحلیل پوششی دادهها و شاخص تغییرات بهرهوری مالمکوئیست ...
بیشتر
با توجه به اهمیت سازوکارهای تخصیص منابع در بهبود عملکرد و احراز ناکارآمدی سازوکارهای متعارف، این مقاله بهدنبال کاربست یک روش چندمرحلهای مشخص در چارچوب تحلیلها و شبیهسازی آماری است که از مسیر آن، سازوکار تخصیص منابع مناسب شناسایی میشود. در این راستا، الگوهای تحلیل پوششی دادهها و شاخص تغییرات بهرهوری مالمکوئیست همراه با پنج مجموعه دادههای آماری مختلف از عرصه آموزش عالی در قالب الزامات علمی-فنی استفاده شدهاند؛ نخست وضعیت کارایی با الگوهای تحلیل پوششی دادهها اندازهگیری شده، سپس متناسب با شرایط کارایی کامل، منابع بین واحدها تخصیص یافته و در نهایت آثار آن روی تغییرات بهرهوری با شاخص مالمکوئیست ارزیابی شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهند که 1- ناکارایی زیاد، پدیده غالب در همه واحدها و مجموعههای آماری است. 2- تخصیص مجدد منابع، باعث تغییر ملموس در عملکرد میشود و شدت بهبود عملکرد به درجه ناکارآمدی و وسعت آن به نوع سازوکار تخصیص منابع وابسته است و 3- بر مبنای تامین همزمان حداکثر کارایی و ارتقای بهرهوری، سازوکار تخصیص کاراییمحور به عنوان مناسبترین سازوکار شناسایی شده است. به این ترتیب، به لحاظ روشی، بهبود و رشد همزمان کارایی و بهرهوری به عنوان یک ملاک اساسی برای شناسایی سازوکار مناسب پیشنهاد میشود که از کاربست شبیهسازی آماری چندمرحلهای مبتنی بر الگوهای پوششی دادهها و شاخص تغییرات بهرهوری مالمکوئیست حاصل شده است.