فرشاد مومنی؛ حمید پاداش؛ امیر خادم علیزاده؛ رامینه سلیمانزاده
چکیده
نشانهشناسی فرآیند مطالعه نشانهها است. بررسی ارتباط بین نشانهشناسی و سایر علوم از مباحث جدید در دنیای علم است. کشف چگونگی این ارتباط میتواند هدف پژوهشهای مختلف از جمله پژوهش حاضر باشد. این مطالعه، با اتخاذ رهیافت نشانهشناختی به بررسی توسعه در چارچوب مکتب نهادگرایی میپردازد. پژوهش حاضر نشان میدهد که بین نشانهشناسی و ...
بیشتر
نشانهشناسی فرآیند مطالعه نشانهها است. بررسی ارتباط بین نشانهشناسی و سایر علوم از مباحث جدید در دنیای علم است. کشف چگونگی این ارتباط میتواند هدف پژوهشهای مختلف از جمله پژوهش حاضر باشد. این مطالعه، با اتخاذ رهیافت نشانهشناختی به بررسی توسعه در چارچوب مکتب نهادگرایی میپردازد. پژوهش حاضر نشان میدهد که بین نشانهشناسی و رهیافت نهادگرایی به توسعه از چند طریق پیوند برقرار است؛ نخست اینکه، بازار امری قراردادی و متاثر از ترجیحات و ارزشهای افراد است. دوم اینکه دولت نهادی است که قابلیت تحلیل نشانهشناختی دارد. سوم اینکه چگونگی مصرف و میزان ارزش کالاها به نحوه استفاده آنها از نشانهها بستگی دارد. چهارم اینکه تولید یک رفتار نشانهشناختی است. پنجم اینکه رفتار عقلایی کنشگران یک معنای منطقی و نشانهشناختی دارند. ششم اینکه نظام ارزشی و هنجاری شکلدهنده رفتار افراد موضوع نشانهشناسی فرهنگی را پیش میکشد.
زینب آیینی؛ محمود متوسلی؛ کمال سخدری؛ علی مبینی دهکردی
چکیده
تبیین تغییر، همواره یکی از بزرگترین چالشهای علوم اجتماعی بوده است. شومپیتر با تمرکز خاص بر تغییر اقتصادی، ناولتی را عامل کلیدی تغییرات بنیادین و بهتبع آن توسعه اقتصادی میدانست. اما نقطه آغازین برای درک پدیده ناول و بهتبع آن فرآیند، شرایط و مقدمات آن، شناخت بنیان معرفتشناسی متناسب با این پدیده است. بر همین اساس در این مقاله ...
بیشتر
تبیین تغییر، همواره یکی از بزرگترین چالشهای علوم اجتماعی بوده است. شومپیتر با تمرکز خاص بر تغییر اقتصادی، ناولتی را عامل کلیدی تغییرات بنیادین و بهتبع آن توسعه اقتصادی میدانست. اما نقطه آغازین برای درک پدیده ناول و بهتبع آن فرآیند، شرایط و مقدمات آن، شناخت بنیان معرفتشناسی متناسب با این پدیده است. بر همین اساس در این مقاله ابتدا مفروضات حاکم بر پدیده ناول و ناولتی تصریح خواهد شد. سپس ضمن مقایسه سه رویکرد تبیین پدیدههای کارآفرینانه در ادبیات نئوکلاسیک، نئواتریش و ذهنیتگرایی رادیکال، بنیان معرفتشناختی متناسب کارآفرینی مبتنی بر ناولتی تبیین خواهد شد. برای درک بهتر از ذهنیتگرایی رادیکال بهمثابه بنیان معرفتشناسی ناولتی، 5 فرض بنیادین آن «انتخاب مبتنی بر تخیل»، «برنامههای مبتنی بر تجربیات گذشته و انتظارات آینده»، «ناهمگونی و عدم تعادل»، «استعاره جهان بهمثابه کالیدوسکوپ» و «خلق نظم» به بحث گذارده میشوند. در پایان دلالتهای این مفروضات برای پژوهشهای آتی قلمرو اقتصاد وکارآفرینی تصریح میشوند.
فرشاد مومنی؛ علی نیکونسبتی
چکیده
بررسیها نشان میدهد علاوه بر تفاوت عمده میان اقتصاد نهادی قدیم و جدید، اقتصاد نهادی جدید نیز کلیت واحدی نیست. همچنین تفاوتهای مهمی در زمینه فروض، روش مطالعه و موضوع مطالعه میان اقتصادی نهادی جدید و اقتصاد نئوکلاسیک وجود دارد. در مجموع رویکرد نهادی باعث تحولی عمده در تبیین و توصیههای سیاستی در زمینه مسائل توسعه شده است. از جمله ...
بیشتر
بررسیها نشان میدهد علاوه بر تفاوت عمده میان اقتصاد نهادی قدیم و جدید، اقتصاد نهادی جدید نیز کلیت واحدی نیست. همچنین تفاوتهای مهمی در زمینه فروض، روش مطالعه و موضوع مطالعه میان اقتصادی نهادی جدید و اقتصاد نئوکلاسیک وجود دارد. در مجموع رویکرد نهادی باعث تحولی عمده در تبیین و توصیههای سیاستی در زمینه مسائل توسعه شده است. از جمله این تحولات میتوان به تاکید این رویکرد بر اهمیت نهادها و قدرت غیررسمی و سازمانها، اهمیت بنگاه، لزوم توجه به رویکرد بینرشتهای اشاره کرد. مقایسه رویکرد نهادی و نئوکلاسیکی در مورد رشد اقتصادی به عنوان مهمترین شاخص توسعه نشان میدهد که رویکرد نهادی دارای قدرت تبیینکنندگی بیشتری است و به توصیههای سیاستی متفاوتی میانجامد. مطالعات اخیرنهادی نشان میدهد ایجاد ساختار نهادی دموکراتیک و مشارکتی، بنیان رشد اقتصادی و لازمه اجرای سیاستهای اقتصادی درست است. هر چند در این میان باید به فقر و نابرابری نیز توجه ویژه کرد. بر این اساس، حرکت در جهت ساختاری دموکراتیک مهمترین اصلاح نهادی است که باید در ایران در دستور کار قرار گیرد. این اقدام تنها راهکار عملی کاهش نابرابری و رشد پایدار در کشور است.
فرشاد مومنی؛ گلروز رمضان زاده ولیس
دوره 14، شماره 54 ، مهر 1393، ، صفحه 1-32
چکیده
هدف این مقاله گشودن افق جدیدی به روی نظام تصمیمگیری و تخصیص منابع کشور برای پیشبرد اهداف توسعه ملی است. به این منظور با بهرهگیری از دستگاه نظری نهادگرایی و با تکیه بر این یافته مهم نهادگرایان تاریخی که «تاریخ توسعه، تاریخ اقتصادی نوآوریهای نهادی کاهنده هزینه مبادله است»، به بررسی عوامل زمینهساز تغییرات نهادی و نقش برجسته ...
بیشتر
هدف این مقاله گشودن افق جدیدی به روی نظام تصمیمگیری و تخصیص منابع کشور برای پیشبرد اهداف توسعه ملی است. به این منظور با بهرهگیری از دستگاه نظری نهادگرایی و با تکیه بر این یافته مهم نهادگرایان تاریخی که «تاریخ توسعه، تاریخ اقتصادی نوآوریهای نهادی کاهنده هزینه مبادله است»، به بررسی عوامل زمینهساز تغییرات نهادی و نقش برجسته دولت و بستر تاریخی در مسیر ترتیبات نوآورانه کاهنده هزینه مبادله پرداختهایم و در این راستا ویژگیهای نوآوریهای یادشده را که به توسعه وکاهش هزینه مبادله در جوامع توسعهیافته منجر شده است، مورد بررسی قرار دادیم. همچنین با مراجعه به تاریخ اقتصادی کشورمان، تلاش شده است شواهد مهمی از موفقیتهای چشمگیری که در اثر تلاشهای معطوف به کاهش هزینههای مبادله وجود دارد مطرح و دستاوردهای آن مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور به دو نمونه از تجربه نوآوریهای یادشده در ایران و در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «شفافسازی هزینه و منابع دلاری» و «شفافسازی مقررات مربوط به تجارت خارجی» اشاره و وضعیت قبل و بعد از این اقدامهای نوآورانه تشریح شده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که در اقتصاد سیاسی ایران، با استفاده از نوآوریهای نهادی معطوف به افزایش هزینه فرصت رانتجویی و جلب اعتماد تولیدکنندگان میتوان با سرعت مطلوبی به سمت تحقق اهداف توسعه ملی حرکت کرد.
محمد علی فیض پور؛ وحید محمودی؛ مهدی امامی میبدی
دوره 9، شماره 35 ، دی 1388، ، صفحه 155-173
چکیده
در ادبیات اقتصادی، ایجاد بنگاههای جدید و رشد بنگاههای موجود به عنوان دو منبع اصلی ایجاد اشتغال قلمداد میشود. ایجاد اشتغال از طریق رشد بنگاه نیز از رشد و رشد سریع آن صورت میگیرد و پژوهشهای موجود نشان میدهد که بیشتر مشاغل جدید ایجاد شده توسط اقلیت بنگاههای موجود با رشد سریع صورت گرفته است. با این وصف، مطالعات اندکی در این حوزه، ...
بیشتر
در ادبیات اقتصادی، ایجاد بنگاههای جدید و رشد بنگاههای موجود به عنوان دو منبع اصلی ایجاد اشتغال قلمداد میشود. ایجاد اشتغال از طریق رشد بنگاه نیز از رشد و رشد سریع آن صورت میگیرد و پژوهشهای موجود نشان میدهد که بیشتر مشاغل جدید ایجاد شده توسط اقلیت بنگاههای موجود با رشد سریع صورت گرفته است. با این وصف، مطالعات اندکی در این حوزه، بویژه در بنگاههای کوچک صورت گرفته و از اینرو این مقاله با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رشد سریع در بنگاههای کوچک صنایع تولیدی ایران طی برنامه سوم توسعه تدوین شده است. ویژگیهای 7379 بنگاه با ده تا پنجاه نفر کارکن دادههای این پژوهش را تشکیل داده و دو روش رشد مطلق و رشد نسبی برای اندازهگیری رشد سریع با استفاده از معیار شاغلان استفاده شده و تخمین مدل نیز با استفاده از تکنیک رگرسیونی پروبیت صورت گرفته است. نتایج این پژوهش مؤید آن است که جوانی بنگاه، سودآوری آن، سهم تکنسینهای فعال در بنگاه، مخارج انجام شده برای حمل و نقل و تبلیغات و در نهایت نرخ خالص بنگاههای تازه تأسیس به صورت مثبت و معنیدار، بر رشد سریع تأثیرگذار است. اندازة بنگاه، همچنین به صورت غیرخطی، اما معنیدار رشد سریع را تحت تأثیر قرار میدهد. رشد سریع بنگاههای کوچک تولیدی میتواند تحت تأثیر مالکیت و بهرهوری بنگاه نیز قرار گیرد.
ابراهیم التجائی
دوره 9، شماره 33 ، تیر 1388، ، صفحه 189-222
چکیده
مناطق آزاد یا مناطق پردازش صادرات به عنوان راهکاری برای تغییر جهت کلی اقتصاد از درونگرایی به برونگرایی و تجارت آزاد، مورد استفاده اغلب کشورهای رو به رشد قرار گرفته است. این مقاله با دقت نظر روی این موضوع که منطقه آزاد یا پردازش صادرات در واقع یکی از ابزارهای راهبرد توسعه صادرات است، درصدد است تا با مطالعه تجربه ایجاد مناطق پردازش صادرات ...
بیشتر
مناطق آزاد یا مناطق پردازش صادرات به عنوان راهکاری برای تغییر جهت کلی اقتصاد از درونگرایی به برونگرایی و تجارت آزاد، مورد استفاده اغلب کشورهای رو به رشد قرار گرفته است. این مقاله با دقت نظر روی این موضوع که منطقه آزاد یا پردازش صادرات در واقع یکی از ابزارهای راهبرد توسعه صادرات است، درصدد است تا با مطالعه تجربه ایجاد مناطق پردازش صادرات در سه کشور آسیایی کره جنوبی، چین و هند و همچنین تجربه در ایران، مقایسهای اجمالی میان اهداف، بستر شکلگیری، محتوای سیاستهای انگیزشی و کمک این مناطق به توسعه صادرات در سه کشور یادشده و ایران انجام دهد. نتایج بررسی نشان میدهد کشورهای کره جنوبی و چین راهکار مناطق آزاد را در چارچوب راهبردهای کلی توسعه اقتصادی خود بکار گرفتهاند و همین رمز موفقیت آنها بوده است. در حالیکه ایران هنگام تأسیس این مناطق از راهبرد توسعه مشخصی؛ بویژه توسعه صادرات، پیروی نمیکرد و به رغم در نظر گرفتن سیاستهای انگیزشی مشابه کشورهای دیگر و حتی در مواردی بهتر از از آنها، تاکنون نتوانسته از مناطق آزاد به عنوان ابزارهای کارآمد توسعه صنعتی، افزایش صادرات و گسترش تجارت آزاد استفاده کند.
فرشاد هیبتی؛ نازی محمدزاده اصل
دوره 4، شماره 15 ، دی 1383، ، صفحه 197-238
چکیده
واقعیتهای آماری نشان می دهد که ایران به عنوان کشوری در حال توسعه از عملکرد مناسبی در دستیابی به نرخ مطلوبی از تشکیل پس انداز و سرمایه گذاری در مقایسه با معیارهای جهانی برخوردار نبوده است. عواملی مانند سطح درآمد و توزیع آن، ساختار سنی جمعیت، ریسکهای سیاسی و اقتصادی و تغییر در سیاستگذاریها و رویه های قانونی، سبب می شوند سرمایه گذاران ...
بیشتر
واقعیتهای آماری نشان می دهد که ایران به عنوان کشوری در حال توسعه از عملکرد مناسبی در دستیابی به نرخ مطلوبی از تشکیل پس انداز و سرمایه گذاری در مقایسه با معیارهای جهانی برخوردار نبوده است. عواملی مانند سطح درآمد و توزیع آن، ساختار سنی جمعیت، ریسکهای سیاسی و اقتصادی و تغییر در سیاستگذاریها و رویه های قانونی، سبب می شوند سرمایه گذاران جهت دستیابی به شرایط ایمن سرمایه گذاری با مشکل مواجه شده و به جای سرمایه گذاری در دارائیهای مالی (مانند سهام) در دارائیهای فیزیکی سرمایه گذاری نمایند، در عین حال حمایت از بخش پولی در مقابل بازار سرمایه، بالاتر بودن ریسک سرمایه گذاری در بورس در مقابل سرمایه گذاری در بخش ساختمان، و در مواردی نیز بازدهی کمتر آن و فقدان بازار اولیه کارآمد از دیگر دلایل عدم شکل گیری پس انداز در کشور محسوب می گردد. در این مقاله با بررسی رابطه توسعه بازار سرمایه و رشد اقتصادی در قالب مدل رگرسیونی و تبیین پازل توسعه بخش مالی- رشد اقتصادی در قالب علیت گرنجری، اهمیت و تاثیرگذاری مثبت معیارهای سنجش بازار سرمایه شامل درجه نقدشوندگی و نقش بازار سرمایه در اقتصاد ملی بر رشد اقتصادی و نرخ تشکیل سرمایه مدنظر قرار گرفته است.
شکوه السادات سید علی اکبر
دوره 3، شماره 9 ، تیر 1382، ، صفحه 131-159