دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321Investigation of the Effect of Financial Development on Income
Distribution in Iranبررسی تأثیر توسعه مالی بر توزیع درآمد در ایران1292558FAعلیقنبریعضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاهتربیت مدرسمجیدآقاییدانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاهتربیت مدرسمهدیهرضا قلی زادهدانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاهتربیت مدرسJournal Article20081216<strong>Abstract</strong> <br /> Since the financial development can exert a significant effect on the distribution of income; in this paper we would investigate the relationship between the financial development and inequality in Iran. So, we estimate this relationship by applying the Generalized Method of Moment (GMM) Techniques and testing the alternative existing theories in the period of 1350 - 1385. Based on our results in this essay a negative and linear relationship between financial development and inequality is approved in Iran. However, empirical results show that there is little evidence supporting the non-linear inverted U-shaped hypothesis in Iran.<br /><strong> </strong> <strong>از آن جایی که توسعه نهادها، موسسات و بازارهای مالی هر کشور میتواند تأثیرات معنا داری بر توزیع درآمد در آن کشور داشته باشد، در این مطالعه بر آن شدیم تا به بررسی رابطه میان توسعه مالی و نابرابری در ایران بپردازیم. بدین منظور با به کارگیری روش گشتاورهای تعمیم یافته (</strong><strong><strong>[1]</strong></strong><strong>GMM</strong><strong>) و با استفاده از آزمون تئوریهای موجود در این زمینه، رابطه میان توسعه مالی و نابرابری در ایران را طی دوره زمانی 1350 تا 1385 مورد آزمون و بررسی قرار دادهایم. نتایج تجربی حاصل از این تحقیق رابطه منفی و مستقیم توسعه مالی و نابرابری درآمدی در ایران را تأیید میکند و شواهد کافی جهت تأیید وجود رابطه غیر خطی </strong><strong>U</strong><strong> معکوس بین توسعه مالی و نابرابری درآمدی در ایران وجود ندارد.</strong> <br /> <br /> <br /><br clear="all" /><br /><br /><br />دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321The Examination of the Effect of Fiscal Policies on Income Distribution in IRANبررسی تأثیر سیاستهای مالی برتوزیع درآمد در ایران31482561FAعباسعصاری آرانیاستادیار اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-4995-867Xلطفعلیعاقلیاستادیار اقتصاد پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس0000-0003-1043-346Xسعیدشفیعیکارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسمیثمرسولی میرکارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20090519 <br /><strong>Abstract</strong> <br /> Fair distribution of income has been considered as the most important economic issues in different countries. In recent years, the quality of income distribution and the impact of macroeconomic policies on that has been more considered, especially after the issue of poverty reduction projects in the world. In today's world, the biggest factor causing poverty is not the lack of income, but it is the unfair distribution. Currently, majority of economists, considered the income distribution as one of the goals of government economic programs and the impact of fiscal policy on that as very important. This paper seeking for examination of the effect of fiscal policies on income distribution in IRAN. For this purpose we use a quantile regression model. In summary, the results show that the government's fiscal policies that impact on the Gini coefficient is not constant, but between different quantiles is different. While these policies in low quantiles do not have significant effects on income distribution, but their effects on the high quantile income distribution is quite significant.توزیع عادلانه درآمد همواره یکی از مهمترین موضوعات اقتصادی مورد توجه در کشورهای مختلف جهان بوده است. در سالهای اخیر و بهویژه پس از طرح مساله کاهش فقر در جهان، چگونگی توزیع درآمد و تاثیر سیاستها و تصمیمات کلان اقتصادی براین مساله بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. چرا که در دنیای امروز بزرگترین عامل ایجاد کننده فقر نه کمبود درآمد که توزیع ناعادلانه آن است. در حال حاضر، تقریباً عموم اقتصاددانان، بهویژه، در کشورهای درحال توسعه یکی از اهداف کلان برنامههای اقتصادی را توزیع درآمد دانسته و تاثیر سیاستهای مالی دولت برآن را بسیار مهم و تعیین کننده قلمداد میکنند. در این مطالعه با استفاده از یک الگوی رگرسیون چندک، تاثیر سیاستهای مالی دولت بر توزیع درآمد در ایران مورد تحقیق قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهند که تأثیر سیاستهای مالی دولت برضریب جینی ثابت نبوده، بلکه در بین چندکهای مختلف، متفاوت است. درحالی که این سیاستها در چندکهای پایینی تأثیر معنی داری برتوزیع درآمد ندارند، تأثیر آنها در چندکهای بالایی کاملاً معنیدار است.دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321The effects of economic integration through international trade on business cycles(The case of Eco’s Members)اثر ادغام اقتصادی از طریق تجارت بر ادوار تجاری (کشورهای منتخب عضو اکو)49692563FAمحمدرضاسعدیعضو هیئت علمی پژوهشکده امور اقتصادیJournal Article20090628<strong>Abstract</strong>
The Economic integration is the most important phenomenon. Increasing of International trade is one of the most famous channels of economic integration. It is said that if this integration takes place, members may have a similar business cycles. In market oriented countries, the subject of business cycles has been attracted more attentions. The uprising trend of living standards followed by high unemployement, slower growth rate and then decreasing in living standards. However, with regard to the importance of the subject, we investigate, the similarity of business cycles among Iran, Turkey and Pakistan’s economies. Using Leamer approach and gravity model framework, our results show that there is a weak similarity among these countriesادغام اقتصادی در سالهای اخیر به عنوان یک پدیده اجتنابناپذیر مطرح بوده است. یکی از مهمترین کانالهای این ادغام، افزایش تجارت بین کشورهای عضو یک اتحادیه اقتصادی یا همجوار میباشد. در صورت تحقق این امر، کشورهای شریک میتوانند ادوار تجاری مشابه هم داشته باشند. ادوار تجاری در اقتصادهای بازاری از آغاز انقلاب صنعتی چالش برانگیز بودهاند. سیر صعودی (رونق و بهبودی) استاندارد زندگی در کشورهای سرمایهداری همواره با دورههای بیکاری بالا، نرخ رشد آرام و کاهش در رفاه مردم (کسادی و رکود) همراه بوده است. این مساله ممکن است در مسیر صعودی، ناشی از شوک فنآوری و یا در مسیر نزولی، ناشی از بحران در اقتصاد شریک عمده تجاری بوده باشد.<br /> بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله همزمانی ادوار تجاری بین سه کشور ایران،ترکیه و پاکستان را بررسی کردهایم. در این بررسی از روش لیمر استفاده کرده وضمن پرداختن به نکات مهم رابطه تجاری در چارچوب مدل جاذبه ونتایج مربوط به آن، به این نتیجه رسیدهایم که همزمانی بین ادوار سه کشور مثبت ولی ضعیف است.<br /><strong> </strong>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321The Study of Nature and Trend of Technological Change in Iran's Industry (1971-2008)بررسی ماهیت و روند تغییر فنآوری در صنعت ایران (1387-1350)71952565FAنادردشتیعضو هیات علمی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهرکاظمیاوریعضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسحسینصادقی سقدلعضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20090930<strong>Abstract</strong>
Technological evolutions as one of basic resources of productivity growth plays a significant role in economic growth. Therefore, after world war ІІ, the determination of measure and bias of technological change has been subject of many research efforts.
In this paper we have studied on the trend and bias of technological change in Iran’s industry by econometric approach from 1971 to 2008. We estimated a translog cost function in addition to equations system of cost share, using Seemingly Unrelated Regressions (SUR) approach. The results show that the rate of technological change has been -1.10 percent during the study years. It means that there is a decline in rate of cost of productive units over time. Furthermore, the results indicate that technological change has been biased towards the use of more energy and material, while labor and capital have been saved.<strong>تحولات فنی به عنوان یکی از منابع اصلی رشد بهره وری، نقش مهمی در رشد اقتصادی ایفا میکند. از اینرو، در دوره بعد از جنگ جهانی دوم، تعیین اندازه و جهت تغییرات فنآوری موضوع تلاشهای پژوهشی فراوانی بوده است. در این مقاله ماهیت و روند تغییر فنآوری در صنعت ایران طی دوره زمانی 1387-1350 با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور یک تابع هزینه ترانسلوگ به همراه سیستم معادلات سهم هزینه به روش سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط (</strong><strong>SUR</strong><strong>)<strong>[1]</strong> برآورد گردید. </strong><br /> <strong>نتایج نشان داد نرخ تغییر فنآوری طی دوره مورد مطالعه 10/1- درصد بوده است. یعنی با گذشت زمان نرخ تغییر هزینه واحدهای تولیدی کاهش یافته است. علاوه براین تغییر فنآوری در جهت استفاده بیشتر از عوامل انرژی و مواد و استفاده کمتر از عوامل نیروی کار و سرمایه بوده است. </strong><br /> <br /> <br /> <br clear="all" /><br /> <br /> دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321The Effect of Banking Industrial Facilities on Private Sector’s Investment in Industry and Mining(In All Provinces)تاثیر تسهیلات صنعتی برسرمایهگذاری بخش خصوصی در صنعت و معدن (در تمام استانهای کشور)971292566FAمحمدواعظبرزانیاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه اصفهانهوشنگشجریدانشیار گروه اقتصاد دانشگاه اصفهانسعیدصمدیاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه اصفهانمحمداکبری گلنگدریدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهانJournal Article20071201<strong>Abstract</strong>
Dichotomy among different regions is a special characteristic of developing economies including Iranian economy. This dichotomy creates various problems, to remedy these problems, it calls for serious efforts to make harmony and balance among different regions. Due to shortages of capitals in under developed regions is resulted in vast amount of unused capacities. Therefore, it is suggested to enhance the level of investments by channeling financial resources to these regions. It is further identified that resource allocation ratio to gross domestic production compared even with other Middle East countries is very low. This low ratio is blamed for coexistence of inflationary and recessionary conditions. In this study, we try to determine factors which help to facilitate investment absorption in under developed regions.
The developed and applied model is based on Wai and Wong model. This model has incorporated flexible acceleration pattern and their variable are adjusted from national level to provincial level. The hypothesis is tested for 28 provinces within 1998 -2004 by using pooled data. The results show that different provinces produce different impacts in investment.<strong>از ویژگیهای اقتصاد</strong><strong>ایران به عنوان یکی از اقتصادهای درحال توسعه، وجود دوگانگی میان مناطق مختلف کشوری می باشد. از جمله اهداف برنامههای توسعه کشور، از بین بردن دوگانگی میان استانها و متعادل کردن این مناطق است. به علت وجود منابع و ظرفیتهای بیکار فراوان، سرعت رشد در مناطق توسعه نیافته بالاتر از مناطق توسعه یافته می باشد، اما این مناطق باکمبود سرمایه مواجهاند. </strong><br /> <strong>با توجه به این که</strong><strong>تسهیلات بانکی بخش عظیمی از تخصیص منابع مالی کشور است، بنابراین استفاده صحیح از منابع موجود یعنی تبدیل منابع مالی به سرمایه گذاری اهمیت زیادی دارد و نگرش و مدیریت متناسبی را الزام میکند. نسبت تخصیص تسهیلات بانکی به تولید ناخالص داخلی در ایران در مقایسه با سایر کشورها، از جمله کشورهای خاورمیانه در حد بسیار پایینی قرار دارد. از طرفی همین نسبت پایین تورم زا است و به توصیه برخی اقتصاددانان باید برای کاهش تورم از میزان تسهیلات کاسته شود. تناقض مطرح شده می تواند به علت توزیع ناکارآمد تسهیلات بانکی در سطح استانهای کشور باشد. در این تحقیق، با طرح این سؤال که " آیا اعطای تسهیلات صنعتی در استانهای مختلف کشور تأثیرات متفاوتی بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در صنعت و معدن دارد؟" این مسأله مورد بررسی قرار گرفته است. </strong><br /> <strong>الگوی به کار رفته در تحقیق برگرفته از مدل وای و ونگ و براساس الگوی شتاب انعطافپذیر می باشد که متغیرهای آن از سطح ملی به سطح استانی تعدیل یافته است. فرضیهها با استفاده از روش اقتصاد سنجی دادههای تلفیقی مورد آزمون قرار گرفته و الگوی مورد نظر برای 28 استان با سری زمانی 1378 تا 1383 برازش شده و نتایج آن برای هر استان جداگانه تفسیر شده است. نتایج نشان دادند تأثیر تسهیلات صنعتی بر روی سرمایه گذاری بخش خصوصی در صنعت و معدن بین استانهای مختلف یکسان نیست. </strong><br /> <br /> <strong><br /></strong>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321The study on the effective factors in Chicken meat market in Iran: An application of Vector Autoregression modelبررسی عوامل مؤثر بربازار گوشت مرغ در ایران (کاربرد مدل خود رگرسیون برداری)1311542567FAسیامکمشایخیاستادیار و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان تهرانمهردادحاجیزاده فلاحکارشناس ارشد علوم اقتصادی و مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردیJournal Article20051201<strong>Abstract</strong>
The poultry industry is very important in Iran in comparison with other animal husbandry industries for its technical, economic and hygienic aspects. Despite the attempts made by the government to support this industry, still its products is not confidentially sufficient for growing domestic demands. Among the various factors, which influence the poultry industry, the preparation and relevant pricing of feed inputs are very critical issues.
The purpose of this study is to investigate the short-run and long-run of the effective factors in chicken meat market in Iran during The monthly data of 1993-2010 using Johansen-Juselius technique and VEC mechanism. The results showed that the price of poultry feed inputs have positive effects on price of chicken meat in both short-run and long run period. The results also indicated the high adjustment speed in the model, which reveals that chicken meat market could be regulated in the short-run period by appropriate policies.<strong> </strong><strong> </strong><strong> </strong><strong> </strong><strong>صنعت مرغداری در ایران به دلایل متعدد فنی، اقتصادی و بهداشتی در مقایسه با سایر صنایع دامپروری از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است اما به رغم این اهمیت و تلاشهای دولت در حمایت از این صنعت، تولیدات این بخش به نحو اطمینان بخشی پاسخگوی تقاضای فزاینده داخلی نیست. در بین عوامل تأثیرگذار براین صنعت، قیمتگذاری و تأمین مناسب نهادههای اصلی تغذیه مرغ به دلیل سهم بالا در هزینههای موجود واحدهای مرغداری بسیار حائز اهمیت میباشد. </strong><br /> <strong> </strong><strong>هدف مقاله حاضر بررسی ارتباط بلند مدت و کوتاه مدت عوامل مؤثر بربازار گوشت مرغ ایران است. به این منظور با استفاده از آمار سری زمانی ماهیانه مربوط به سالهای 1372 تا 1389 و با ارائه یک چارچوب نظری و با استفاده از روش"یوهانس ـ جوسیلیوس" روابط بلند مدت، و با بهکارگیری مکانیسم تصحیح خطای برداری </strong><strong>(VECM)</strong><strong> روابط کوتاه مدت برآورد شد.</strong><strong>نتایج نشان داد که آثار قیمت نهادههای اصلی تغذیه مرغ برقیمت گوشت مرغ در کوتاه مدت و بلند مدت مثبت و در یک جهت میباشد. ضمن آنکه بدلیل سرعت تعدیل بالا در مدل، در کوتاه مدت با اعمال سیاستهای مناسب میتوان بازار گوشت مرغ را تنظیم نمود. </strong><br /> <strong> </strong><br /> دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321The analysis of market structure and export comparative advantages for grapes & apples in Iran and the rest of the world (1990-2008)بررسی و تحلیل ساختار بازار و مزیت نسبی صادراتی انگور و سیب جهان و ایران (طی دوره 1990 تا 2008)1551832568FAفاطمهپاسبانعضو هیات علمی موسسه پژوهشهای برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی، استادیار پژوهشیJournal Article20081021Since the market structure and comparative advantages of exportable products affect economic growth & foreign exchange income of Iran, so, the analysis of factors affecting comparative advantages indices are very important. So, by using the indices such as RCA, RSCA, CR, HHI & the estimation of linear regression, we study the world market structure and comparative advantages of export of the most important countries & also the factors affecting export comparative advantages of two products, grapes & apple, of Iran.
The structure of the world market for these two products are monopolistic. But the concentration index for the market of apple is more than grapes. Its trend in this period was decreasing which shows the world market is becoming more competitive.
The estimation of the linear regression shows that the factors such as the world production (-), the export price for Iranian products (+), world import price of these products (-), concentration index (-) & the average of comparative advantage index of Iran competitors (-) affect the comparative advantage of these two Iranian products. To improve the Iranian export comparative advantage for these two products, we should implement appropriate export strategy and policies. <strong>در میان اقلام صادراتی بخش کشاورزی کشور، دو محصول انگور و سیب همواره از اقلام صادراتی مهم محسوب شده که در طول زمان با افت و خیزهایی مواجه بوده است. بررسی ساختار بازار و مزیت نسبی صادراتی این دو محصول در جهان، به برنامهریزان جهت توسعه صادرات آن و افزایش سهم بازار جهانی کشور کمک موثری خواهد نمود. بر این اساس با استفاده از شاخصهای مزیت نسبی آشکار شده(</strong><strong>RCA</strong><strong>)، مزیت نسبی آشکار شده متقارن(</strong><strong>RSCA</strong><strong>)، نسبت</strong><strong>تمرکز(</strong><strong>CR</strong><strong>)، شاخص هرفیندال(</strong><strong>HHI</strong><strong>)</strong><strong>و برآورد رگرسیون خطی به بررسی ساختار بازار جهانی، مزیت نسبی صادراتی کشورهای مهم و عوامل موثر بر مزیت نسبی صادراتی دو محصول انگور و سیب ایران پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که ساختار بازار جهانی دو محصول سیب و انگور انحصار چند جانبه است اما شاخص تمرکز در بازار سیب کمتر از انگور میباشد. روند شاخص تمرکز دو محصول طی دوره مورد نظر نزولی بوده که نشان دهنده رقابتیتر شدن بازار صادراتی جهانی آن است. برآورد رگرسیون خطی نشان میدهد که سطح تولید جهانی محصول( با علامت منفی )، قیمت صادراتی محصول ایران (با علامت مثبت)، قیمت وارداتی جهانی محصول(با علامت منفی)، شاخص تمرکز( با علامت منفی) و میانگین شاخص مزیت نسبی رقبای ایران برای محصول(با علامت منفی) بر شاخص مزیت نسبی صادراتی دو محصول انگور و سیب ایران تاثیرگذار میباشد. با توجه به نتایج حاصله، بهبود مزیت نسبی صادراتی دو محصول سیب و انگور ایران نیازمند راهبرد صادراتی مناسب و سیاستهای هماهنگ در راستای رشد صادرات و حفظ و بهبود موقعیت جهانی ایران میباشد.</strong><br /> دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321The Incidence of Dutch Disease in the Agriculture Sector of Iran 1367-1386بروز بیماری هلندی در بخش کشاورزی ایران 1386- 13671852112570FAجاویدبهرامیعضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطباییمریمفرشچیکارشناس ارشد اقتصادJournal Article20081220This paper examines the incidence of Dutch Disease symptoms in the agriculture sector of Iran, by applying SVAR modeling to quarterly data of twenty years span, from1367-1386 our findings do not reveal any significant relation between oil prices, and value added of agriculture sector, but indicate a significant negative effect of oil price on the relative price of agricultural products. Therefore, the incidence of Dutch Disease cannot be rejected. Although it seems that protective measures, in some extent, have been succeeded in insulating the production from harmful effects of decrease in the relative prices, but these measures, in no way will ensure the future development of the agriculture sector.در این مقاله، با استفاده از دادههای فصلی دوره 1386-1367 بانک مرکزی و به کارگیری مدل VAR ساختاری، به آزمون بروز نشانههای بیماری هلندی در بخش کشاورزی ایران پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که ارزش افزوده بخش کشاورزی به شکل معنی دار تحت تأثیر شوک نفتی قرار نگرفته است ولی با افزایش قیمت نفت، قیمتهای نسبی کالاهای کشاورزی به صورت معنی داری کاهش پیدا کرده است. بدین ترتیب نمیتوان بروز پدیده بیماری هلندی در بخش کشاورزی را رد کرد. هر چند به نظر میرسد که سیاستهای حمایتی دولت از آثار ناخوشایند کاهش قیمتهای نسبی بر تولید این بخش جلوگیری کرده است، لیکن این عملکردها به هیچ وجه تضمین کننده توسعه آتی فعالیتهای بخش کشاورزی نمیباشد.<br /> <br /> دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321Studying The Impact of Increase in Export Price of Agricultural Products on Macroeconomic Variables of Iranبررسی اثر افزایش قیمت صادراتی محصولات کشاورزی بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران2132392571FAحمیدمحمدیدانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم، گروه گیاهپزشکی، جهرم، ایرانبهاءالدیننجفیدانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم، گروه گیاهپزشکی، جهرم، ایرانوحیددهباشیعضو هیأت علمی گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابل0000-0003-0342-7467Journal Article20091201 This study aims at investigating the impacts of increased export price of agricultural products on macroeconomic variables of Iranian Economy. To get the objective, Computable General Equilibrium (CGE) and Social Accounting Matrix (SAM) of 1380 was used. The results showed that with increase in export price of agricultural commodities, irrespective of exchange rate, GDP, private investment rate and tax revenues will increase, however, production and consumption of commodities will decrease under flexible exchange rate and will increase in nonflexible exchange rate regime. It was also revealed that investment use of commodities tend to decrease under flexible exchange rate and it is expected to increase as nonflexible exchange rate policy is imposed. Agricultural and nonagricultural prices will also decrease (increase) in flexible (nonflexible) exchange rate conditions.<strong>این مطالعه با هدف بررسی اثر افزایش قیمت صادراتی محصولات کشاورزی بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران صورت گرفت. برای این منظور الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه و ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای مطالعه نشان داد با افزایش قیمت صادراتی محصولات کشاورزی صرفنظر از نوع سیاست ارزی تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری بخش خصوصی و درآمد مالیاتی افزایش خواهد یافت اما مصرف و تولید کالاها در نظام ارزی شناور کاهش و در نظام ارزی غیرشناور افزایش خواهد یافت. همچنین مشخص شد با اعمال سیاست ارزی شناور مصرف سرمایهای کالاها کاهش و با اعمال سیاست ارزی غیرشناور مصرف سرمایهای کالاها افزایش مییابد. قیمتهای کشاورزی و غیرکشاورزی نیز در فضای ارزی شناور (غیرشناور) کاهش (افزایش) خواهد یافت.</strong><br /> <br /> دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321The effect of Risk Aversion on the Dynamic Selection of the Optimum Portfolioاثر ریسکگریزی فرد در انتخاب پویای سبد مالی بهینه2412712573FAسید بابکابراهیمیدانشجوی دکتری مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت ایرانمسعودباباخانیاستادیار گروه مهندسی صنایع، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرجسمیرامتقیدانشجوی دکترای اقتصاد سلامت، دانشگاه تربیت مدرسآرمینجبارزادهدانشجوی دکتری مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت ایرانJournal Article20090519Economic agents are constantly making decisions to maximize their expected utilities while accepting some risks. The question is that, how the efficient portfolio of the assets in a specific level of risk is formed to maximize the individual’s utility?
To model the behavior of decision maker, economists and financial mathematicians consider both the variables which affect individual’s decision making behaviour, and the methods to include real world uncertainties. In the model presented in this paper the decision maker chooses between two types of assets: risky and risk-free. The returns on these two types are different and the utility of the decision maker is a function of his wealth (consisting of his initial wealth and the returns of his portfolio of the assets). The comparison between the results of financial modeling with decision-making theories under uncertainty within microeconomic literature reveals the impacts of three factors: degree of risk-aversion, relative return of assets and volatility of risky assets prices, on optimum portfolio allocation.<strong>آحاد جامعه اقتصادی در زندگی روزمره در حال تصمیمگیری برای افزایش مطلوبیت انتظاری خود در سطح معینی از ریسک هستند. به عنوان بخشی از فرآیندهای تصمیمگیری، فرد تصمیمگیرنده مایل است تا ثروت خود را بهگونهای تخصیص دهد که حداکثر بازگشت انتظاری به سبد داراییهای او تعلق بگیرد. لذا این سوال همواره مطرح بوده است که سبد بهینه داراییهای یک فرد چگونه شکل میگیرد تا مطلوبیت انتظاری وی در سطح ریسک موردنظر در بالاترین مقدار ممکن قرار گیرد. پاسخ به این سوال برای تحلیلگران مالی از جنبه سرمایهگذاری و حضور در بازارهای مالی و برای اقتصاددان از جنبه تحلیل بازار داراییها و بررسی اثرات آن بر اقتصاد مورد توجه بوده است.اقتصادانان و ریاضیدانان مالی برای مدلسازی تصمیمگیری در مورد انتخاب سبد بهینه، از یک سو متغیرهای موثر در فرآیند تصمیمگیری افراد و از سوی دیگر</strong><strong>،</strong><strong> چگونگی واردکردن عدم قطعیت موجود در دنیای واقعی را مورد توجه قرار دادهاند. در مدل معرفیشده در این مقاله، فرد تصمیمگیرنده با دو دارایی ریسکی و بدون ریسک مواجه است، به طوری که بازده این دو دارایی متفاوت بوده و تابع مطلوبیت انتظاری فرد متغیری از ثروت (شامل ثروت اولیه و بازده سبد دارایی) میباشد. تطبیق نتایجی که از مدلسازی مالی به دست میآید با تئوریهای تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان موجود در ادبیات اقتصاد خرد نشاندهنده تاثیر سه عامل ضریب ریسکگریزی، بازدهی نسبی داراییها و نوسان قیمت دارایی ریسکی در انتخاب سبد مالی بهینه توسط فرد میباشد.</strong><br /> <strong><br /></strong>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321A comparative applied study of linear assignment method, TOPSIS and Taxonomy in financial evaluationکاربرد مقایسهای روشهای تاپسیس تخصیص خطی و تاکسونومی درارزیابی مالی2733022574FAعلیمحمدیاستادیار دانشگاه شیرازJournal Article20100223 The purpose of this research is to measure and evaluate the financial performance of car industries and part producer companies as a whole group in Iran stock exchange market in order to rank these industries and factories. The research was executed for 21 companies financial information on their liquidity ratio, activity ratio, debt ratio, profitability ratio, and capital market during 5 financial period of 2003-2007. The entropy statistic results showed that return on investment (ROI) ratio, operating profit ratio, and current ratio, which possess values of 0.295, 0.137, 0.080 respectively, have a high priority in identifying better companies
Meanwhile, the rank of companies have not fully consistent, so the validity of results have been investigated through comparision between companie's rank by ROI, TOPSIS, taxonomy and linear assignment. The results showed that TOPSIS and taxonomy with ROI had significant relationship. So, TOPSIS and taxonomy are better for financial evaluation of companies. The result of TOPSIS showed that "Lent Toormoz", "Charkheshgar" and "Iran Rikhtehgari" with the best financal performance in Iran stock exchange market ranked first to third, respectively.<strong>در این مقاله با استفاده از سه تکنیک تصمیمگیری چند شاخصه تاپسیس، تخصیص خطی و تاکسونومی به سنجش و ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای سازنده قطعات خودرو پرداخته میشود. به همین منظور، 21 شرکت فعال در این زمینه در نظر گرفته شده و نسبتهای مالی آنها طی یک دوره 5 ساله (1386-1382) برای فرایند ارزیابی استفاده شده است. در ابتدا، به منظور تعیین وزن اهمیت نسبتهای مالی از روش آنتروپی شانون و پس از آن، به منظور دستیابی به یک ارزیابی جامع مالی و تعیین موقعیت هر یک از شرکتها، از روش تاپسیس تخصیص خطی و تاکسونومی استفاده گردیده است. نتایج حاصل از روش وزن دهی آنتروپی نشان میدهد که نسبتهای «نرخ بازده سرمایهگذاری»، «حاشیه سود عملیاتی» و «نسبت جاری»، به ترتیب، با اوزان 259/0، 137/0 و 08/0 بالاترین وزن را در مجموعه نسبتهای مالی داشتهاند. </strong><br /> <strong>ضمناً با توجه به این که رتبههای حاصله برای شرکتها از طریق این سه روش هماهنگی کاملی با هم نداشتند، لذا برای بررسی اعتبار نتایج این روش ها، همبستگی نتایج هر یک از آنها با رتبه شرکتها بر اساس «نرخ بازده سرمایهگذاری» محاسبه گردید و معلوم شد که درابتدا، روش تاپسیس وسپس، تاکسونومی با عملکرد واقعی شرکتها انطباق بیشتری دارند. نتیجه روش تاپسیس نشان میدهد که شرکتهای «لنت ترمز»«چرخشگر»و «ریختهگری ایران» از بهترین عملکرد مالی در مقایسه با سایر شرکتهای تحت مطالعه برخوردار بودهاند. دانستن این نوع اطلاعات جامع برای سهامدارانی که قصد سرمایهگذاری در این شرکتها را دارند از اهمیت بسزایی برخوردار است.</strong><br /> دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشنامه اقتصادی1735-210X114020110321A Survey on the Impacts of Intellectual Property Rights on Innovations in Islamic Developing Countriesبررسی اثر حقوق مالکیت معنوی روی نوآوری کشورهای اسلامی در حال توسعه3033222575FAمحمد حسنفطرسدانشیار دانشگاه بو علی سینامحمدرضافرزیناستادیار دانشگاه علامه طباطباییابوالفضلنجارزاده نوش آبادیکارشناس ارشد اقتصادJournal Article20100928The formation and appearance of the concept of knowledge-based economy seems bring changes in the national economies all over the world. Developed countries are experiencing a shift from traditional energy-based economies to knowledge economy based on of intellectual property factors. Innovation plays an important role in the economic structures of knowledge-based (developed) as well as developing economies.
Assessing the eminent role of innovation in economic growth, this paper tries to investigate the importance of intellectual property rights on innovation. For this purpose, we use data of the period of1975- 2005 of Islamic developing countries and employ panel data methodology to analyze intellectual property rights on innovation. Results indicate a positive significant effect of intellectual property rights on innovation in the Islamic developing countries.<strong> </strong><br /> <strong>ظهور اقتصاد دانش محور تغییرات اساسی در اقتصاد کشورها پدید آورده است. اقتصاد کشورهای توسعه یافته از اقتصاد انرژی محور متکی بر عوامل سنتی به سوی اقتصاد دانش محور استوار بر داراییهای فکری حرکت میکند. در اقتصاد دانش محور، نوآوری نقش مهمی در تغییر و تحول ساختارهای اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ایفا میکند. </strong><br /> <strong>نظر به نقش مهم نوآوری بر روی رشد اقتصادی کشورها، این پژوهش اثر حقوق مالکیت معنوی بر روی نوآوری را بررسی میکند. بدین منظور، از دادههای کشورهای اسلامی در حال توسعه برای دوره زمانی 2005-1975 استفاده میشود و با استفاده از روش اقتصاد سنجی دادههای تلفیقی موضوع مورد مطالعه تحلیل میشود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اثر حمایت از حقوق مالکیت معنوی روی نوآوری در کشورهای اسلامی در حال توسعه مثبت و معنادار است.</strong><br /> <br />