علی حسنزاده؛ مسعود فوز مسلمیان
دوره 10، شماره 36 ، فروردین 1389، ، صفحه 223-254
چکیده
جهانی شدن یا ادغام اقتصادی جوامع در سیر تجارت، سرمایهگذاری مالی اطلاعات، و جریان نیروی کار امری گریزناپذیر در جهان امروز محسوب میشود، در این چهارچوب، مجموعهای از عقاید قابل قبول و مستدل وجود دارد که بیان میکند جهانی شدن منجر به اقتصادی با ثبات برای کشورهای فقیر و در حال توسعه و درنهایت ارتقای رفاه اقتصادی و رشد آنها خواهد شد؛ ...
بیشتر
جهانی شدن یا ادغام اقتصادی جوامع در سیر تجارت، سرمایهگذاری مالی اطلاعات، و جریان نیروی کار امری گریزناپذیر در جهان امروز محسوب میشود، در این چهارچوب، مجموعهای از عقاید قابل قبول و مستدل وجود دارد که بیان میکند جهانی شدن منجر به اقتصادی با ثبات برای کشورهای فقیر و در حال توسعه و درنهایت ارتقای رفاه اقتصادی و رشد آنها خواهد شد؛ در مقابل شماری از اندیشمندان علوم اجتماعی عنوان میکنند که این پدیده موجب پراکنده شدن قدرت و منافع موجود در این کشورها و سرانجام تشدید نابسامانیهای اقتصادی فقر و گسترش ضریب آسیبپذیری اقتصادی این کشورها خواهد شد. این مقاله با اشاره به هر دو دیدگاه و با استفاده از یک الگوی تجربی و با استفاده از روشهای آماری و رگرسیونی و آزمون دادههای تابلویی برای پانزده کشور در حال توسعه این موضوع را بررسی مینماید. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که در کوتاهمدت به دلیل ضرورت انجام اصلاحات و تعدیلات مورد نیاز اقتصاد، بیکاری و فقر افزایش یافته است. همچنین عدم توجه به بخشهای آسیبپذیر اقتصاد و فقدان یک نظام برنامهریزی مدرن کارآمد برای حرکت در این مسیر خصوصاً پیرامون سرمایهگذاریهای خارجی، همراه با تبعات سیاسی ناشی از ادغام در اقتصاد جهانی و توسعه سرمایه انسانی میتواند این آثار منفی را تشدید نماید.