حسن عیدمحمدزاده؛ جواد رضایی؛ مرجان فقیه نصیری؛ محمدرضا توکلی بغدادآباد
دوره 10، شماره 36 ، فروردین 1389، ، صفحه 115-135
چکیده
در این مقاله به بررسی و ارزیابی کارایی کشورهای منتخب در زمینه اقتصاد دانش با استفاده از روش برنامهریزی خطی پرداخته شده است. بدین منظور و با توجه به آنکه در ارزیابی کارایی اغلب از دو روش پارامتری و ناپارامتری استفاده میشود، در این مقاله با بهرهگیری از روش ناپارامتری که بر پایه روشهای برنامهریزی ریاضی و بطور اخص روش تحلیل پوششی ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی و ارزیابی کارایی کشورهای منتخب در زمینه اقتصاد دانش با استفاده از روش برنامهریزی خطی پرداخته شده است. بدین منظور و با توجه به آنکه در ارزیابی کارایی اغلب از دو روش پارامتری و ناپارامتری استفاده میشود، در این مقاله با بهرهگیری از روش ناپارامتری که بر پایه روشهای برنامهریزی ریاضی و بطور اخص روش تحلیل پوششی دادهها استوار است، کشور ایران و کشورهای منطقه را به لحاظ کارایی اقتصاد دانش طبقهبندی و رتبهبندی نمودهایم. شایان ذکر است که مزیت عمده روش تحلیل پوششی دادهها[1] (DEA) نسبت به سایر روشهای موجود برای اندازهگیری کارایی، این است که میتوان به وسیله آن کارایی واحدهایی را که دارای چند ورودی و چند خروجی(غیر قابل تبدیل به هم)هستند، ارزیابی نمود. در مقاله حاضر، با توجه به ورودیها و خروجیهای اقتصاد دانش در شانزده کشور منتخب و در طی سال 2005، به ارزیابی کارایی آنها با دو فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس و نیز بازدهی متغیر نسبت به مقیاس پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که با فرض اول؛ کشورهای ترکیه، بحرین، اردن، سوریه و کویت در میان کشورهای آذربایجان، ازبکستان، امارات، ایران، پاکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قطر، لبنان، عربستان صعودی و عمان از بیشترین کارایی برخوردار بوده و متوسط کارایی با این فرض، 9/72 درصد است. با در نظر داشتن فرض دوم؛ کشورهای آذربایجان و ازبکستان نیز به جمع کشورهای کارا میپیوندند که متوسط کارایی، با این فرض 75 درصد بوده. در نهایت با توجه به الگو بودن کشور ترکیه بر اساس یافتههای این تحقیق میتوان گفت که کشورهای ناکارا؛ بویژه ایران به منظور افزایش کارایی بایستی کشور ترکیه را الگوی خود قرار دهند. [1]. Data Envelopment Analysis