علی حسین صمدی؛ ابراهیم هادیان؛ پرویز رستم زاده؛ حمزه شیخیانی
چکیده
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تاثیر آزادسازی تجاری بر نابرابری درآمدی در ایران با توجه به عوامل نهادی–اجتماعی مورد تاکید سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی است. برای رسیدن به این هدف، الگوی دکالو و همکاران (2013) تعدیل و براساس دادههای ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 حل شده است. نتایج نشان میدهد در وضعیت فعلی کشور، کاهش نرخ تعرفه در ...
بیشتر
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تاثیر آزادسازی تجاری بر نابرابری درآمدی در ایران با توجه به عوامل نهادی–اجتماعی مورد تاکید سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی است. برای رسیدن به این هدف، الگوی دکالو و همکاران (2013) تعدیل و براساس دادههای ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 حل شده است. نتایج نشان میدهد در وضعیت فعلی کشور، کاهش نرخ تعرفه در بخشهای زراعت و باغداری، جنگلداری و معدن موجب کاهش نابرابری و در بخشهای صنایع غذایی، صنایع با فناوری پایین، صنایع با فناوری بالا، آموزش عالی، حملونقل و سایر خدمات موجب افزایش نابرابری در مناطق شهری و روستایی خواهد شد. با کاهش نرخ تعرفه در بخش صنایع با فناوری متوسط، ابتدا نابرابری در مناطق شهری و روستایی کاهش و سپس افزایش خواهد یافت. کاهش نرخ تعرفه در بخشهای نفت و گاز و بهداشت، تاثیری بر نابرابری در مناطق شهری و روستایی ندارد. همچنین این نتیجه حاصلشده است که در حالت تحقق اقتصاد مقاومتی و بهبود وضعیت نهادی، کاهش نرخ تعرفه در همه بخشهای تولیدی، موجب کاهش نابرابری خواهد شد. کاهش نرخ تعرفه در بخشهای آموزش ابتدایی و متوسطه، مسکن و سایر بخشها به دلیل عدم ارتباط این بخشها با جهان خارج، هم در وضعیت فعلی و هم در زمان بهبود وضعیت نهادی در نتیجه تحقق اقتصاد مقاومتی، تاثیری بر نابرابری ندارد. بنابراین، پیشنهاد میشود در کنار اجرای سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی، به بهبود وضعیت نهادی کشور توجه شود.
محسن ابراهیمی؛ حمیدرضا لارتی
دوره 12، شماره 46 ، مهر 1391، ، صفحه 1-26
چکیده
در دهههای اخیر، سیاستهای آزادسازی مالی و تجاری مورد توجه اغلب کشورها قرار گرفته و نتایج مختلفی را برای آنها به دنبال داشته است. به همین منظور در این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر آزادسازی مالی و تجاری بر نوسان تولید در اقتصاد ایران با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی (ARDL) برای دوره زمانی 1349 تا 1386 هستیم. نتایج نشان ...
بیشتر
در دهههای اخیر، سیاستهای آزادسازی مالی و تجاری مورد توجه اغلب کشورها قرار گرفته و نتایج مختلفی را برای آنها به دنبال داشته است. به همین منظور در این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر آزادسازی مالی و تجاری بر نوسان تولید در اقتصاد ایران با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی (ARDL) برای دوره زمانی 1349 تا 1386 هستیم. نتایج نشان میدهد، در مدل نفتی، آزادسازی تجاری تأثیر مثبت و معنادار و آزادسازی مالی تأثیر منفی و بیمعنا بر نوسان تولید دارد. در مدل غیرنفتی نیز، هر دو متغیر تأثیر مثبت و معناداری بر نوسان تولید دارد. همچنین وجود رابطه بلندمدت بین متغیرها تأیید میشود. مقدار ضریب تصحیح خطا نیز برابر با 49/0- بهدست آمده است که میزان تعدیل به سمت مقادیر تعادلی را در بلندمدت نشان میدهد. آزمونهای ثبات ساختاری نیز گویای استحکام مدل طی دوره زمانی مورد نظر است.
حسین صمصامی؛ عذرا داغمه چی فیروزجایی
دوره 12، شماره 44 ، فروردین 1391، ، صفحه 147-173
چکیده
یکی از پرسشهای مهم در مبحث تجارت بین الملل این است که آیا کاهش تعرفه و بهبود رقابتپذیری کالاهای داخلی به افزایش بهرهوری بنگاههای صنعتی منجر خواهد شد یا خیر؟ مقاله حاضر اثر آزادسازی تجاری (کاهش نرخ تعرفه) بر بهرهوری کل عوامل تولید را در بنگاههای صنعتی ایران، طی سال های 1383- 1379 مورد بررسی قرار میدهد. بهمنظور ...
بیشتر
یکی از پرسشهای مهم در مبحث تجارت بین الملل این است که آیا کاهش تعرفه و بهبود رقابتپذیری کالاهای داخلی به افزایش بهرهوری بنگاههای صنعتی منجر خواهد شد یا خیر؟ مقاله حاضر اثر آزادسازی تجاری (کاهش نرخ تعرفه) بر بهرهوری کل عوامل تولید را در بنگاههای صنعتی ایران، طی سال های 1383- 1379 مورد بررسی قرار میدهد. بهمنظور الگوسازی و تخمین آثار سیاستهای تجاری بر بهره وری، ابتدا با رویکرد تابع تولید، بهرهوری کل عوامل تولید بنگاهها برآورد میشود و سپس، ارتباط آن با نرخ تعرفه گمرکی و مشخصههای بنگاه (اندازه بنگاه، مالکیت بنگاه (خصوصی، دولتی و تعاونی) و درجه تمرکز صنعت مربوط به آن بنگاه) در چهارچوب یک معادله اقتصادسنجی برآورد میشود.
نتایج پژوهش نشان میدهد که کاهش تعرفه موجب افزایش بهرهوری کل عوامل تولید بنگاههای صنعتی ایران شده است و اثر کاهش تعرفه بر بهرهوری با توجه به مشخصه های بنگاه متفاوت استفاده، به طوری که اثر نرخ تعرفه بر بهره وری بنگاههای خصوصی قویتر از بنگاههای تحت مالکیت دولت است. همچنین اثر کاهش تعرفه بر بهره وری بنگاههایی که انحصاریترند، قویتر از بنگاههای رقابتی است.
علی حسنزاده؛ مسعود فوز مسلمیان
دوره 10، شماره 36 ، فروردین 1389، ، صفحه 223-254
چکیده
جهانی شدن یا ادغام اقتصادی جوامع در سیر تجارت، سرمایهگذاری مالی اطلاعات، و جریان نیروی کار امری گریزناپذیر در جهان امروز محسوب میشود، در این چهارچوب، مجموعهای از عقاید قابل قبول و مستدل وجود دارد که بیان میکند جهانی شدن منجر به اقتصادی با ثبات برای کشورهای فقیر و در حال توسعه و درنهایت ارتقای رفاه اقتصادی و رشد آنها خواهد شد؛ ...
بیشتر
جهانی شدن یا ادغام اقتصادی جوامع در سیر تجارت، سرمایهگذاری مالی اطلاعات، و جریان نیروی کار امری گریزناپذیر در جهان امروز محسوب میشود، در این چهارچوب، مجموعهای از عقاید قابل قبول و مستدل وجود دارد که بیان میکند جهانی شدن منجر به اقتصادی با ثبات برای کشورهای فقیر و در حال توسعه و درنهایت ارتقای رفاه اقتصادی و رشد آنها خواهد شد؛ در مقابل شماری از اندیشمندان علوم اجتماعی عنوان میکنند که این پدیده موجب پراکنده شدن قدرت و منافع موجود در این کشورها و سرانجام تشدید نابسامانیهای اقتصادی فقر و گسترش ضریب آسیبپذیری اقتصادی این کشورها خواهد شد. این مقاله با اشاره به هر دو دیدگاه و با استفاده از یک الگوی تجربی و با استفاده از روشهای آماری و رگرسیونی و آزمون دادههای تابلویی برای پانزده کشور در حال توسعه این موضوع را بررسی مینماید. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که در کوتاهمدت به دلیل ضرورت انجام اصلاحات و تعدیلات مورد نیاز اقتصاد، بیکاری و فقر افزایش یافته است. همچنین عدم توجه به بخشهای آسیبپذیر اقتصاد و فقدان یک نظام برنامهریزی مدرن کارآمد برای حرکت در این مسیر خصوصاً پیرامون سرمایهگذاریهای خارجی، همراه با تبعات سیاسی ناشی از ادغام در اقتصاد جهانی و توسعه سرمایه انسانی میتواند این آثار منفی را تشدید نماید.
صادق بختیاری؛ بهنام سالم
دوره 8، شماره 31 ، دی 1387، ، صفحه 15-27
چکیده
در این مقاله آثار آزادسازی تجاری بر صادرات و واردات زیربخشهای صنعتی ایران بررسی میشود. هدف مقالة حاضر برآورد کشش جانشینی کالاهای صنعتی ایران در بازارهای جهانی است، همچنین تأثیر کلی آزادسازی با استفاده از متغیر مجازی بر صادرات و واردات نیز برآورد میشود. در تخمین صادرات، مشخص میشود که تعرفه متوسط بر صادرات اثر ندارد اما افزایش ...
بیشتر
در این مقاله آثار آزادسازی تجاری بر صادرات و واردات زیربخشهای صنعتی ایران بررسی میشود. هدف مقالة حاضر برآورد کشش جانشینی کالاهای صنعتی ایران در بازارهای جهانی است، همچنین تأثیر کلی آزادسازی با استفاده از متغیر مجازی بر صادرات و واردات نیز برآورد میشود. در تخمین صادرات، مشخص میشود که تعرفه متوسط بر صادرات اثر ندارد اما افزایش موجودی، سرانه سرمایه صادرات را کاهش میدهد. کشش صادرات به آزادسازی 36/1 است. نکته مهم اینکه کشش صادرات به نرخ ارز مؤثر واقعی، در مجموع کمتر از یک است. کششهای جانشین بجز در بخش 37، نیز همگی کوچکتر از یک هستند. بالاترین صادرات مربوط به بخش 32، 36،31،37 و 35 است و بخش 33 کمترین میزان صادرات را دارد. در تخمین واردات، مشخص میشود که تعرفه ضریب 43/2 درصدی اثر مهمی در کاهش صادرات دارد. جالب توجه اینکه اثر آزادسازی کلی بر روی واردات منفی و نتایج مربوط به کششهای جانشین مختلط است. در صنایع 32،31،34 و 35 کشش جانشینی معنیدار نیست. در صنایع 38،33،36 و 39 کشش جانشین منفی ولی در بخش 37 کشش جانشینی مثبت است. بطور کلی اثر آزادسازی کلی روی صادرات بیشتر از واردات است. در نهایت نتایج مطالعه نشان میدهد که آزادسازی، بهرهوری را افزایش میدهد و در همان حال کاهش انباشت سرمایه به کاهش صادرات و افزایش واردات نیز منجر میشود و نشاندهنده این مطلب است که ایران مطابق نظریه هکچر- اوهلین در کالاهای کاربر مزیت دارد.