ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر سیاستهای پولی بر عملکرد بانکها با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی ((DSGE
بانکها به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد کلان میتوانند نقش مهمی در تعادل عمومی اقتصاد و انتقال شوکهای اقتصادی در جامعه ایفا کنند. آنها علاوه بر اجرای سیاستهای پولی دیکته شده از طرف بانک مرکزی، هدف افزایش سودآوری خود را به عنوان یک بنگاه اقتصادی با دقت دنبال میکنند. در این تحقیق با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی و در نظر گرفتن پنج بخش اقتصادی خانوار، کارآفرین، بانک واسط، توزیعکننده، دولت، ضمن بهرهگیری از پارامترهای بلندمدت اقتصاد کلان، واکنش بانکها در صورت بروز شوکهای پولی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از مدل نشانگر آن است که با بروز یک شوک مثبت روی نرخ سود به علت کاهش تقاضا برای وام و میزان پول وام داده شده، نرخ وامدهی و در نتیجه سود بانکها کاهش مییابد و بر اثر شوک مثبت نفتی، حجم نقدینگی افزایش یافته که در این صورت، نرخ وامدهی کاهش و میزان سرمایهگذاری افزایش مییابد و در نهایت تمایل خانوار به پسانداز کاهش مییابد که برآیند کاهش نرخ وامدهی و کاهش سپردهگذاری، موجب کاهش سوددهی بانکها میشود.
https://joer.atu.ac.ir/article_10153_29a9e0719994a3a75c3fdf2c0931bc51.pdf
2019-03-21
1
36
10.22054/joer.2019.10153
سیاستهای پولی
بانکداری اسلامی
شوک پولی
مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE)
ثریا
رفیعی
sorayuarafiee@gmail.com
1
دانشجوی دکتری علوم اقتصادی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
AUTHOR
کریم
امامی
karim_emami@yahoo.com
2
استادیار واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
LEAD_AUTHOR
فرهاد
غفاری
farhad.ghaffari@yahoo.com
3
استادیار واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران
AUTHOR
امیری، حسین و احمد ملابهرامی (1396)، اقتصاد کلان سنجی ساختاری با رویکرد تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE)، تهران: انتشارات ترمه.
1
پیله فروش، میثم (1391)، «ردپای نفت در بودجه»، فصلنامه تازههای اقتصاد، شماره 136.
2
حسین، اختر و انیس چودری (1382)، سیاستهای پولی و مالی در کشورهای در حال توسعه و ثبات، تهران: پژوهشکده امور اقتصادی
3
خیابانی، ناصر و حسین امیری (1393)، «جایگاه سیاستهای پولی و مالی ایران با تاکید بر بخش نفت با استفاده از مدل DSGE»، پژوهشنامه اقتصادی، شماره 54، دوره 14.
4
شاهحسینی، سمیه (1392)، بررسی اثرات متقابل سیستم بانکی و متغیرهای حقیقی اقتصاد کلان در ایران، رساله دانشگاه علامه طباطبایی.
5
موسوینیک، سید هادی، مجید صباغ کرمانی، کاظم یاوری و شعله باقری پرمهر (1391)، «بررسی درجه تسلط سیاست مالی در اقتصاد ایران در قالب مدل تعادل عمومی پویای تصادفی»، فصلنامه پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی، شماره 5، صفحات 90-69.
6
مرکز پژوهشهای مجلس (خرداد 1389)، پیشنهاد قانونی در خصوص استقلال بانک مرکزی
7
مهرگان، نادر و حسن دلیری (1392)، «واکنش بانکها در برابر سیاست های پولی براساس مدل DSGE»، فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، شماره 66.
8
مدنیزاده، سید علی و مهران ابراهیمیان (1394)، «طراحی و کالیبراسیون مدل تعادل عمومی پویای پایه برای اقتصاد ایران»، فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، شماره 84.
9
Benjamin Nelson, Gabor Pinter and Konstantinos Theodoridis (2015), “Do Contractionary Monetary Policy Shocks Expand Shadow Banking?”, working Paper No. 521.
10
Bernanke, B. and Blinder, S. (1989), “Credit Money, and Aggregate Demand”, The American Economic Review, Vol 78, PP 435-439.
11
Christiano, L, Motto and M. Rostango (2007), “Financial Factors in Business Cycle”, Mimeo, European Central Bank and Northwestern University.
12
Claudio Borio , Leonardo Gambacorta and Boris Hofmann, (2015), “The Influence of Monetary Policy on Bank Profitability”, BIS Working Papers, No. 514.
13
Fredric s. Mishkin (2009), Monetary Policy Strategy, MIT Press.
14
Gertler, M. and Karadi, P. (2011), “A Model of Unconventional Monetary Policy”, Journal of Monetary Economics, Vol 58, Issue 1, pp 17–34.
15
Goodfriend and Mc Callum (2007), “Banking and Intrest Rates in Monetary Policy Analysis”, A Quantitative Exploration, the National Bureau of Economic Research, NBER Working paper, No13207.
16
Iacoviello, M. and S. Neri (2010), “Housing Market Spillovers: Evidence from an Estimated DSGE Model”, American Economic Journal: Macroeconomics, Vol. 2, No. 2, PP. 125–64.
17
Jermann, Urban J. and Quadrini, V. (2009), “Macroeconomic Effects of Financial Shocks”, NBER Working Papers 15338, National Bureau of Economic Research Inc.
18
Prof. Lutz Hendricks (2015), “Stochastic Growth Model”, Research Journal of Finance and Accounting (No.10, 2015), ISSN 2222-1697 (Paper) ISSN 2222-2847 (Online )
19
Reed Robert R. and Thanarak Laosuthi (2012), “Banking Competition, Credit Market Activity and the Effects of Monetary Policy”, Seminar Participants at the University of Kentucky Provided Important Suggestions.
20
Stefania Villa and Jing Yang (2011), “Financial Intermediaries in an Estimated DSGE Model for the United Kingdom”, Working Paper No. 431.
21
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی رابطه بین هزینههای امنیت و تشکیل سرمایه ثابت خصوصی در ایران
مبتنی بر ساختار اقتصادی کشور، مخارج دفاعی و هزینههای امنیت به عنوان یک کالای عمومی، دارای تاثیرات مثبت یا منفی بر فعالیتهای بخش خصوصی است. این پژوهش با استفاده از رویکرد همدوسی جزئی در دوره 1396-1338 به ارزیابی ارتباط بین مخارج دفاعی و هزینههای امنیت به عنوان دو بخش مهم از بودجه دولتی با تشکیل سرمایه ثابت خصوصی و درآمدهای نفتی با ثابت در نظر گرفتن اثر مالیات، پرداخته است. نتایج نشان داد که با ثابت نگه داشتن اثر درآمدهای مالیاتی در مقیاس زمانی چهار ساله و در بازه زمانی 1348 تا 1357 دو متغیر مخارج دفاعی و تشکیل سرمایه ثابت خصوصی نه تنها هم فاز نبوده، بلکه مخارج دفاعی یک متغیر پیشرو برای تشکیل سرمایه ثابت است که تایید اثر جانشینی جبری در اقتصاد ایران است. در مقابل در دوره 1376-1368 دو متغیر، همفاز هستند و اثر جانشینی رخ نداده است. همچنین در کوتاهمدت و بلندمدت تشکیل سرمایه ثابت خصوصی، متغیر پیشرو است که نشان میدهد نیاز به تامین امنیت، افزایش هزینههای آن را توجیه میکند. در سالهای 1348 تا 1357 و در مقیاس زمانی کوتاهمدت، دو متغیر مخارج دفاعی و درآمدهای نفتی در فاز مخالف یکدیگر قرار دارند. دو متغیر هزینههای امنیت و درآمدهای نفتی نیز در کوتاهمدت هم فاز بوده و پیکانهای اختلاف فازی بیانگر علیت از درآمدهای نفتی به هزینههای امنیت طی سالهای 1365 تا 1378 است. با توجه به ساختار اقتصاد ایران و اینکه ایران صادرکننده تجهیزات نظامی نیست، پیشنهاد میشود مخارج دفاعی به منظور کنترل اثر جانشینی جبری در حد بهینه تعیین شود و هزینههای امنیت نیز تا جایی که تاثیر مثبت بر تشکیل سرمایه ثابت خصوصی دارد، افزایش یابد.
https://joer.atu.ac.ir/article_10154_20e5841798086894a368a344c07bc17e.pdf
2019-03-21
37
66
10.22054/joer.2019.10154
مخارج دفاعی
امنیت
تشکیل سرمایه ثابت
اثر مالیات
اختلاف فازی
سید پرویز
جلیلی کامجو
parviz.jalili@gmail.com
1
استادیار دانشگاه آیتا... بروجردی، بروجرد
LEAD_AUTHOR
رامین
خوچیانی
khochiany@gmail.com
2
استادیار دانشگاه آیتا... بروجردی، بروجرد
AUTHOR
اسماعیلنیا، علیاصغر و شهرام وصفیاسفستانی (1395)، «تاثیر امنیت بر رشد اقتصادی در ایران و برخی کشورهای منتخب»، مجله پژوهشنامه اقتصاد کلان، 16 (64): 127-154.
1
آرمن، سید عزیز، وحید کفیلی، حسن فرازمند و حسین ملتفت، حسین (1396)، «عوامل اقتصادی موثر بر جرم در ایران»، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، کاربرد رگرسیون پانل انتقال ملایم ، 17(66): 125-150.
2
بیضای، ابراهیم (1380)، «رابطه بین مخارج نظامی و برخی متغیرهای اقتصادی در ایران، 76-1351»، فصلنامه علوم انسانی دانشگاه الزهراء، 37 (1): 1-21.
3
بهرامی، جاوید، احمد محمدی و رضا طالبلو (1391)، «تجزیه و تحلیل سیکلهای تجاری ایران با استفاده از تحلیل موجک»، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، 12(44): 25 – 46.
4
پورصادق، ناصر، علی کاشمری و جابر افتخاریشاهی (1386)، «تاثیر هزینههای نظامی بر رشد اقتصادی ایران با توجه به اثرات جنگ تحمیلی و واقعه 11 سپتامبر»، فصلنامه مدیریت نظامی، 28: 73-100.
5
تفضلی، فریدون (۱۳۹۶)، تاریخ عقاید اقتصادی، انتشارات سمت، تهران.
6
حسنیصدرآبادی، محمدحسین و علی کاشمری (1387)، «تاثیر هزینه نظامی بر رشد اقتصادی و اثر غیرمستقیم آن بر مصرف خصوصی در ایران (ارزیابی مدل طرف عرضه اقتصاد)»، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، شماره 8 (2): 40-25.
7
حسنی، محمدحسین و صمد عزیزنژاد (1386)، «هزینههای دفاعی و تاثیر آن بر رشد اقتصادی (مدل عرضه و تقاضای کل برای ایران)»، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، 9(30): 212-193.
8
شایگانی، بیتا، امیربهداد سلامی و رامین خوچیانی (1393)، «مدل پیشنهادی برای پیش بینی تولید ناخالص داخلی کاربرد مدلهای ARIMA شبکههای عصبی و تبدیل موجک»، مجله دانش مالی تحلیل اوراق بهادار مطالعات مالی، 147- 162.
9
گلخندان ابوالقاسم (1396)، «تحلیل پویای رابطه منابع طبیعی و نظامیگری در کشورهای خاورمیانه»، فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، 7(22): 19-38.
10
گلخندان، ابوالقاسم (1393)، «مقایسه تطبیقی تاثیر هزینههای نظامی در رشد اقتصادی کشورهای درحال توسعه و توسعهیافته»، تحقیقات توسعه اقتصادی، ۱2: 23-44.
11
گلخندان، ابوالقاسم، مجتبی خوانساری و داود گلخندان (1394)، «نظامیگری و رشد اقتصادی: شواهدی تجربی از کشورهای منطقه منا در قالب الگوی پانل پویا»، فصلنامه رشد و توسعه اقتصادی، ۱۳: 31-50.
12
ماشااله، ژامک (1392)، «تاثیر درآمدهای نفتی بر راهبرد دفاعی ایران پهلوی»، مجله پژوهش در تاریخ، 12: 149-183.
13
مشیری، سعید، کامران پاکیزه، منوچهر دبیریان و ابوالفضل جعفری (1389)، «ارزیابی رابطه میان بازدهی سهام و تورم با استفاده از تجزیه و تحلیل موجک در بورس اوراق بهادار تهران»، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، 42: 55-74.
14
مولایی، محمد و ابوالقاسم گلخندان (1392)، «تحلیل پویای اثر مخارج نظامی بر رشد اقتصادی کشورهای نفتی و غیرنفتی خاورمیانه»، فصلنامه اقتصاد و الگوسازی، 4(14): 1-25.
15
مولایی، محمد و ابوالقاسم گلخندان (1394)، «هزینههای نظامی و رشد اقتصادی در کشورهای اوپک: رهیافت علّیت گرنجری در پانلهای مختلط نامتجانس»، تحقیقات اقتصادی، 50(2): 537-509.
16
نعیمیپور، محمدحسین و محسن میردامادی (۱۳۹۶)، سیاست، اقتصاد و مسائل توسعه درسایه خشونت، ترجمه: نورث، داگلاس؛ والین، جوزف؛ وب، استیون و وینگاست، باری. (۲۰۱۷)، انتشارات روزنه.
17
Abell, J.D. (1990), “Defence Spending and Unemployment Rates: An Empirical Analysis Disaggregated by Race”, Cambridge Journal of Economics, 14(4): 405–420.
18
Ajmair, M. Khadim, H., Abbassi, F. and Gohar, M. (2018), “The Impact of Military Expenditures on Economic Growth of Pakistan”, Applied Economics and Finance, 5(2): 41-50.
19
AlMawali, M. (2015), “Do Natural Resources of Rentier States Promote Military Expenditures? Evidence from GCC Countries”, Journal of Economic & Financial Studies, 3 (3): 49-53.
20
Antonakis, N. (1996), “Military Expenditure and Economic Growth in Greece 1960-90”, Journal of Peace Research, 34 (1): 89-100.
21
Degger, S. (1986), “Economic Development and Defense Expenditure”, Economic Development and Cultural Change, 35 (1): 179-196.
22
Dunne, P. and Duncan, W. (2007), “Military expenditure and employment in South Africa”, Journal of Defence and Peace Economics, 11(4): 587-596.
23
Dunne, P. and Vougas, D. (1999), “Military spending and economic growth in South Africa”, Journal of Conflict Resolution, 43(4): 521 -537.
24
Farzanegan, M. R. (2011), “Oil Revenue Shocks and Government Spending Behavior in Iran”, Energy Economics, 33 (6): 1055-1069.
25
Fiaz, H. Shehzad, H. and Nlia, E. (2013), “Is Defense Expenditure Pro Poor or Anti Poor in Pakistan?” An Empirical Investigation, Conference in Fatima Jinnah Women University, Rawalpindi, Pakistan.
26
Gold, A. (1990), The Impact of Defense Spending on Investment, Productivity and Economic Growth, Amazon, Defense Budget Project.
27
Huang, C. and Yuan, H. (2018), “Does Taiwan’s Defense Spending Crowd out Education and Social Welfare Expenditures? “, Journal of Economics and Management, 14(1): 67-82.
28
Lin, E. S., Ali, H. E. and Y. L. Lu.(2015), “Does Military Spending Crowd out Social Welfare Expenditures?Evidence from a Panel of OECD Countries”, Defence and Peace Economics, 26 (1): 33–48.
29
Meng, B., Lucyshyn, W. and Li, X. (2013), “Defence Expenditure and iIncome Inequality: Evidence from Cointegration and Causality for China”, Defence and Peace Economics, 26(3): 1-25.
30
Menla, A. and Dimitraki, F. (2014), “Military spending and economic growth in China: A regime-switching analysis”, Applied Economics, 11(3): 236-250.
31
Murdoch, J. C. and T. Sandler.(2002), “Economic Growth, Civil Wars, and Spatial Pillovers”, Journal of Conflict Resolution, 46 (3): 91-110.
32
Polikar, R., (1999), The Story of Wavelet, IMACS/IEEE CSCC, pp 5481-5486.
33
Safdari, M., Keramati, J. and Mahmoodi, M. (2011), “The Relationship between Military Expenditure and Economic Growth in four Asian Countries, Chin”, Bus. Rev, 10: 112-118.
34
Smith, R. (1995), “Demand for Military Expenditure, by Hartley and Sandler, Amsterdam”, Journal of Comparative Economics, 1: 69-88.
35
SIPRI (Stockholm International Peace Research Institute), (2018), Yearbooks Armaments and Disarmaments and International Security, SIPRI-Oxford University Press, New York.
36
Xu, Y., H. L. Chang, C. W. Su, and A. Dumitrescu, (2017), “Guns for Butter? Empirical Evidence from China”, Defense and Peace Economics, http://www.tandfonline.com/loi/gdpe20P.
37
Zhang, Y., Wang, R and Yao, D. (2017), “Does Defence Expenditure have a Spillover Effect on Income Inequality? A Cross-regional Analysis in China”, Journal of Defence and Peace Economics, 28(6): 731-749.
38
ORIGINAL_ARTICLE
اصلاح پارامتری نظام بازنشستگی ایران با کاهش نرخ جایگزینی: مدل تعادل عمومی نسلهای همپوش و بازار ناقص نیروی کار
نوسانات اقتصاد کلان و تحولات جمعیتی منجر به بروز مشکل در صندوقهای بازنشستگی کشور و عدم پایداری منابع و مصارف آ نها شده است. با توجه به سالمندی جمعیت و تاثیر تورم بر کاهش ارزش ذخایر صندوقهای بازنشستگی، انجام اصلاحات پارامتری همچون کاهش نرخ جایگزینی الزامی است. هدف در این تحقیق بررسی آثار کاهش نرخ جایگزینی روی متغیرهای کلان اقتصادی است. مدل مورد استفاده در این تحقیق، مدل تعادل عمومی نسلهای همپوش با تاکید بر بازار ناقص نیرویکار است. یافتههای تحقیق حاکی از این است که سالمندی جمعیت منجر به کاهش نرخ بهره (4 درصد)، افزایش تقاضا برای نیروی-کار و افزایش دستمزدها (20 درصد) در بازار نیرویکار ناقص میشود. همچنین سالمندی جمعیت منجر به افزایش هزینه نظام بازنشستگی به میزان 7 درصد خواهد شد. با اجرای اصلاح پارامتری کاهش نرخ جایگزینی به میزان 2/0، هزینه نظام بازنشستگی به میزان 2 درصد کاهش مییابد. همچنین منجر به کاهش نرخ بهره به میزان 8/4 درصد میشود. بنابراین، انباشت سرمایه و پسانداز افراد در بلندمدت به علت کاهش نرخ جایگزینی افزایش مییابد.
https://joer.atu.ac.ir/article_10155_3f0dedcc05bc28377e9f980817133511.pdf
2019-03-21
67
104
10.22054/joer.2019.10155
نظام بازنشستگی
اصلاحات پارامتری
بازار ناقص نیرویکار
مدل تعادل عمومی نسلهای همپوش
مرضیه
بهمنی
bahmani_mrz@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
حسین
راغفر
raghfar@alzahra.ac.ir
2
استاد دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد، دانشگاه الزهرا، تهران
AUTHOR
میرحسین
موسوی
hmousavi@alzahra.ac.ir
3
دانشیار دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد، دانشگاه الزهرا
AUTHOR
ادیبنیا، الهام (1390)، بررسی اثر سالمندی جمعیت بر متغیرهای کلان اقتصادی (کاربردی از روش تعادل عمومی نسلهای همپوش) ، پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، ص 16-62.
1
اردلان، زهرا (1391)، گزینههای سیاستی دولت برای پایداری بیمههای بازنشستگی با استفاده از رویکرد تعادل عمومی پویا، پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، ص42-78.
2
اکبربیگی، سپیده (1391)، بررسی اثر تغییرات نرخ جایگزینی در نظام تامین اجتماعی بر ذخیره سرمایه و عرضه نیرویکار و پسانداز (کاربردی از روش تعادل عمومی نسلهای همپوش) ، پایاننامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، ص13-81.
3
پیرویان، ویلیام و عبدالحسین جیوار (1382)، قوانین و مقررات تامین اجتماعی، موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، ص 27.
4
دشتبان فاروجی، مجید (1389)، شبیهسازی یک الگوی نسلهای همپوش 55 دورهای با رویکرد بهسازی نظام بازنشستگی ایران، رساله دکتری، دانشگاه اصفهان، ص 42- 79.
5
دشتبان، مجید و امیر جباری (1393)، «ارائه نظام بازنشستگی اندوخته جزئی بهعنوان یک نهاد مالی در قالب یک الگوی نسلهای همپوشان 55 دورهایی»، مجله اقتصاد و توسعه منطقهای، سال بیستم، دوره جدید شماره 7، نیمه اول 1393.
6
راغفر، حسین و سپیده اکبربیگی (1394)، «تاثیر تغییرات نرخ جایگزینی در صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی برموجودی سرمایه، عرضه نیرویکار و پسانداز»، فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، سال بیست و سوم، شماره 75، پاییز1394، صفحات 45-74.
7
روغنیزاده، مصطفی (1384)، تحلیل ریاضی بر وضعیت صندوقهای بازنشستگی ایران و طراحی سیستم بهینه برای صندوقهای یاد شده، گزارش پروژه سازمان بازنشستگی کشور، چاپ اول، جلد اول، قم، صحفی.
8
رومر، دیوید (1389)، اقتصاد کلان پیشرفته، مهدی تقوی، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ دوم، جلد دوم، تهران، واحد علوم و تحقیقات تهران، ص 257-280.
9
کاشانیان، زهرا (1392)، شبیهسازی تاثیر سالمندی بر متغیرهای اقتصاد کلان (کاربردی از روش تعادل عمومی نسلهای همپوش) ، پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، ص18-35.
10
معماریان مجرب، مریم (1391)، تاثیر کاهش نرخ رشد جمعیت بر برخی متغیرهای اقتصادی، پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، ص 32- 45.
11
نوفرستی، محمد . محبوبه احمدی (1387)، «بررسی اثر ساختار سنی جمعیت بر پس انداز جامعه»، پژوهشهای اقتصادی، تیر 1386، دوره 8، شماره 1، ص 43-56.
12
نیرومند، محمدرضا (1386)، معرفی طرحهای بازنشستگی: طرحهای کارفرما-پشتیبان، چاپ اول، جلد اول، تهران، واحد تحقیقات و مطالعات بیمهای مؤسسه حسابرسی، صندوق بازنشسـتگی کشوری.
13
نیلی، مسعود، امیررضا سیدخسروشاهی و سیدبابک ابراهیمی (1391)، «تحلیل اقتصادی رابطه مستمری بازنشستگی و تصمیم در مورد زمان بازنشستگی»، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی (رویکرد اسلامی-ایرانی)، زمستان 1391، دوره 12، شماره 47 ، ص 217-244.
14
همایونپور، هرمز (1382)، «سیاست اجتماعی و خانوادههای گسترده»، فصلنامه تامین اجتماعی، شماره 13، ص 93-77.
15
Ahmedova. Dildora (2011), “he Impact Of Population Ageing On Private Savings Rate: Empirical Evidence From the OECD Member Countries, Central European University Department of Economics. Budapest. Hungary
16
Arifianto, A. (2004), “Social Security Reform in Indonesia: An Analysis of the National Social Security Bill (RUU Jamsosnas)”, SMERU Research Institute.
17
Arrau P.. Schmidt-Hebbel K. (1993), “Macroeconomic and Intergenerational Welfare Effects of a Transition from Pay-As-You-Goto Fully-Funded Pension Systems”, the World Bank.
18
Auerbach A. L. Kotlikoff L. (1987), “Dynamic Fiscal Policy”, Cambridge University Press.
19
Baksa D. and Munkacsi Z. (2016), “Aging, (Pension) Reforms and the Shadow Economy in Southern Europe”, Working paper series, No 32 / 2016 , Lietuvos Bankas (Eurosistema), ISSN 2029-0446 (on line), http://www.lb.lt
20
Baskha M. Yavari K. Sadeghi H. Naseri A (2014), “Aging and Cost Diseas in Iranian Health Sector”, Journal of Research in Health Science , 14 (2): 152-156.
21
Baskha M. Yavari K. Sadeghi H. Naseri A (2015), “Population Aging and Iran's Non-Oil Economic Growth”, Payavard , 9 (2): 131-146. [Article in Persian]
22
Bonenkamp J. Meijdamy L. Pondsz E. and Westerhout Ed. (2016), “Ageing-driven Pension Reforms” , Netspar Academic Series, DP 06/2016-024 , http://ssrn.com /abstract=2811621
23
Börsch-Supan. A.. A. Ludwig.and J. Winter (2006), “Aging. pension reform. and capital flows: a multi-country simulation model”, Economica, vol. 73(292). pages 625-658.
24
Börsch-Supan. A. and A. Ludwig (2010), Old Europe is Aging: Reforms and Reform Backlashes, In: Shoven. J. (ed.), Demography and the Economy. University of Chicago Press.
25
Chéron A.. J.O. Hairault J.O.. and F. Langot (2008a), “Life-Cycle Equilibrium Unemployment”, IZA Discussion Paper No. 3396.
26
Corsetti G.. Schmidt-Hebbel K. (1995), Pension Reform and Growth, World Bank Publication.
27
Deger, Cagacan (2008), “Pension Reform in an OLG Model with Multiple Social Security System”", Economic Research Center (ERC Working Papers in Economics 08/05).
28
Den Haan,W.J.,Kaltenbrunner,G., (2009), “Anticipated Growth and Business Cycles in Matching Models”, Journal of Monetary Economics, 56(3),309–327.
29
De la Croix D., G. Mahieu and A. Rillaers. (2004), “How Should The Allocation Of Resources Adjust To The Baby Bust?”, Journal of Public Economic Theory, 6(4). 607-636.
30
De la Croix, D., O. Pierrard, and H. Sneessens (2013), “Ageing and Pensions in General Equilibrium: Labor Market Imperfections Matter”, Journal Of Economic Dynamics and Control, 37, 104-124.
31
European Commission, (2016), “Adequacy and Sustainability of Pensions”, European Semester Thematic Fiche, http://ec.europa.eu/economy finance/ publications/european economy/2015/pdf/ee3_en.pdf, [accessed: August 31, 2017].
32
Ferreira, G. Sergio (2001), “Transitional And Long Run Effect of Reforming Social Security in Brazil”, Journal of Revista Brasileira de Economia, Vol. 58, No. 3.Fehr.
33
Gonzalez-Eiras M. Niepelt D. (2012), “Aging. Government Budgets, Retirement, and Growth”, European Economic Review, (56): 97-115
34
Hairault J.O. and F. Langot (2008), “Inequality and Social Security Reforms”, Journal of Economic Dynamics and Control, 32 386-410.
35
Hans. Kindermann. Fabian (2015), “Computational Economics using FORTRAN”, Germany: 197-208.
36
Heijdra B.J. and W.E. Romp (2009), “Retirement, Pensions and Aging”, Journal of Public Economics, 93.586U604.
37
Hutsebaut, Martin. (2017a), “Pension System Reform in the Republic of Moldova: Main Aspects and Recommendations for Improvement, Friedrich Ebert Stiftung (German Political Foundation Associated).
38
Hutsebaut, Martin. (2017b), Pension System Reform in Georgia: Comments and Alternatives. Friedrich Ebert Stiftung (German Political Foundation Associated).
39
Knox D. CooK J. and Kataforis Y, (2016), “The Melbourne Mercer Global Pension Index is Available on the on the Internet” , www.globalpensionindex.com, Australian Centre for Financial Studies, Melbourne.
40
Lucas D. (2007), “Comment on Global Demographic Trends and Social Security Reform by Orazio Attanasio, Sagiri Kitao and Giovanni Violante”, Journal of Monetary Economics, 54 199-204.
41
Lundberg K. Boulhol H. d’Addio A.C. Reilly A. (2015), “Pensions at a Glance 2015, Germany”, www.oecd.org/pensions/policy-notes-and-reviews.htm
42
Modigliani F. Muralidhar A. (2004), Rethinking Pension Reform, Cambridge University Press
43
Mortensen. D.T. and C. Pissarides. (1994), “Job Creation and Job Destruction in the Theory of Unemployment”, Review of Economic Studies. 61. 397-415.
44
Preisel, Michael and et al. (2017(,”An Outsider’s View on the Dutch Pension Reform”, Report For The International Centre For Pension Management (ICPM).
45
Siliverstovs B. Kholodilin K. Thiessen U. (2011), “Does Agind Influence Stuctural Change ? Evidence from Panel Data”, Economic Systems, (35): 244-260
46
Sinn H. (2000), “Why a Funded Pension System is Needed and why it is not Needed”, International Tax and Public Finance, 7(4):389-410. Springer.
47
Soto M., Thakoor V. and Petri M. , (2015), “Pension Reforms in Mauritius: Fair and Fast—Balancing Social Protection and Fiscal Sustainability”, IMF Working Paper, Fiscal Affairs Department and African Department, International Monetary Fund
48
The National Development and Reform Commission, )2017,. Parametric Pension Reform in Public Pension Schemes, COMPONENT ONE.
49
World population Prospects, (2015), United Nations, Department of Economic and Social Affairs, Population Division: The 2015 Revision.
50
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تاثیر توسعه مالی بر فرار مالیاتی در ایران
در این مقاله، الگویی برای شناسایی عوامل موثر بر فرار مالیاتی ایران با تاکید بر توسعه مالی طی دوره زمانی 1357 تا 1393 معرفی و برآورد شده است. جهت تخمین مدل از روش خود توضیح با وقفههای گسترده (ARDL) استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نخست رابطه بلندمدتی میان فرار مالیاتی با متغیرهای توضیحی (توسعه مالی، نرخ باسوادی، اندازه دولت و سهم ارزش افزوده بخش صنعت از GDP) وجود دارد. دوم توسعه مالی، تاثیر منفی و معنیداری (در کوتاهمدت و بلندمدت) بر فرار مالیاتی دارد؛ به این معنا که با افزایش توسعه مالی، فرار مالیاتی کاهش مییابد که با انتظارات نظری سازگار است. سوم نرخ باسوادی و سهم ارزش افزوده بخش صنعت از GDP و اندازه دولت اثر منفی و معنیداری بر فرار مالیاتی دارند و با افزایش هر یک، فرار مالیاتی کاهش مییابد. همچنین متغیرهای درآمد سرانه و پیچیدگی مالیاتی دارای تاثیر معناداری بر فرار مالیاتی نبودند.
https://joer.atu.ac.ir/article_10156_9c04aee05d07df1b54863a81d6129d5a.pdf
2019-03-21
105
139
10.22054/joer.2019.10156
فرار مالیاتی
توسعه مالی
پیچیدگی مالیاتی
اندازه دولت
سهم ارزشافزوده بخش صنعت از کل GDP
درآمد سرانه
طیبه
چمن
tayebechaman@gmail.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
LEAD_AUTHOR
پریسا
مهاجری
parisa_m2369@yahoo.com
2
استادیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
AUTHOR
علی
عرب مازار یزدی
a.arabmazar@gmail.com
3
استادیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
AUTHOR
الماسی، حسن، امیر بابک مرجانی و راهله قریشی (1391)، «عوامل سازمانی موثر بر فرار از مالیات بر ارزشافزوده (مطالعه موردی اداره کل مالیات بر ارزشافزوده شهر تهران)»، پژوهشنامه مالیات، تابستان 1391، سال 20، شماره 15، صص 50-37.
1
بانک مرکزی، گزارشهای اقتصادی و ترازنامه، اداره حسابهای اقتصادی، سالهای مختلف.
2
جعفری صمیمی، احمد و علیاکبر حمزهای (1384)، «بررسی عوامل موثر بر فرار مالیاتی: مطالعه موردی، موردی صنف طلافروشان استان مازندران»، فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، تابستان 1384، سال 13، شماره 34، صص 20-3.
3
حشمتی مولایی، حسین (1383)، «عوامل موثر بر توسعه در نظام بانکداری ایران»، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، تابستان1383، سال 4، شماره13، صص 88-55.
4
حمیدی، ناصر، امیر محمدزاده و فاطمه محمدی (1394)، «بررسی جایگاه جرائم مالیاتی در جلوگیری از فرار در نظام مالیات بر ارزشافزوده (مطالعه موردی استان قزوین)»، پژوهشنامه مالیات، تابستان1394، سال 23، شماره 27 ، صص166-147.
5
دادگر، یداله، روحاله نظری، ابراهیم صیامی عراقی (1392)، « دولت و مالیات بهینه در اقتصاد بخش عمومی و کارکرد دولت و مالیات در ایران»، فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی در ایران، سال 2، شماره5، صص 29-1.
6
دسوتو، هرناندو (1989)، راهی دیگر، ترجمه جعفر خیرخواهان، تهران: نشر نی، 1390.
7
دسوتو، هرناندو (2000)، راز سرمایه، چرا سرمایهداری در غرب موفق میشود و در جاهای دیگر شکست میخورد؟، ترجمه فریدون تفضلی، تهران: نشر نی، 1385.
8
رهنمای رودپشتی، فریدون، مهدی تقوی و شادی شاهوردیانی (1392)، «تعمیق مالی و توسعه نظام مالی»، فصلنامه علمی پژوهشی، دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، سال6، شماره 17، صص 28-15.
9
سپهر دوست، حمید، فهیمه رجبی و مهسا باروتی (1394)، «بررسی تاثیر حکمرانی خوب بر عملکرد درآمدی نظام مالیاتی»، فصلنامه نظریه های کاربردی اقتصاد، تابستان1394، سال 2، شماره 2، صص126-103.
10
سلطانی، فاطمه، فاطمه بزازان و میرحسین موسوی (1394)، عوامل موثر بر فرار مالیاتی در ایران، پایاننامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد، دانشگاه الزهرا(س).
11
صادقی، سید کمال (1391)، «بررسی تاثیر شاخص کنترل فساد اداری و اثربخشی دولت بر درآمدهای مالیاتی (مطالعه موردی کشورهای با درآمد سرانه متوسط و بالا)»، پژوهشنامه مالیات، تابستان91، سال20، شماره 14، صص248-230.
12
صمدی، علی حسین و راضیه تابنده (1392) «فرار مالیاتی در ایران (بررسی علل و آثار و برآورد میزان آن)»، پژوهشنامه مالیات، پاییز 1392، سال 21، شماره 19 ، صص 106-77.
13
عبداله میلانی، مهنوش و نرگس اکبرپور روشن (1391)، «فرار مالیاتی ناشی از اقتصاد غیررسمی در ایران»، پژوهشنامه مالیات، بهار 1391، سال 20، شماره 13 ، صص168-141.
14
عرب مازار، عباس و آیت زایر (1387)، «برآورد ظرفیت بالقوه اقتصادی مالیات در ایران»، فصلنامه تخصصی مالیات، سال 16، شماره 2 ، صص 25-5.
15
کریمی پتانلار، سعید، محمدتقی گیلک حکیمآبادی و صابر، نو چمنی فاضل (1394)، «بررسی تاثیر اثربخشی دولت بر کاهش فرار مالیاتی در کشورهای منتخب»، پژوهشنامه مالیات، زمستان 1394، سال 23، شماره 27 (مسلسل 75) ، صص90-63.
16
هادیان، ابراهیم و علی تحویلی (1392)، «شناسایی عوامل موثر بر فرار مالیاتی در اقتصاد ایران»، فصلنامه علمی پژوهشی برنامهریزی و بودجه، تابستان 1392، سال 18، شماره 2، صص
17
58-39.
18
Ajaz, T., and Ahmad, E. (2010), “The Effect of Corruption and Governance on Tax Revenues”, The Pakistan Development Review, Vol. 49, No. 4, PP: 405–417.
19
Alm, James and Jorge Martinez Vazquez. (2001), “Institutions, Paradigms, and Tax Evasion in Developing and Transition Countries”, Public Finance in Developing and Transition Countries: A Conference in Honor of Richard Bird, August, Vol. 3, No. 1, PP: 224-246.
20
Allingham, Michael and Agnar Sandmo (1972), “Income Tax Evasion: A Theoretical Analysis”, Journal of Public Economics, 1, PP: 323- 338.
21
Ariyo, A. and Bekoe, W. (2012), “Currency Demand, The Underground Economy and Taxes Evasion: The Case of Nigeria”, Journal of Monnetary and Economic Integration, Vol. 11, No. 2, PP: 129-157.
22
Bayer, R. C. and Sutter, M. (2008), “The Excess Burden of Tax Evasion an Experimental Detection – Concealment Contest”, European Economic Review, Vol. 53, No. 5, PP: 1-17.
23
Beck, T.and Lin, c and Ana Ma, Y. (2010), “Why Do Firms Evade Taxes? The Role of Information Sharing and Financial Sector Outreach”, The Journal of Finance, Vol. 16, No. 2, PP: 763-817.
24
Berger, M. Fellner-Rohing, G. Sausruber, R. Traxler, c. (2016), “Higher Taxes More Evasion? Evidence from Border Differentials in TV License Fees”, Journal of Public Economics, Vol. 13, No. 5, PP: 74-86.
25
Bittencourt, M. and Gupta, R. and Stander, L. (2014), “Tax Evasion, Financial Development and Inflation: Theory and Empirical Evidence”, Journal of Banking & Finance, Vol. 41(2014), PP: 194–208.
26
Blackburn, K. and Bose, N. and Capasso, S. (2012), “Tax Evasion, the Underground Economy and Financial Development”, Journal of Economic Behavior and Organization, Vol. 83, No. 2, PP: 243–253.
27
Bloomquist, K. (2003), “US Income Inequality and Tax Evasion: A Synthesis”, Tax Notes International, Vol. 31, No. 4, PP: 347- 367.
28
Brooks, N. (2001), Challenges of Tax Administration and Compliance, Tax Conference, Asian Development Bank.
29
Capasso, S. and Jappelli, T. (2013), “Financial Development and the Underground Economy”, Journal of Development Economics, Vol. 101, No. C, PP: 167– 178.
30
Cebula, R. and Feige, E. (2010), “America Underground Economy: Measuring the Size, Growth and Determinants of Income Tax Evasion in the US”, Law and Social Change, Vol.57 Issue 3, PP: 265-285.
31
Cebula, R. J. and Saadatmand, Y. (2005), “Income Tax Evasion Determinants: New Evidence”, Journal of American Academy of Business, Vol. 7, No. 2, PP: 124-127.
32
Christopoulos, D. K. (2003), “Does Underground Economy Respond Symmetrically to Tax Changes? Evidence from Greece”, Economic Modeling, Vol. 20, No. 3, PP: 563- 570.
33
Crane, S. and Nourzad, F. (1990), “Tax Rates and Tax Evasion: Evidence from California Amnesty Data”, National Tax Journal, Vol. 43, No. 2, PP: 99- 189.
34
Cranea, S. E. and Nourzad, F. (1986), “Inflation and Tax Evasion: An Empirical Analysis”, The Review of Economics and Statistics. Vol. 68, No. 2, PP: 217-223.
35
Dabla-Norris, E. and Gradstein, M. and Inchauste, G. (2008), “What Causes Firms to Hide Output? The Determinants of Informality”, Journal of Development Economics, Vol. 85, No. 1-2, PP: 1–27.
36
Datta, B., (1952), The Economics of Industrialization, World Press, Calcutta.
37
Embaye, A and yu, W. C. (2007), “Tax Evasion and Currency Ratio: Panel Evidence from Developing Countries”, Working Paper, College of Business, Vol. 7, No. 3, PP: 195-203.
38
Embaye, Abel Berhe. (2007), “Essays on Tax Evasion and Government Spending in Developing Countries”, Georgia State University, ScholarWorks @ Georgia State University.
39
Fall, E. (2003), “Currency Demand, The Underground Economy, and Tax Evasion: The Case of Guyana”, International Monetary Fund, January 2003, No. 03/7.
40
Fishburn, G. (1981), “Tax Evasion and Inflation”, Australian Economic Papers, Vol. 20, No. 37, PP: 325–332.
41
Fishlow, A. and J. Friedman. (1994), “Tax Evasion, Inflation, and Stabilization”, Journal of Development Economics, Vol. 43, Nol. 1, PP: 23-105..
42
Fisman, R. and Wei, S- J. (2001), “Tax Rates and Tax Evasion: Evidence from Missing Imports in China”, Journal of Political Economy, Vol. 112, No. 21, PP: 471-496.
43
Gordon, R. and Li, W. (2009), “Tax Structures in Developing Countries: Many Puzzles and a Possible Explanation”, Journal of Public Economics, Vol. 93, No. (7-8), PP: 855-866.
44
Gupta, A. (2007), “Determinants of Tax Revenue Efforts in Developing Countries”, IMF Working Papers, No. 07/184, PP: 1–39.
45
Houston, J. and Tran, A. (2001), “A Survey of Tax Evasion Using the Randomized Response Technique”, Advances in Taxation, Vol. 13, No.1, PP: 69–94.
46
Jackson, B. and Milliron, V. (1986), “Tax Compliance Research: Findings, Problems, and Prospects”, Journal of Accounting Literature, Vol. 5, No. 4, PP: 125- 165.
47
Johnson, S., Kaufmann, D., McMillan, J., Woodruff, C.(2000), “Why Do Firms Hide? Bribes and Unofficial Activity After Communism”, Journal of Public Economics, Vol. 76, No. 3, PP: 495–520.
48
Johnson, S., Kaufmann, D., Shleifer, A. (1997), “The Unofficial Economy in Transition”, Brookings Papers on Economic Activity, Vol. 28, No. 2, PP: 159–240.
49
Kafkalas, S. and Kalaitzidakis, P. and Tzouvelekas, V. (2014), “Tax Evasion and Public Expenditures on Tax Revenue Services in an Endogenous Growth Model”, European Economic Review, Vol. 1, No. 2, PP: 134-146.
50
Kaldor, N.(1966), “Causes of the Slow Rate of Growth of the United Kingdom”, Cambridge University Press.
51
Kasipillai, J. and Aripin, N. and Amran, N. F. (2003), “The Influence of Education on Tax Avoidance and Tax Evasion”, Journal of Tax Research, Vol. 1, No. 2, PP: 134.
52
LaPorta, R., Shleifer, A. (2008). “The Unofficial Economy and Economic Development”, NBER Working Paper, Vol. 39, No.2, PP: 275-363.
53
Mutascu, M. (2011). “Influence of Clime Conditions on Tax Revenues”, MPRA (Munich Personal RePEc Archive) Paper, No. 40324.
54
Nielsen, B. and J.S. Sohkanen. (2009). “Asymptotic Behaviour of the CUSUM of Squares Test under Stochastic and Deterministic Time Trends”, Discussion paper, Nuffield College.
55
Nur-tegin, K.D. (2008). “Determinants of Business Tax Compliance”, Journal of Economic Analysis & Policy, Vol.8, No.1, PP: 1–26.
56
Pappa, E. and Sajedi, R. and Vella, E. (2015), “Fiscal Consolidation with Tax Evasion and Corruption”, Journal of International Economics, Vol. 96, No. 1, PP: 56-75.
57
Pesaran, M, and Y. Shin (1999), “An Autoregressive Distributed Lag Modelin Approach to Cointegration Analysis”, Chapter 11, Cambridge University, Cambridge.
58
Pesaran, M. H. and Shin, Y. and R. J. Smith (2001), “Bounds Testing Approaches to the Analysis of Level Relationship”, Jornal of applied Econometrics, Vol. 16, No.3, PP: 289-326.
59
Richardson, G. (2006). “Determinants of Tax Evasion: A Cross Country Investigation”, Journal of International Accounting, Auditing and Taxation, Vol. 15, No. 2, PP: 150- 169.
60
Roubini, N. & Sala- J- Martin, X. (1995), “A Growth Model of Inflation. Tax Evasion and Financial repession’’, Journal of Monetary Economics, Vol. 35, No. 2, PP: 275-301.
61
Schneider, F. (2007), “Shadow Economies and Corruption All Over the World: New Estimates for 145 Countries”, Journal of Public Economics, Vol. 1, No. 9, PP: 1–66.
62
Slemrod, J. (2007), “Cheating Ourselves: the Economics of Tax Evasion”, Journal of Economic Perspectives, Vol. 21, No. 1, PP: 25–48.
63
Song, YD. and Yarbrough, TE. (1978), “Tax Ethics and Taxpayer Attitude”, A Survey Public Administration Review September-October, Vol.38, No. 5, PP: 442–452.
64
Sookram, S. and Watson, P. (2005), “Tax evasion, Growth and The Hidden Economy in Trinidad nd Tobago”, Institute of Social and Economic Studies, Working Paper 418, PP: 1-18.
65
Straub, S. (2003), “Informal Sector: The Credit Market Channel”, Journal of Development Economics, Vol. 78, No. 2, PP: 299–321.
66
Tabandeh, R. and Jusoh, M. Md. And Nor, N. G. and Shah Ziadi, M. A. (2012), “Estimating Factors Affecting Tax Evasion In Malaysia: A Neural Network Method Analysis”, Prosiding perker, Vol. 2, No.9, PP: 1524-1535.
67
Teera, J.M. (2002), “Determinants of Tax Revenue Share in Uganda”, Working Paper University of Bath, PP: 1-32.
68
Torgler, B, Schneider, F. (2007), “Shadow Economy, Tax Morale, Governance and Institutional Quality: A Panel Analysis”, IZA Discussion Paper, Vol. 2563.
69
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر مؤلفههای سرمایه انسانی بر بهرهوری شاغلان حقوق بگیر خصوصی؛ شواهدی مبتنی بر ریزدادهها
رابطه سرمایه انسانی و بهره وری نیروی کار همواره از نگاه کلان مورد توجه اقتصاددانان است. توجه به رابطه این دو از منظر خرد به ویژه ابعاد مختلف سرمایه انسانی (تحصیل، سلامت و تجربه) میتواند سنجش اثر واقعیتر سرمایه انسانی بر بهرهوری نیروی کار را نشان دهد. هدف اصلی این مقاله، بررسی تاثیر ابعاد مختلف سرمایه انسانی بر ارتقای بهرهوری نیروی کار براساس ویژگیهای مختلف فردی در اقتصاد ایران است. با بهکارگیری ریزدادههای نتایج طرح آمارگیری هزینه-درآمد خانوارهای شهری (سال 1392) و با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی رگرسیون چندک[1] (QR)، الگوی بهرهوری نیروی کار برآورد شده است. برای این منظور، میزان دریافتی(درآمد) با منشا کار نیروی کار شاغل مزد و حقوقبگیر خصوصی به عنوان نماینده تقریبی بهرهوری شاغلان برای برآورد الگو استفاده شده است. نتایج نشان میدهد در چندکهای مختلف، هر سه مولفه سرمایه انسانی بر بهرهوری شاغلان (حقوق بگیر شاغلان خصوصی)، اثر مثبت و معنیداری داشته است. در این میان، در چندکهای مختلف ضرایب شاخصهای سرمایه سلامت[2] در مقایسه با سرمایههای انسانی ناشی از آموزش و تجربه از نوسانات بیشتری برخوردار است و در چندکهای پایینتر ( )، میزان واکنش بهرهوری شاغلان به شاخصهای سلامت بیش از چندکهای بالاتر ( ) بوده است و هر نوع تکانه از ناحیه سلامت ممکن است وضعیت بهرهوری شاغلان بهخصوص در گروههای درآمدی پایینتر را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد. این موضوع، اهمیت و جایگاه سرمایه سلامت را در نظامهای تامین اجتماعی، بیمهای، سلامت و... با نگاه به ارتقای بهرهوری افراد شاغل یادآور میشود
[1]- Quantile Regression (QR)
[2]- Health Capital
https://joer.atu.ac.ir/article_10157_647895deb712c8b83a6f49222c7cf1fa.pdf
2019-03-21
141
183
10.22054/joer.2019.10157
سرمایه انسانی
بهره وری شاغلان
سرمایه سلامت
رگرسیون چندک (QR)
ایران
علاءالدین
ازوجی
alaezo@gmail.com
1
دکتری اقتصاد از دانشگاه تربیت مدرس، تهران
LEAD_AUTHOR
عباس
عصاری
assari_a@modares.ac.ir
2
رییس پژوهشکده اقتصاد و دانشیار اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
محمدرضا
واعظ مهدوی
mh_mahdavi@yahoo.com
3
استاد دانشگاه شاهد، تهران
AUTHOR
غلامرضا
کشاورز حداد
g.k.haddad@sharif.edu
4
دانشیار دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه شریف، تهران
AUTHOR
امینی، علیرضا و زهره حجازی آزاد (1386)، «تحلیل و ارزیابی نقش سلامت و بهداشت در ارتقای بهرهوری نیروی کار در ایران»، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، سال نهم، شماره 30، بهار.
1
بهبودی، داود، باستان، فرانک و فشاری، مجید (1390)، «برررسی بین مخارج بهداشتی سرانه و درامد سرانه در کشورهای با درآمد پایین و متوسط»، فصلنامه مدلسازی اقتصادی، سال پنجم، شماره 3، پائیز.
2
رئیسپور، علی و جمشید پژویان (1392)، «آثار مخارج بهداشتی دولت بر رشد اقتصادی و بهرهوری در ایران: رویکرد منطقهای»، فصلنامه علمی و پژوهشی برنامهریزی و بودجه، موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، سال هجدهم، شماره 4.
3
سلمانی، بهزاد و علیرضا محمدی (1388)، «بررسی اثر مخارج بهداشتی دولت بر رشد اقتصادی ایران»، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، سال سیزدهم، شماره 39.
4
طائی. حسن و مهلا شوریان (1396)، «شکاف جنسیتی دستمزد، سقف شیشه ای و کف چسبنده در بازار کار ایران»، مجموعه مقالات همایش بین المللی مطالعات بازار کار ایران، موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی ریاست جمهوری و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی.
5
فلاحی، محمدعلی و همکاران (1394)، «تاثیر سرمایه انسانی بر بهرهوری کل عوامل در اقتصاد ایران»، فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، سال چهارم، شماره 16.
6
قنبری، علی و مهدی باسخا (1387)، «بررسی اثرات تغییر هزینه بهداشتی دولت بر رشد اقتصادی ایران»، فصلنامه علمی و پژوهشی مجله تحقیقات اقتصادی، دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، شماره 83 ، تابستان .
7
کشاورز حداد، غلامرضا و سید میثم نوراشرفالدین (1394)، «نرخ بازدهی خصوص آموزش در مناطق شهری ایران: روش رگرسیون چندک»، فصلنامه تحقیقات اقتصادی، دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، دوره 50، شماره 4، زمستان.
8
کشاورز حداد، غلامرضا (1395)، اقتصادسنجی دادههای خرد و ارزیابی سیاست، تهران: نشر نی، چاپ اول.
9
متقی، سمیرا (1392)، تخمین تابع تولید و اندازه گیری کارایی بخش سلامت و سنجش اثر گذاری سلامت بر بهرهوری نیروی کار؛ موردی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، رساله دوره دکتری اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس.
10
مرکز آمار ایران (1393)، نتایج طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری سال 1392.
11
مهرآرا، محسن و فضائلی، علی اکبر (1388)، «رابطه هزینههای سلامت و رشد اقتصادی در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا)»، فصلنامه علمی و پژوهشی مدیریت سلامت، دوره 12، شماره 35.
12
هادیان، محمد و همکاران (1385)، «اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی کشور ایران»، فصلنامه علمی و پژوهشی مدیریت سلامت، دوره 9، شماره 24.
13
Arshad. M.N.M and Malik. Z, (2015), “Quality of Human Capital and Labor Productivity: A. Case of Malaysia”, International Journal of Economics, Management and Accounting, Vol. 23, No.1, pp.37-55.
14
Australian Workforce and Productivity Agency (2013), Human capital and productivity literature review, Commonwealth of Australia.
15
Becker, Gary, (2007), “Health as Human Capital: Synthesis and Extensions”, Oxford Economic Papers, No 59.
16
Bloom, David and Canning David, (2005), “Health and Economic Growth: Reconciling the Micro and Macro Evidence”, Harvard School of public health.
17
Bloom. D and Canning, (2003), “Health as Human Capital and its Impact on Economic Performance”, The Geneva Papers a Risk and Insurance, Vol.28. No2. April. p.p. 304 -315.
18
Bloom. d, canning. D. and Sevilla. J. (2001), “The Effect of Health on Economic Growth: Theory and Evidence”, National Bureau of Economic Research (NBER), wp. 8587, November.
19
Galama, T, (2015), “A Contribution to Health Capital Theory”, RAND Population Research Center, working paper, wr – 831.
20
Galama. T & kippersluis. R. (2013), “Health Inegualies Through the Lens of Health Research Economic Inegual, and Rand Labor & Population Center”, wp – 1011.
21
Galama. T and Van kippersluis .H, (2015), “A Theory of Education and Health, Human Capital and Economic Opportunity Global Working Group”,Economics Research Center, University of Chicago. No, 2015 – 007.
22
Gao, W and smyth. R. (2010), “Health Human Capital, Height and Wages in China”, Journal of Development Studies, Vol.46, No.3, pp.466-484.
23
Gilleskie. D and Hoffman. D, (2014), “Health Capital and Human Capital as Explanations for Health – related Wage Disparities”, Journal of Human cCapital, Vol. 8, No. 3, Fall, pp. 235-279.
24
Gyimah – Brempong. K and Wilson. M, (2004), “Health Human Capital and Economic Growth in Sub – Saharan African and OECD Ccountries”, The Quarterly Review of Economics and Finance, Vol. 44, pp. 296-320.
25
Howitt, P, (2005), Health, Human Capital and Economic Growth: A Schumpeterian Perspective, Pan American Health Organization and Brown University.
26
Hsieh.W. J, Hsiao.P. J & Lee.J. D, (2012), “The Impact of Health Status on Wages, Evidence from the Quantile Regression”, Journal of International and Global Economic Studies, 5(1).
27
Kim, A, Tandon. A, Hailu. A and others, (1997), “Health and Labor Productivity, the Economic Impact of Onchocercal Skin Disease”, Policy Research Working Paper, World Bank (Africa Human Development Department) and University of Addis Ababa.
28
Rivera, B and Currais, L, (2004), “Public Health Capital and Productivity in the Spanish Regions: A Dynamic Panel Date Model”, World Development, Vol, 32, No. 5, pp. 871 -885.
29
Schultz, Paul, (2002), “Wage Gains Associated With Height as a form of Health Human Capital”, Yale University, Economic Growth Center, Center discussion paper, No. 841.
30
Schultz, paul, (2003), “Human Capital, Schooling and Health Returns”, Yale University, Economic Growth Center, No. 853.
31
ORIGINAL_ARTICLE
رهیافتی نوین در تعیین میزان بهینه قرارداد بیمه سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران
هدف از این مقاله، تعیین میزان بهینه قرارداد بیمه سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور ابتدا در قالب یک مساله مدیریت مالی، قرارداد مدیریت ریسکی برای سهام معرفی میشود که زیان حاصل از ریسک را حداقل کند و در ادامه با مدلبندی ریاضی، این نتیجه حاصل میشود که جهت رسیدن به یک مدیریت کارآمد برای ریسک سهام، تنها لازم است که قراردادهای چند لایه و یا به طور معادل اختیارهای خرید اروپایی به درستی قیمتگذاری شوند. از این رو، میزان بهینه قرارداد بیمه سهام با قیمتگذاری صحیح اختیارهای خرید اروپایی تعیین میشود. بررسی بیشتر این موضوع با دادههای سهام منتخب بورس اوراق بهادار تهران و اجرای الگوریتم پیشنهادی نشان میدهد میزان بهینه قرارداد بیمه سهام حاصل از این رویکرد، براساس درصدی از قیمت اولیه سهام است که تابعی از نوسان بازده سهام نیز است به طوری که با نوسان بیشتر سهام، میزان بهینه قرارداد بیمه سهام افزایش مییابد.
https://joer.atu.ac.ir/article_10158_60015de2ae54bb4aa9f1b176224c0cf4.pdf
2019-03-21
185
204
10.22054/joer.2019.10158
قرارداد بیمه
سهام
مدیریت ریسک
محمد
بامنی مقدم
bamenimoghadam@atu.ac.ir
1
استاد گروه آمار، دانشکده علوم ریاضی و رایانه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
AUTHOR
مصطفی
پورعلی زاده جوبجار
m.pouralizadeh@gmail.com
2
دانشجوی دکترای آمار دانشکده علوم ریاضی و رایانه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
LEAD_AUTHOR
هادی
اسماعیل پور مقدم
3
دانشجوی دکترای اقتصاد مالی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
AUTHOR
احمدیان، اعظم و مهران کیانوند (1394)، «تحلیل نقش بانک مرکزی در کاهش احتمال رخداد ریسک نقدینگی در شبکه بانکی کشور»، پژوهشنامه اقتصادی، 59: 93-57.
1
تهرانی، رضا و مجتبی تقیپور (1387)، «معرفی روشهای بیمه سرمایهگذاریهای مالی و امکانسنجی فقهی کاربرد آنها»، مطالعات اقتصاد اسلامی، 1: 75-43.
2
محمدی، شاپور، رضا راعی و آرش فیضآباد (1387)، «محاسبه ارزش در معرض خطر پارامتریک با استفاده از مدلهای ناهمسانی واریانس شرطی در بورس اوراق بهادارتهران»، تحقیقات مالی، 25: 124-109.
3
مهدوی، غدیر و ملیحه رجائی (1391)، «بررسی وجود انتخاب مساعد در بیمه بدنه اتومبیل و اثر آن بر تعیین حق بیمه در صنعت بیمه کشور ایران»، تحقیقات اقتصادی،47: 184-165.
4
هوشمند، محمود و پروین تشکری صالح (1387)، «نقش صنعت بیمه در کاهس ریسک سرمایهگذاری در بازار بورس اوراق بهادار»، صنعت بیمه، 89 و90: 206-185.
5
Akerlof, G.A. (1970), “The Market for ‘Lemons’:Qualitative Uncertainty and the Market Mechanism”, Quarterly Journal of Economics, 84:488- 500.
6
Assa, H. (2015), “On Optimal Reinsurance Policy with Distortion Risk Measures and Premiums”, Insurance: Mathematics and Economics, 61: 70-75.
7
Assa, H. and Okhrati, R. (2018), “Designing Sound Deposit Insurances”, Journal of Computational and Applied Mathematics, 327: 226-242.
8
Bernard, C. and Tian, W. (2009), “Optimal Reinsurance Arrangements Under Tail Risk Measures”, The Journal of Risk and Insurance, 76: 709-725.
9
Bjork, T. (2009) Arbitrage Theory in Continuous Time, United Kingdom, Oxford University Press.
10
Black F. and Scholes, M. (1973). “The pricing of options and corporate liabilities”. Journal of Political Economy, 81(3): 637-654.
11
Cheung, K. C. (2010), “Optimal Reinsurance Revisited - A Geometric Approach”, Astin Bull, 40 (1): 221–239.
12
Cheung, K., Sung, K., Yam, S. and Yung, S. (2014), “Optimal Reinsurance under General Law-invariant Risk Measures”, Scandinavian Actuarial Journal, (1): 72–91.
13
Chi, Y. and K. S. Tan (2013), “Optimal Reinsurance with General Premium Principles”, Insurance: Mathematics and Economics 52 (2): 180 – 189.
14
Rasmussen, Jens. (1997), “Risk Management in a Dynamic Society: A Modelling Problem”, Safety science, 27.2-3: 183-213.
15
Zhuang, S. C., Weng, C., Tan, K. S., and Assa, H. (2016), “Marginal Indemnification Function Formulation for Optimal Reinsurance”, Insurance: Mathematics and Economics, 67: 65-76.
16
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد سناریوهای مختلف ریسکپذیری و مقیاس بازده آموزش عمومی در توسعه سرمایه انسانی و رشد اقتصادی
در ادبیات رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه انسانی و توسعه آن همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. یکی از آموزشهایی که در ایجاد سرمایه انسانی بسیار مهم است، آموزشهای عمومی (ابتدایی و متوسطه) است که سرمایهگذاری روی آن توسط بخش عمومی انجام میشود و با توجه به اینکه این آموزش اولیه، نقشی فراگیر دارند از آن به عنوان آموزش عمومی نیز یاد میشود. بنابراین، نقش و مساعدت آموزشهای عمومی بر تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی، یکی از پرسشهای اساسی برای اقتصاددانان عرصه آموزش است، چراکه همواره این پرسشها وجود دارد که با توجه به محدویتهای بودجهای، میزان سرمایهگذاری بهینه در حوزه آموزش عمومی چقدر باید باشد؟ رشد حاصل از سرمایهگذاری و اختصاص بودجه به این بخش چه میزان است؟ آیا هزینهکرد در آموزش عمومی توانسته منجر به توسعه سرمایه انسانی شود؟ آیا شرایط آموزش، یعنی بازده آموزش و شرایط جامعه، یعنی ریسکپذیری افراد بر اثرگذاری آموزش عمومی بر توسعه انسانی اثرگذار است؟ این پرسشها در این مقاله با محوریت اثر سناریوهای مختلف ریسکپذیری و مقیاس بازده آموزش در توسعه سرمایه انسانی و رشد اقتصادی پاسخ داده میشود. در این تحقیق با توسعه الگوی تلس و آندراده (2008، 354-364) به بررسی مساعدت مخارج عمومی دولت بر آموزش ابتدایی و متوسطه (وزارت آموزش و پرورش) بر رشد اقتصادی کشور در سناریوهای مختلف ریسکپذیری و مقیاس بازده آموزش برای سال 1395، پرداخته شده است. براساس نتایج، مساعدت آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی به طور متوسط 141/1 واحد درصد به دست آمده است که در سناریوهای مختلف ریسکگریزی، مقادیر مختلفی دارد، اما با افزایش ضریب ریسکپذیری، مساعدت آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی، بیشتر میشود. در حالات مختلف، همواره اثر آموزش عمومی بر رشد اقتصادی ملی مثبت بوده، اما در زمانی که بازده کاهشی سرمایه انسانی در تولید ملی وجود دارد در افراد ریسکپذیر، این مساعدت منفی است. مساعدت 141/1 واحد درصدی آموزش عمومی بر رشد اقتصادی بیانگر آن است که 7/13 درصد از رشد 8/3 درصدی رشد اقتصادی در سال 1395در نتیجه سرمایهگذاری در آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه) بوده است.
https://joer.atu.ac.ir/article_10159_7e543e02eda57fe7b85fcac0c15fc555.pdf
2019-03-21
205
236
10.22054/joer.2019.10159
سرمایهگذاری
سرمایه انسانی
آموزش و پرورش
رشد اقتصادی
ریسکپذیری
حبیب
شهبازی
habib_susa@yahoo.com
1
استادیار دانشگاه سید جمالالدین اسدآبادی، اسدآباد
LEAD_AUTHOR
حسین
مرادی مخلص
hmmkh2000@yahoo.com
2
استادیار دانشگاه سید جمالالدین اسدآبادی، اسدآباد
AUTHOR
آلعمران، رویا و سید علی آلعمران (1393)، «بررسی تاثیر مخارج دولت در آموزش؛ بر نرخ ثبت نام در مقاطع آموزشی مختلف (رهیافت پنلدیتا)»، مجله مطالعات برنامهریزی آموزشی، 6، 11-29.
1
بانک مرکزی ج.ا. ایران (1396)، گزارش نرخ سود تسهیلات، مصوبه شورای پول اعتبار، مصوبه جلسه 1220 مورخ 8/4/1395.
2
جلالآبادی، اسدالله و جاوید بهرامی (1389)، «عوامل تعیینکننده رشد اقتصادی در گروه کشورهای مختلف (رویکردی نو به عوامل تعیین کننده رشد اقتصادی) »، فصلنامه اقتصاد مقداری، 7 (1)، 51-23.
3
جلودار ممقانی، محمد، عبدالساده نیسی، مهدی گلدانی و سعید رحیمیان (1395)، «محاسبه و تحلیل اعتباری بخشهای اقتصادی (صنعت، کشاورزی، خدمات و مسکن) »، پژوهشنامه اقتصادی، 16 (3)، 103-135.
4
سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور (1395 و 1396)، قانون بودجه سال 1395 و 1396.
5
سعیدی، علی و منیژه رامشه (1389)، «عوامل تعیینکننده ریسک سیستماتیک سهام در بورس اوراق بهادار تهران»، مجله پژوهشهای حسابداری مالی، 3 (1)، 125-142.
6
شاهمحمدی، نیره (1392)، «مقایسه تقویم تحصیلی و زمان آموزش ایران با سایر کشورها»، مجله رشد و آموزش متوسطه، 2، 18-22.
7
شریفکریمی، محمد، قدرتالله اماموردی و نیشتمان (1392)، «ارزیابی و شناسایی مناسب ترین گزینه سرمایه گذاری دارایی و مالی در ایران (در بازه زمانی 1389- 1380)»، فصلنامه اقتصاد مالی، 7 (25)، 177-207.
8
صادقی، محسن،ابوذر سروش و محمد جواد فرهانیان (1389)، «بررسی معیارهای نوسانپذیری، ریسک مطلوب و ریسک نامطلوب در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران»، تحقیقات مالی، 12 (29)، 59-78.
9
علمی، زهرا و جمشیدنژاد، امیر (1386)، «اثر آموزش بر رشد اقتصادی ایران در سالهای 1350-1382»، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی، 7 (26)، 135-154.
10
فرشادفر، زهرا، ناصر الهی و مهدی مرادپور (1392)، «مطالعه رابطه میان آموزش بهعنوان شاخصی از سرمایه انسانی و رشد اقتصاد ایران:رویکرد استانی»، فصلنامه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، 20 (3)، 27-43.
11
متوسلی، محمود و محمدرضا آهنچیان (1381)، اقتصاد آموزش و پرورش، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول.
12
مهربانی، وحید (1395)، «اثر آموزش عالی بر بهرهوری صنایع ایران:مقایسه دو نظریه سرمایه انسانی و فیلتر»، پژوهشنامه اقتصادی، 16 (3)، 137-158.
13
میرزایی، حجتالله و علیاصغر بانوئی (1394)، «بررسی تاثیر دانش بر رشد اقتصادی استانهای ایران»، پژوهشنامه اقتصادی، 15 (3)، 84-110.
14
نادری، ابوالقاسم (1393)، «آموزش و رشد اقتصادی در ایران: یک ارزیابی بنیادی از مسائل و چالشهای نظری و روششناسی»، فصلنامه برنامه ریزی و بودجه، 19 (3)، 93-129.
15
هوشمند، محمود، محمد علی شعبانی و اعظم ذبیحی (1387)، «نقش سرمایه انسانی در رشد اقتصادی ایران با استفاده از الگوی خودبازگشت با وقفه توزیعی»، فصلنامه اقتصاد مقداری، 5 (2)، 63-83.
16
هوشمند، محمود، حسین حسننژاد و اعظم قزلباش (1392)، «سرمایهگذاری در آموزش و پرورش و تاثیر آن بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه برگزیده»، فصلنامه انجمن آموزش عالی ایران، 6 (1)، 85-106.
17
Abiodun, L. and Wahab, T. I. (2011), “Education and Economic Growth: The Nigerian Experience”, Journal of Emerging Trends in Economics and Management Sciences, 2(3), 225-231.
18
Agenor, P. R. (2011), “Schooling and Public Capital in a Model of Endogenous Growth”, Economica, 78, 108–132.
19
Becker, G. S. (1976), Human Capital. New York: National Bureau of Economic Research.
20
Benhabib, j. and Spiegel, M. (1994), “The Role of Human Capital in Economic Development: Evidence From Aggregate Cross-Country Data”, Journal of Monetary Economics, 34,143-173.
21
Chakraborty, B. (2005), “Human Capital, Education Policy and Economic Growth”, Productivity, 46 (1), 13-20.
22
Dahlin, B. G. (2005), “The Impact of Education on Economic Growth: Theory, Findings and Policy Implications”, Working Paper, Duke University.
23
Hanushek, E.A. (2016), “Will More Higher Education Improve Economic Growth? “ Oxford Review of Economic Policy, 32(4), 538-552.
24
Hanushek, E.A., Schwerdt, G., Woessmann, L, and Zhang, L. (2017), “General Education, Vocational Education, and Labor-Market Outcomes over The Life-Cycle”, Journal of Human Resources, 52 (1), 48-87.
25
Holmes, C. (2013), “Has the Expansion of Higher Education Led to Greater Economic Growth?”, National Institute Economic Review, 224(1), 29–47.
26
Jones, C. I. (1995), “RD Based Models of Economic Growth”, Journal of Political Economy, 103 (4), 759-784.
27
Lucas, R. E. (1988), “On the Mechanics of Economic Development”, Journal of Monetary Economic, 22(1), 3-42.
28
Mankiw, N.G., Romer, D. and Weil, D.N. (1992), “A Contribution to the Empirics of Economic Growth”, The Quarterly Journal of Economics, 107(2), 407-437.
29
McMahon, W.W. (2018), “The Total Return to Higher Education: Is There Underinvestment for Economic Growth and Development?”, The Quarterly Review of Economics and Finance, In Press, Corrected Proof.
30
Mekdad, Y., Dahmani, A. and Louaj, M. (2014), “Public spending on education and Economic Growth in Algeria: Causality Test”, International Journal of Business and Management, 2(3), 55-70.
31
Ogunleye, O. O., Owolabi, O. A., Sanyaolu, O. A. and Lawal, O. O. (2017), “Human Capital Development And Economic Growth In Nigeria (1981 - 2015) “, Journal of Business Management, 3 (8), 17-30
32
Rebelo, S. (1991), “Long-run policy Analysis and long-run growth”, Journal of Political Economy,99(3), 500-521.
33
Romer, P. M. (1990), “Endogenous Technological Change”, Journal of Political Economy, 98 (5), 71-101.
34
Schultz, T. W. (1961), “Investment in Human Capital”, American Economic Review, 51, 1-17.
35
Solow, R. (1956), “A Contribution to the Theory of Economic Growth”, The Quarterly Journal of Economics, 70(1), 65-85.
36
Su, X. (2004), “The Allocation of Public Funds in a Hierarchical Educational System”, Journal of Economic Dynamics Control, 28 (12), 2485-2510.
37
Teles, V. K. and Andrade, J. (2008), “Public Investment in Basic Education and Economic Growth”, Journal of Economic Studies, 35 (4), 354-364.
38
ORIGINAL_ARTICLE
چگونگیتوزیع تابعی درآمد در اقتصاد متعارف ونظرات شهیدصدر
در اقتصاد متعارف یکی از مسائلی که در آن صورت مسالهای به دلیل حل نشدن پاک و صورت مسالهی جدیدی عنوان شده است، مساله توزیع است. ابتدا «توزیع تابعی درآمد» که مبتنی بر تعیین میزان سهم بری عوامل تولید(در سطح خرد) است مطرح بود، سپس به دلیل عدم دریافت پاسخ مناسب از اوایل قرن بیستم نظریات به سمت تبیین مفهوم جدید «توزیع مقداری درآمد» که مبتنی بر تقسیم درآمدبین خانوارو افراد (در سطح کلان) است، تغییر یافت. در واقع سوال مهمی که در توزیع تابعی درآمد به دنبال یافتن پاسخ صحیح آن هستیم سوال «صاحب ارزش اضافی یاهمان سود(مثبت و منفی) در تولید چه کسی است؟» است. شهید صدر به درستی اهمیت موضوع توزیع درآمد و ثروت را در پیشبرد جامعه اسلامی به سوی اهدافش یعنی عدالت درک کرده و در کتاب گرانقدر خود اقتصادنا، نظام «توزیع تابعی درآمد» همراه با پاسخ صحیح به آن والبته «توزیع مقداری درآمد» را مبتنی بر تعالیم دین اسلام استخراج کرده است. در این نظام توزیعی تعاملات همگن نبوده و مبنای سهم بری عوامل تولید، قرارداها و قواعد حاکم برآن است. قراردادهایی که مبتنی بر شرایط واقعی اقتصاد تنظیم شدهاند. در این مقاله به روش کتابخانهای وبه صورت تطبیقی به مقایسه مساله توزیع در اقتصاد متعارف و نظرات شهید صدر پرداخته شده است.
https://joer.atu.ac.ir/article_10160_617d272ecf7e87156f790343031309d7.pdf
2019-03-21
237
263
10.22054/joer.2019.10160
توزیع تابعی درآمد
توزیع مقداری درآمد
شهید صدر
ارزش اضافی
عدالت
احیاء
عیوضی
ahya_eyvazi@atu.ac.ir
1
دانشجوی دکتری علوم اقتصادی، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
بی اسنودن، اچ وین، پی وینارکوویچ، (۱۳۸۳)، راهنمای نوین اقتصاد کلان، ترجمه منصورخلیلی عراقی، علی سوری، تهران: انتشارات برادران، چاپ اول.
1
پیغامی، عادل، حسین سرآبادانی تفرشی و حمید ایزدبخش (بهاروتابستان ۱۳۹۴)، «بازخوانی نظریه شهید صدر در الگوی فقهی توزیع درآمد میان عوامل تولید بر اساس نظریه عاملیت»، دوفصلنامه معرفت اقتصاد اسلامی، سال ششم، شماره۲.
2
تفضلی، فریدون (۱۳۸۱)، تاریخ عقاید اقتصادی( از افلاطون تا دورهی معاصر) ، تهران: نشر نی.
3
توتونچیان، ایرج (دی ۱۳۷۹)، پول و بانکداری اسلامی و مقایسه آن با نظام سرمایه داری، تهران: انتشارات توانگران، چاپ اول .
4
حسینی، سیدرضا (زمستان ۱۳۸۷ )، «معیارهای عدالت اقتصادی از منظر اسلام (بررسی انتقادی نظریه شهید صدر)»، فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد اسلامی، سال هشتم ، شماره۳۲.
5
درخشان، مرتضی، (۱۳۹۵)، نظریه قراردادها؛انگیزهها و اطلاعات، انتشارات دانشگاه امام صادق علیهالسلام، چاپ اول.
6
شاکری، عباس (۱۳۸۷)، اقتصاد کلان نظریهها و سیاستها، تهران: انتشارات پارس نویسا، چاپ اول، جلد اول.
7
شاکری، عباس و امین مالکی (زمستان ۱۳۸۸)، «تحول در اندیشه توزیع درآمد درقرن بیستم (حرکت از توزیع تابعی به توزیع مقداری درآمد)»، پژوهشنامه اقتصادی، سال نهم، شماره۴.
8
صدر، محمد باقر (۱۳۵۷)،اقتصادما، ترجمهعبدالعلی اسپهبدی ، محمد کاظم بجنوردی، تهران:موسسهی انتشارات اسلامی، چاپ دوم.
9
صدر، امام موسی (۱۳۶۸)، اقتصاد در مکتب اسلام، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران: موسسه انتشارات مشعل دانشجو، چاپ دهم.
10
عسکری محمدمهدی و عبدالمحمد کاشیان (پاییز و زمستان ۱۳۸۹)، «آزمون بسندگی زکات و خمس در تامین حداقل معیشت خانوارهای نیازمند در اقتصاد ایران طی سالهای ۱۳۸۰تا ۱۳۸۷»، معرفت اقتصادی، سال دوم، شماره۱.
11
عیوضلو، حسین (تابستان ۱۳۸۶)، «شاخصهای عدالت اقتصادی، ارائه شاخصهایی جهت ارزیابی عملکرد و تحلیل جهت گیریهای سیاست توسعه در راستای تحقق عدالت اجتماعی»، دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام.
12
کرمی، محمدحسین (پاییز و زمستان ۱۳۸۹)، «توزیع درآمد حاصل از فرآیندتولید (از نظر نئو کلاسیکها و برخی اندیشمندان اسلامی)»، دو فصلنامه علمی-پژوهشی جستارهای اقتصادی، سال هفتم، شماره۱۴.
13
گیلک حکیمآبادی ، محمدتقی ( ۱۳۷۹)،«تطبیق نظریه شهید صدر درباره عدالت توزیعی در اقتصاد ایران»، ارائه در همایش بینالمللی بررسی اندیشههای اقتصادی آیتالله صدر.
14
مومنی، فرشاد (۱۳۹۶)، عدالت اجتماعی، آزادی، توسعه در ایران امروز، تهران: انتشارات نقش و نگار، چاپ اول.
15
ﻧﺪﺭﯼ،ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ؛ وهاب ﻗﻠﯿﭻ (ﭘﺎﯾﯿﺰ ﻭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ۱۳۸۸)،«ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ جستاری پیرامون معیارها و چارچوب نظام توزیع درآمد در اقتصاد اسلامی»، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺍﺳﻼﻣﯽ ، ﺷﻤﺎﺭﻩ ۳ .
16
هندرسون، جیمز ام، کوانت، ریچارد ای (۱۳۷۰)، تئوری اقتصاد خرد:رهیافت ریاضی، ترجمه مسعود محمدی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول.
17
سایت www.leader.ir ، دومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع عدالت.
18
Nicholas Kaldor, (1955), Alternative Theories of Distribution, The Review of Economic Studies, Vol. 23, No. 2 (1955 - 1956), pp. 83-100.
19
Martin L. Weitzman, (1984), The Share Economy: Conquering Stagflation, England, London and Massachusetts, Cambridge: Harvard University Press, Pp. vi, 167.
20
John Stuart Mill, (1885), Principles of Political Economy, Abridged, with Critical, Bibliographical, and Explanatory Notes, and a Sketch of the History of Political Economy, By J. Laurence Laughlin, Ph. D. Assistant Professor of Political Economy in Harvard University a Text-Book for Colleges. New York: D. Appleton and Company, 1, 3, and 5 Bond Street.
21
http://www.gutenberg.org/files/30107/30107-h/30107-h.html
22
Tibor Scitovsky, (1964), “A Survey of Some Theories of Income Distribution”, URL: http://www.nber.org /chapters/c1842
23