علی عرب مازار یزدی؛ علی اصغر بانوئی؛ نگار اکبری
چکیده
در قلمرو ترکیبی اقتصاد و منابع طبیعی، مبادلات کالاها، خدمات و منابع طبیعی (آب و زمین) به دو صورت لایه آشکار و لایه پنهان در جریان است. نظامهای حسابداری کلان و بخشی ارزشی (پولی) موجود فقط لایههای آشکار مبادلات کالاها و خدمات را که دارای قیمت و قابل مبادله در بازار هستند را نظاممند میکنند. لذا، مبادلات بین بخشی مقدار مصرف آب، اساسا ...
بیشتر
در قلمرو ترکیبی اقتصاد و منابع طبیعی، مبادلات کالاها، خدمات و منابع طبیعی (آب و زمین) به دو صورت لایه آشکار و لایه پنهان در جریان است. نظامهای حسابداری کلان و بخشی ارزشی (پولی) موجود فقط لایههای آشکار مبادلات کالاها و خدمات را که دارای قیمت و قابل مبادله در بازار هستند را نظاممند میکنند. لذا، مبادلات بین بخشی مقدار مصرف آب، اساسا خارج از حیطه نظامهای حسابداری موجود و به صورت مبادلات پنهان بشمار میروند. در این مقاله سعی شده است تا بر مبنای الگوی تعمیمیافته داده- ستانده در قالب دو رویکرد مقداری و ترکیبی ارزشی- مقداری و با استفاده از پایههای آماری ارزشی- مقداری سال 1390، تصویر واقعبینانهتری از مصرف آب ارایه شود. یافتههای کلی مقاله عبارتند از: یک- از منظر ضرایب فزاینده مصرف آب، نتایج در دو رویکرد یکسان است ولی تفسیر اقتصادی متفاوتی دارند. دو- بخش صنایع وابسته به کشاورزی با 149.18 میلیون مترمکعب بیشترین ضرایب فزاینده مصرف آب و بخش کشاورزی علیرغم بیش از 5/25 درصد سهم مصرف مستقیم آب کمترین ضرایب فزاینده مصرف آب را دارد. سه- لایه پنهان مبادلات بین بخشی مصرف آب نشان میدهد که از منظر بخش عرضه کننده، بخش کشاورزی 92.5 درصد و از منظر بخش تقاضاکننده 58 درصد از کل منابع آب کشور را به خود اختصاص میدهد.