اسفندیار جهانگرد؛ محمد قاسمی ششده؛ تیمور محمدی؛ فربد جوزانی کهن
چکیده
در این مقاله، با بهرهگیری از مدل نسلهای همپوشان سهدورهای، تأثیر بهرهوری نیروی انسانی بر رشد اقتصادی ایران بررسی شده است. مسئلهی اصلی پژوهش، چگونگی تأثیرگذاری انتقالات بیننسلی بر بهرهوری منابع انسانی و در نتیجه رشد اقتصادی کشور است. این پژوهش با روش تحلیلی-کمی و با استفاده از دادههای فصلی از سال ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ انجام ...
بیشتر
در این مقاله، با بهرهگیری از مدل نسلهای همپوشان سهدورهای، تأثیر بهرهوری نیروی انسانی بر رشد اقتصادی ایران بررسی شده است. مسئلهی اصلی پژوهش، چگونگی تأثیرگذاری انتقالات بیننسلی بر بهرهوری منابع انسانی و در نتیجه رشد اقتصادی کشور است. این پژوهش با روش تحلیلی-کمی و با استفاده از دادههای فصلی از سال ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ انجام شده است. برای برآورد مدل، از روش تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) بهره گرفته شده است. با استفاده از دادههای حسابهای ملی و بودجه خانوار، و ایجاد ارتباط میان آنها، میزان بهرهوری نیروی انسانی در نسلهای مختلف استخراج گردید. نتایج نشان میدهد انتقالات مربوط به خانواده در بخشهای مصرف، آموزش و بهداشت، نقش مؤثری در افزایش بهرهوری داشتهاند. همچنین، بیشترین تأثیر بر رشد اقتصادی از سوی گروه سنی ۲۵ تا ۶۴ سال بوده که با نظریه چرخه عمر سازگار است.
شاهین بهداروند؛ علی نصیری اقدم؛ محمد قاسمی ششده
چکیده
هدف از این پژوهش آزمون تجربی این دیدگاه شومپیتری است که هدایت اعتبار به سمت فعالیتهای کارآفرینانه لازمه شکلگیری و توسعه کارآفرینی است. منظور از هدایت اعتبار این است که چه نسبتی از اعتبارات بانکی به فعالیتهای اقتصادی غیر مالی تخصیص یافته است. برای ارزیابی کارآفرینی از دو شاخص مرسوم یعنی «نرخ تراکم ورود کسبوکارهای جدید» ...
بیشتر
هدف از این پژوهش آزمون تجربی این دیدگاه شومپیتری است که هدایت اعتبار به سمت فعالیتهای کارآفرینانه لازمه شکلگیری و توسعه کارآفرینی است. منظور از هدایت اعتبار این است که چه نسبتی از اعتبارات بانکی به فعالیتهای اقتصادی غیر مالی تخصیص یافته است. برای ارزیابی کارآفرینی از دو شاخص مرسوم یعنی «نرخ تراکم ورود کسبوکارهای جدید» (ED) بانک جهانی (WB) و «نرخ فعالیت کارآفرینانه نوپا» (TEA) دیده بان جهانی کارآفرینی (GEM) استفاده شده است. برای ارزیابی اثر هدایت اعتبار بر کارآفرینی از مدل داده های تابلویی استفاده شده است. براساس شاخص اول کارآفرینی، مدل برآوردی داده های 66 اقتصاد جهان را طی دوره 2006 الی 2016 پوشش میدهد و براساس شاخص دوم، 54 اقتصاد جهان را طی دوره 2001 الی 2016 دربر میگیرد. نتایج برآوردها متفاوت است. وقتی کارآفرینی بر اساس «نرخ تراکم ورود کسبوکارهای جدید» ارزیابی می شود، برآوردها بر خلاف انتظار اثر هدایت اعتبار بر کارآفرینی را تایید نمیکنند، اما زمانی که شاخص «نرخ فعالیت کارآفرینانه نوپا» مطمح نظر قرار میگیرد، مطابق انتظار نظری اثر معنادار هدایت اعتبار بر کارآفرینی برای اقتصادهای با درآمد متوسط رد نمیشود. حساسیت نتایج به اینکه کدام شاخص مبنای ارزیابی کارآفرینی قرار میگیرد، نشان از آن دارد که برای ارزیابی نظریه شومپیتر نیاز به دادههایی داریم که به درستی انعکاس دهنده کارآفرین در معنای شومپیتری آن باشند.