حسین امیری؛ راحله حیدری
چکیده
این مطالعه شواهد جدیدی از اثرات بیمه زندگی، بانکداری و بازارهای سهام بر رشد اقتصادی 18 کشور توسعهیافته و 20 کشور درحالتوسعه با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) طی سالهای 2016- 2000 ارائه میدهد. نتایج حاصل از برآورد برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان میدهد که درکشورهای توسعهیافته بیمه زندگی باعث تسریع رشد ...
بیشتر
این مطالعه شواهد جدیدی از اثرات بیمه زندگی، بانکداری و بازارهای سهام بر رشد اقتصادی 18 کشور توسعهیافته و 20 کشور درحالتوسعه با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) طی سالهای 2016- 2000 ارائه میدهد. نتایج حاصل از برآورد برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان میدهد که درکشورهای توسعهیافته بیمه زندگی باعث تسریع رشد اقتصادی میشود درحالی که اثرات اعتبار خصوصی بر رشد اقتصادی منفی و بازار سرمایه تاثیر معناداری بر رشد نداشته است. نتایج کشورهای در حال توسعه نشان میدهد که بازار سهام رشد اقتصادی را افزایش میدهد درحالی که اثر اعتبار خصوصی بر رشد منفی و بیمه زندگی تاثیر معناداری روی رشد اقتصادی نداشته است. در مجموع نتایج نشان میدهد که اثر توسعه فعالیتهای مالی بر رشد اقتصادی با توجه به دوره، سطوح درآمد و توسعه مالی کشورها متفاوت است. بنابراین، کشورها در سطوح مختلف توسعه باید در فعالیتهای مالی مختلف برای اطمینان از رشد پایدار مشارکت کنند.
فرزانه صمدیان؛ فرشاد مومنی؛ حسین امیری
چکیده
در این مقاله به بررسی اثر درآمدهای نفتی و نهادها بر ظرفیتهای اشتغالزایی کشورهای صادرکننده نفت براساس رویکرد نهادگرایی پرداخته شده است. مساله اصلی تحقیق این است که تزریق بیبرنامه درآمد نفت در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) با چارچوب نهادی ناکارا و رانتی از چه کانالهایی و با چه سازوکارهایی منجر به ضربه زدن به بنیه تولیدی ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی اثر درآمدهای نفتی و نهادها بر ظرفیتهای اشتغالزایی کشورهای صادرکننده نفت براساس رویکرد نهادگرایی پرداخته شده است. مساله اصلی تحقیق این است که تزریق بیبرنامه درآمد نفت در اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) با چارچوب نهادی ناکارا و رانتی از چه کانالهایی و با چه سازوکارهایی منجر به ضربه زدن به بنیه تولیدی این کشورها و محدود کردن ظرفیتهای اشتغالزایی در این اقتصادها میشود. فرضیه تحقیق بر این تاکید دارد که درآمدهای حاصل از صادرات نفت در اقتصادهای نفتی با چارچوب نهادی ناکارا بر توان اشتغالزایی این اقتصادها تاثیر منفی دارد. الگوی نظری مورد استفاده در این پژوهش براساس آموزههای نهادگرایان است و جهت برآورد مدل و آزمون فرضیه تحقیق از دادههای 12 کشور نفتی عضو اوپک طی سالهای 2014-2002 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد، وفور درآمدهای نفتی در کشورهای عضو اوپک با زیرساختها و نهادهای ناکارا به کاهش ظرفیتهای اشتغالزایی آنها منجر شده است. همچنین شواهد آماری، ظرفیتزدایی از اشتغال در اقتصادهای کشورهای عضو اوپک را از طریق کانالهایی همچون تحلیل بردن کیفیت نهادی در این کشورها تایید میکند. بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که تزریق بیبرنامه درآمدهای حاصل از صادرات نفت در اقتصادهای نفتی عضو اوپک با چارچوب نهادی ناکارا، با ضربه زدن به بنیانهای تولیدی، ظرفیتهای اشتغال را در این اقتصادها اندک و محدود ساخته و از این گذر فرصتهای پیشروی این کشورها جهت دستیابی به رشد اقتصادی را به تهدیدی علیه توسعه و رشد پایدار برای آنها تبدیل کرده است.