نرمین داودی؛ حسن حیدری
چکیده
عادات عمیق و نقش آن در رفتار مخالف چرخهای مارکآپ قبلا مطالعه شده است، اما قدرت اثر آن بر پایه نوع و میزان چسبندگی قیمت با ورود عادات عمیق به منحنی فیلیپس، ممکن است نتایج مطالعات قبلی به دست آمده را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل در این مطالعه با استخراج منحنی فیلیپس نئوکینزی تلفیقی با الگوی کریستیانو و همکاران (2005) به عنوان ...
بیشتر
عادات عمیق و نقش آن در رفتار مخالف چرخهای مارکآپ قبلا مطالعه شده است، اما قدرت اثر آن بر پایه نوع و میزان چسبندگی قیمت با ورود عادات عمیق به منحنی فیلیپس، ممکن است نتایج مطالعات قبلی به دست آمده را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل در این مطالعه با استخراج منحنی فیلیپس نئوکینزی تلفیقی با الگوی کریستیانو و همکاران (2005) به عنوان یکی از الگوهای جدید قیمتگذاری، تحت عادات عمیق مصرفی و ماندگاری عادات به بررسی اثر همزمان چسبندگی قیمت و عادات عمیق در انتقال شوک پولی و مالی با طراحی یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی با رویکرد تغییر رژیمی (MS-DSGE)، متناسب با اقتصاد ایران پرداخته شده است. نتیجه حاصل از برآورد مدل طراحی شده و توابع عکسالعمل آنی متغیرها، کاهش یک دورهای مارکآپ به دلیل وجود عادات عمیق و سپس افزایش مارکآپ و تورم پس از یک دوره به دلیل نقش قویتر چسبندگی قیمت در هر دو رژیم است. همچنین وجود عادات عمیق مصرفی نتوانسته اثر منفی ثروت ناشی از شوک مخارج دولت را جبران میکند و در مقایسه با قدرت تورم انتظاری ضعیف بوده و در نهایت، تورم افزایش مییابد. در مجموع از نتایج این مطالعه مشخص میشود که عادات عمیق نمیتواند همزمان با حضور چسبندگی قیمت در مکانیزم انتقال شوکهای پولی و مالی عامل غالب و برنده باشد؛ با این وجود، طبق توابع واکنش آنی به دست آمده، میتواند دلیل محکمی برای تاخیر یک دورهای در افزایش تورم ناشی از اعمال شوکها باشد.
حسن حیدری؛ رقیه علی نژاد؛ سید جمال الدین محسنی زنوزی؛ جواد جهانگیرزاده
دوره 14، شماره 55 ، دی 1393، ، صفحه 157-183
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیرهای آستانهای بالقوه در رابطه بین شاخص کنترل فساد و رشد تولید ناخالص داخلی با لحاظ متغیرهای مخارج تحصیل، مخارج مصرفی دولت، صادرات مواد خام کشاورزی، نرخ تورم و درجه باز بودن اقتصاد برای کشورهای عضو گروه دی هشت (D-8) طی دوره زمانی 2011-1996 میپردازد. برای این منظور از مدل رگرسیونی انتقال ملایم تابلویی (PSTR) که برای ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیرهای آستانهای بالقوه در رابطه بین شاخص کنترل فساد و رشد تولید ناخالص داخلی با لحاظ متغیرهای مخارج تحصیل، مخارج مصرفی دولت، صادرات مواد خام کشاورزی، نرخ تورم و درجه باز بودن اقتصاد برای کشورهای عضو گروه دی هشت (D-8) طی دوره زمانی 2011-1996 میپردازد. برای این منظور از مدل رگرسیونی انتقال ملایم تابلویی (PSTR) که برای بررسی دادههای تابلویی ناهمگن بسیار مناسب بوده، استفاده شده است. نتایج فرضیه خطی بودن را رد و یک مدل دو رژیمی با حد آستانهای کنترل فساد 862/0- را پیشنهاد میکند. در رژیم اول، متغیرهای کنترل فساد، مخارج تحصیل، صادرات مواد خام کشاورزی و شاخص باز بودن اقتصاد تأثیر مثبت و معنادار و متغیرهای مخارج مصرفی دولت و نرخ تورم تأثیر منفی و معناداری بر رشد تولید ناخالص داخلی دارند. در رژیم دوم و پس از عبور از سطح بالای فساد به سطوح پایینتر آن، متغیرهای کنترل فساد، مخارج تحصیل، صادرات مواد خام کشاورزی و شاخص باز بودن اقتصاد همچنان تأثیر مثبت و معنادار و متغیرهای مخارج مصرفی دولت و نرخ تورم همچنان تأثیر منفی و معناداری بر رشد تولید ناخالص داخلی دارند. البته از شدت تأثیر مخارج مصرفی دولت و نرخ تورم کاسته شده، اما میزان تأثیرگذاری متغیرهای کنترل فساد، مخارج تحصیل، صادرات مواد خام کشاورزی و شاخص باز بودن اقتصاد با گذار به سطوح کمتر فساد افزایش داشته است.
حسن حیدری؛ حمیدرضا فعالجو؛ فاطمه کرمی
دوره 13، شماره 49 ، تیر 1392، ، صفحه 151-176
چکیده
شاخص قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس یکی از معیارهای مهم در ارزیابی اقتصاد کلان به شمار میرود. یکی از عوامل مؤثر بر شاخص قیمت سهام در هرکشور درحالتوسعه مانند ایران که از درجه بالایی از نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی برخوردار بوده، نااطمینانی نرخ ارز است. این مقاله به بررسی رابطه بین نااطمینانی نرخ واقعی ارز و شاخص کل ...
بیشتر
شاخص قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس یکی از معیارهای مهم در ارزیابی اقتصاد کلان به شمار میرود. یکی از عوامل مؤثر بر شاخص قیمت سهام در هرکشور درحالتوسعه مانند ایران که از درجه بالایی از نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی برخوردار بوده، نااطمینانی نرخ ارز است. این مقاله به بررسی رابطه بین نااطمینانی نرخ واقعی ارز و شاخص کل قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1388-1373 با استفاده از دادههای ماهانه میپردازد. برای محاسبه شاخص نااطمینانی نرخ واقعی ارز، الگوی نمایی واریانس ناهمسان شرطی خودرگرسیونی تعمیمیافته به کار گرفته شده است. همچنین بهمنظور بررسی رابطه بین نااطمینانی نرخ واقعی ارز و شاخص کل قیمت سهام از رهیافت آزمون کرانهها استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که نرخ ارز با شاخص قیمت سهام در بلندمدت و کوتاهمدت رابطه منفی و معناداری دارد، اما متغیر نااطمینانی نرخ ارز در کوتاهمدت با شاخص قیمت سهام رابطه معناداری ندارد، اما اثری منفی بر قیمت سهام میگذارد. در بلندمدت رابطه بین نااطمینانی نرخ ارز و شاخص قیمت سهام منفی و معنادار است. همچنین نتایج آزمون علیت گرنجر نشان میدهد که بین نرخ واقعی ارز و نااطمینانی نرخ واقعی ارز یک علیت دوسویه در کوتاهمدت وجود دارد، در حالی که چنین رابطه دوسویهای در کوتاهمدت بین سایر متغیرها برقرار نیست. در بلندمدت رابطه علیت گرنجری غیرمستقیم از متغیرهای نرخ ارز و نااطمینانی نرخ ارز به شاخص قیمت سهام نیز مشاهده شد.