فرشته محمدیان؛ حمید آماده؛ عباس شاکری
دوره 13، شماره 49 ، تیر 1392، ، صفحه 117-150
چکیده
هدف این مقاله تبیین علل تفاوت در اندازه دولتها و رشد اندازه آنها طی زمان است. برای این منظور نظریههای اندازه دولت در سه دسته نظریههای طرف تقاضا، نظریههای طرف عرضه و سایر نظریهها تقسیم شده و به صورت مقایسهای مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سپس، با ارایه یک الگوی مفهومی و برآورد تجربی آن برای 103 کشور منتخب و گروه کشورهای مختلف ...
بیشتر
هدف این مقاله تبیین علل تفاوت در اندازه دولتها و رشد اندازه آنها طی زمان است. برای این منظور نظریههای اندازه دولت در سه دسته نظریههای طرف تقاضا، نظریههای طرف عرضه و سایر نظریهها تقسیم شده و به صورت مقایسهای مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سپس، با ارایه یک الگوی مفهومی و برآورد تجربی آن برای 103 کشور منتخب و گروه کشورهای مختلف (کشورهای اسلامی و سوسیالیستی، کشورهای دموکراتیک، کشورهای دیکتاتوری و کشورهای فدرال) در دوره 2010-1990، این نظریهها مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تخمین الگو نشان میدهد که از بین متغیرهای طرف تقاضا درآمد سرانه، نابرابری و نسبت شهرنشینی به ترتیب با علامت منفی، مثبت و مثبت تأثیر معناداری بر اندازه دولت دارند. در مورد متغیرهای بخش عرضه اقتصاد سهم مالیاتهای غیرمستقیم دارای اثر مثبت و معناداری بر اندازه دولت است. در ارتباط با سایر عوامل (عوامل غیر از بخش تقاضا و عرضه) سه متغیر نسبت سالخوردگی جمعیت، درجه باز بودن اقتصاد و نرخ مشارکت زنان در بازار کار دارای اثر مثبت و معناداری بر اندازه دولت هستند. همچنین نتایج نشان میدهد که ساختار سیاسی، ایدئولوژیکی و وجود یا نبود تمرکز در ساختار قدرت نهتنها بر اندازه دولتها مؤثر است، بلکه نحوه تأثیرگذاری متغیرهای اقتصادی بر اندازه دولت در ساختارهای مختلف سیاسی و ایدئولوژیکی نیز متفاوت خواهد بود.